«نعمت الله سعیدی» محقق و منتقد سینما و نویسنده کتابهای «دین در دام درام» و «سکه تقدیر» در گفتگو با خبرگزاری دانشجو به تحولات مدیریتی صداوسیما و اثر آن بر آینده سریالسازی تلویزیون پرداخت و با اشاره به شنیدههایی پیرامون طرح و برنامههای اصلاحی و جدید در این حوزه گفت:«سریالسازی یک فرایند طولانی است و ما توقع نداریم که در عرض یک هفته تغییر مدیریت، شاهد سریالهای جدیدی با معیارهای عالی باشیم. اما امیدواریم.»
سعیدی در ادامه افزود:«قرآن؛ معجزه جاری و جاوید آخرین پیامبر پر از قصه است و حتی سورهای به نام قصص داریم و در بقیه سورهها هم قصه وجود دارد. این تمثیل و قصه یک جایگاهی در عالم دارد. قصه فهم ما از جهان است. ابر روایت ما از جهان تبدیل به قصه میشود. در عرصه سریالسازی هم ما باید به سراغ قصهها میرفتیم ولی این همه سال دچار غفلت بودیم. ما نتوانستیم ازقصهها و سوژه هایمان فیلم بسازیم. ما بزرگترین قربانی ترور در جهان بودیم که از نخست وزیر تا بقالمان را ترور کردند ولی نتوانستیم از این سوژه ها فیلمی تولید کنیم. تا الان در حلقه مدیریتی صداوسیما دچار یک فروبستگی مدیریتی بودیم که امیدواریم با این تحول تازه شاهد اتفاقات خوبی در سریالسازی هم باشیم.»
این نویسنده و محقق در پاسخ به این سوال که متوقف کردن تولید فیلمنامهها برای اصلاح و وجود سخت گیریهای محتوایی برای تلویزیون میتواند مفید باشد یا مضر گفت:«ما درگیر یک جنگ تمام عیار رسانهای هستیم. بارهای زیادی روی زمین مانده و کلی راه نرفته جلویمان داریم. وقتی رسانه ما با این امکانات و بودجه، عمدهترین آرمان و رسالت خودش را سرگرم کردن تعریف کند، چه دردی را میتواند دوا میکند؟ اگر هدف سرگرم کردن باشد، هالیوود زحمتش را میکشد. رسانه ما سالها است فضایی را تعریف میکند که انگار نود درصد مخاطبهایش با اسلام و انقلاب زاویه دارند و میخواهد اینها را جذب کند. با چه چیزی جذب کند؟ سرگرم کردن! آیا سرگرم کردن مخاطب جذب کردن میشود؟ اینطور فقط مخاطب را سرگرمش کردهاند؛ پس جذب چه معنایی دارد؟ قرار است مخاطب جذب تفکر بشود یا جذب آنتن؟ پس برای جذب تفکر باید یک کار به درد بخور ارائه شود. نه اینکه یک کار خنثی ارائه شود به این بهانه که میخواهیم مخاطب جذب کنیم. جذب به چه تفکری میخواهید بکنید؟ البته اینجا ما سخت گیری هم نداریم و سخت گیری معنی ندارد. مثلا اینکه مثلا بگوییم فلان سریال راجع به پهلوی ایراد تاریخی و روایی دارد سخت گیری محسوب میشود؟ خیر! این نصیحت و خیر خواهی کردن برای عوامل آن فیلم است که میخواهند سالهای عمرشان را پای کار بگذارند.»
وی در ادامه افزود:«روند رسانه تا الان تولید آثار خنثی با حداقل تعهد بوده؛ معمولا نمکی هم میپاشیدند که رگههایی کم رنگ از ارزشها هم در فیلمشان باشد تا ارزشیها ایراد نگیرند و دلشان را خوش کنند وگرنه در این عرصه حضور فعال و موثری نداشتیم و حتی در بعضی موارد به آرمانها ضربه هم زدهاند. اما در این بین بی انصافی است اگر به کارهای برجسته و خوبی مثل «روزی روزگاری» و «وضعیت سفید» و « سربداران» و « مختارنامه» و... اشاره نکنیم. پس کارهای برجسته هم داشتیم و همین کارهای برجسته هستند که این توقع را در ما ایجاد میکند که صداوسیما تواناییاش را دارد و نمیتواند بهانه بیاورد که نبود توان و امکانات و هنرمند و... مانع از تولیدات فاخر و برجسته است.»
این کارشناس و منتقد سینما و تلویزیون آینده روشن سریالسازی را در گرو تقویت و برجسته شدن ادبیات دانست و ادامه داد:«در حالت معمول و صحیح، اول رمان شکل میگیرد، بعد فیلمنامه و بعد سینما. رماننویس ما البته حمایت نمیشود و جایگاهی که باید را ندارد. وقتی ادبیات ما و رمان نویسان ما به یک ثبات و جایگاه معروف جهانی نرسیدهاند، پس نمیتوانیم انتظار کار عظیم و ریشهای داشته باشیم. صداوسیما هم باید اینجا کار پارتیزانی بکند، چرا که آن کار ریشهای، و قوی شدن ادبیات و محور قرار گرفتنش بسیار زمانبر است و نمیشود کار را در انتظار آن اتفاق روی زمین گذاشت. اما آینده ایدهآل ما زمانی شکل میگیرد که اول ادبیات ما تقویت بشود. البته این مانع از آن نمیشود که نتوانیم کار خوب تولید کنیم.»