به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، سفر بینتیجه «حسام زکی» معاون دبیرکل اتحادیه عرب به بیروت برای حل بحران به وجود آمده میان لبنان با عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنین مواضع جانبدارانه وی، سوالات متعددی درباره نقش اتحادیه عرب در رسیدگی به مسائل کشورهای عربی و همچنین مواضع این اتحادیه در برابر کشورهای مختلف در جهان عرب به وجود میآورد.
در همین راستا «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه رای الیوم در یادداشتی نوشت، میانجیگری آقای حسام زکی، معاون دبیرکل اتحادیه عرب برای حل بحران میان لبنان با عربستان سعودی و سه کشور دیگر حوزه خلیج فارس در پی انتشار اظهارات قبلی «جورج قرداحی» وزیر رسانه لبنان درباره جنگ یمن و همچنین اتهامات عربستان ضد حزب الله، نشان میدهد که مسئولان اتحادیه عرب در واقع «اهل غار» شدهاند و به گونهای رفتار میکنند که انگار اتحادیه عرب یکی از بخشهای شورای همکاری خلیج فارس است و نه سازمانی که باید نماینده ۲۲ کشور عربی باشد.
عطوان افزود، ما نمیدانیم که چرا آقای «احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب به جای فرستادن معاون خود به بیروت، خودش شخصا میانجیگری در این زمینه را برعهده نگرفت؟ این در حالی است که مسئله بحران به وجود آمده میان لبنان و کشورهای حوزه خلیج فارس موضوع بحث برانگیزی است که اهمیت بالایی دارد و نگرانیهایی در خصوص اقدامات عربی به وجود میآورد و اینکه چرا اتحادیه عرب صرفاً درگیر مسائل مربوط به کشورهای حوزه خلیج فارس شده و صرف نظر از مسئله فلسطین، موضوعات دیگر را مانند بحران به وجود آمده میان الجزایر و مغرب که این ۲ کشور را در آستانه جنگ قرار داده، نادیده میگیرد.
این تحلیلگر شناخته شده عربی تاکید کرد، نکته مسلم آن است که آقای حسام زکی در جریان سفر خود به لبنان همانند فرستاده عربستان سعودی و نه فرستاده اتحادیه عرب رفتار میکرد و در این زمینه اصلاً بیطرف نبود. اظهارات آقای حسام زکی که گفته بود: استعفای جورج قرداحی، وزیر رسانه لبنان میتواند بحران میان این کشور و کشورهای حوزه خلیج فارس را حل کند، کاملا تایید میکند که حسام زکی در واقع نقش نماینده عربستان را بازی میکرد و نماینده اتحادیه عرب نبود؛ زیرا این اظهارات تحریک آمیز کاملاً جانبدارانه بوده و با ربط دادن بحران لبنان به وزیر رسانه این کشور و درخواست برای استعفای او صراحتاً در راستای پذیرش خواستههای عربستان و به معنای مداخله در امور داخلی لبنان و دولت آن است.
در ادامه این مقاله آمده است، اینجا سوال میکنیم که آیا آقای حسام زکی جرات میکند که یک وزیر سعودی را مسئول بحران عربی بداند؟ آنچه که تایید میکند آقای زکی به عنوان فرستاده عربستان سعودی به لبنان سفر کرده، افشای اظهارات مطبوعاتی وی با ماهیت تهدید آمیز است که میگوید: شکست ماموریت این نماینده اتحادیه عرب در لبنان میتواند مقدمهای برای اخراج حدود ۴۰۰,۰۰۰ لبنانیِ شاغل در کشورهای حوزه خلیج فارس باشد.
عبدالباری عطوان ادامه داد، به عبارت دیگر گزینهای که کشورهای حوزه خلیج فارس به لبنان تحمیل میکنند تسلیم شدن در برابر شروط و دیدگاههای کامل آنهاست؛ در غیر این صورت لبنان باید عواقب اخراج شهروندان لبنانی ساکن در کشورهای مذکور را تحمل کند.
وی در ادامه با اشاره به ناکارآمدی سیاستهای اتحادیه عرب در حل بحرانهای عربی اعلام کرد، این اتحادیه عرب بود که مشروعیت عربی را برای هواپیماهای جنگی ناتو فراهم کرد تا با ورود به لیبی این کشور را نابود کنند و رژیم آن را تغییر دهند. این اتحادیه همچنین توطئه برای نابودی و تجزیه سوریه را تایید کرد و چراغ سبز برای آغاز جنگ علیه عراق و اشغال این کشور را نشان داد و اکنون میخواهد با میانجیگری خود در بحران عربستان و لبنان، اخراج ۴۰۰ هزار لبنانی شاغل در حوزه خلیج فارس را به تصویب برساند. بهانه اتحادیه عرب برای این کار، شکست ماموریت نماینده خود به دلیل عدم اطاعت مقامات و شخصیتهای سیاسی لبنان از دستورات کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
سردبیر روزنامه رای الیوم تصریح کرد، این نوع میانجیگری اتحادیه عرب نه تنها باید رد شود بلکه باید تحریم گردد و دولت لبنان خیلی مودبانه از آقای حسام زکی بخواهد به عنوان شخصی که نه نماینده خودش است و نه اتحادیه عرب، ماموریت خود را به پایان برساند. اکنون زمان آن رسیده به این تشکیلات مضحک که نام آن اتحادیه عرب است پایان داده شود و ما از آقای جورج قرداحی تشکر میکنیم که این فرسایش و پوسیدگی اتحادیه عرب را آشکار کرد.
وی ادامه داد، ما به شدت با تبدیل شدن کارگران لبنانی در کشورهای حوزه خلیج فارس، به گروگان یا قربانی و یا ابزار معامله مخالفیم. این اقدامی غیر اخلاقی، غیرانسانی و غیرقانونی است و کسانی که چنین اقدامی انجام میدهند اگر امروز پیامدهای آن را نبینند، فردا بازتاب منفی آن را خواهند دید. شاید یادآوری این نکته مفید باشد که اخراج ۴۰۰ هزار فلسطینی از کویت بعد از حمله عراق در سال ۱۹۹۰ منجر به فروپاشی اردن نشد و هیچ یک از آنها از گرسنگی نمردند.
در پایان مقاله عطوان آمده است، روزگار در حال تغییر بوده و دوره تاریک تاریخ عرب رو به پایان است و شاید اتفاقاتی که در یمن و فلسطین اشغالی و جنوب لبنان و عراق میافتد و موازنه قدرت را تغییر داده، بهترین شاهد در این زمینه باشد.