گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ هانیه کمری؛ اگر کشوری بخواهد صدایش را به نقاط دیگر جهان برساند؛ بیشترین چیزی که نیاز دارد یک پیوست رسانهای در آن سوی مرزهاست تا هم پیامش را جهانی کند و هم از خود در برابر تحریفها و مواضع علیه خویش، دفاع کند.
صداوسیمای ایران هم به همین منظور بخش برون مرزی خود را در سال ۶۳ تاسیس کرد و حالا معاونت برون مرزی صداوسیما ۳۳ رادیو و ۱۴ شبکهی تلوزیونی دارد که مخاطب آن تمام غیر ایرانیها هستند. یعنی شبکهها با جای جای دنیا صحبت میکنند، به جز ایران. شبکههایی که تا چندماه قبل تحت مدیریت رئیس فعلی صداوسیما بودند
با خودمان صحبت میکنیم یا مخاطب خارجی؟
مرداد سال گذشته هنگامی که پیمان جبلی عهدهدار معاونت برون مرزی صداوسیما بود در گفتگو با روزنامه فرهیختگان گفت: «تولید محتوا در معاونت برون مرزی باید با توجه به مخاطب و رقابت انجام شود.» حوزهی مخاطب شبکهها، حتی در یک منطقهی جغرافیایی نیز به دلیل وجود اقوام و مذاهب گوناگون، متعدد و متنوع است. مثلا در تولید برنامه برای کشوری مثل عراق که فرهنگ و اعتقادات در جنوب و شمال و بخش مرکزی آن متفاوت است لازمهی تولید محتوا توجه ویژه به مخاطب است.
شبکههای سحر و الکوثر -که ابتدا همان سحر عربی بود- مشخصا برای تخاطب با کشورهای منطقه و حوزههای مشترک فرهنگی جغرافیایی تاسیس شدند. شبکهی آیفیلم نیز بنا شد تا سبک زندگی ایرانی اسلامی را ترویج کند. هر چند که بسیاری از سریالهای ایرانی در کشورهای عربی فراگیر شدند و به گفتهی جبلی مجموعهی ستایش در سوریه و لبنان از ایران هم بیشتر مخاطب داشت، اما اغلب اوقات شاهد این بودیم که محتوایی شبکههای برون مرزی با مخاطب خارجی زبان هیچ سنخیتی ندارد. برای مثال شبکهی الکوثر مجموعهی پایتخت را دوبله و پخش میکرد درحالیکه لطایف سریال در گویش و فرهنگ شمال کشور است و کاملا باب ذائقهی ایرانی. این محتوا هیچ ارتباطی با زمینههای فرهنگی مخاطب ندارد. خانعلی زاده، کارشناس رسانه نیز با نقد عدم توجه به مخاطب در شبکههای استانی و برون مرزی در مصاحبه با خبرگزاری دانشجو بیان کرد: «ما همانطور که برای شبکههای استانیمان تهرانی فکر میکنیم و بدون توجه به بافت فرهنگی مخاطب، برنامه را متناسب با زبان ارائه میدهیم؛ برای تولید محتوای شبکههای برونمرزی نیز ایرانی فکر میکنیم و همان محتوا را صرفا با دوبله به زبان مخاطب به او انتقال میدهیم.»
ضمن آنکه دوبلهها غالبا به لهجهی شامی است و به گویشهای دیگر توجه نمیشود؛ در این رسانهها اغلب بدون اینکه شناخت صحیحی از مردمشناسی و فرهنگشناسی کشورهای مقصد داشته باشیم برنامهها را تولید یا بازتولید میکنیم. زیرا به اذعان جبلی در گفتگو با ایرنا در دو ماه پیش: «سریالهایی که ما در داخل کشور تولید میکنیم، الزاما مطابق اهداف ما در بیرون مرزها نیست و رویکرد و محوریتهای سریال سازی برای مخاطب داخلی و خارجی اساسا متفاوت است.»
در باب مسئلهی رقابت هرچند در سالهای اخیر شبکههای مجازی، خبرگزاریها و نمایش خانگی گوی سبقت را از صدا و سیما ربودهاند، اما هنوز در داخل کشور سیمای ملی با استقبال گستردهای روبهرو است. جبلی به عنوان معاون وقت برونمرزی نیز سال گذشته در گفتگو با یکی از شبکههای رادیویی در راستای تاثیرگذاری بالای صداوسیما تصریح کرد:«رادیو و تلویزیون با وجود گسترش فضای مجازی و اینترنت هیچگاه جایگاه خود را از دست نخواهد داد. اگر به تاریخ ارتباطات نگاهی بیندازیم، شاهد رقابتهای سختی بین رسانههای مختلف مانند سینما، رادیو، تلویزیون، روزنامه و امثال آنها بودیم، اما تلویزیون همیشه در جایگاه برتر قرار داشت.».
ولی به محض خروج از مرزها، ماجرا دگرگون میشود. پیشتر پیمان جبلی در گفتگو با تسنیم اظهار کرده بود در عرصهی جهانی شبکههایی که نمایندهی گفتمان ایران هستند در گوشهی رینگ جریانهای اصلی رسانه قرار میگیرند و در مقامی که جذب مخاطب از آنِ رسانهای است که قویتر ظاهر شود و پیامش را حرفهایتر مخابره کند؛ شبکههای ما با توانی کمتر از رقبای رسانهای خود فعالیت میکنند و خطر محدودسازی و توقف پخش و مسدود شدن حسابها و قطع ماهوارهها همواره تهدیدشان میکند.
دستان برونمرزی، زیر تیغ چالشها
به جز عوامل خارجی، از قبیل فعالیت رقبای رسانهای و خطر توقف پخش و انسداد حسابهای کاربری و... شبکهها در داخل کشور هم با چالشهایی مواجهاند. شیدا اسلامی، مشاور مدیر شبکه پرستیوی، شهریور امسال در گفتگو با تسنیم دربارهی ارزیابی شرایط فعلی معاونت برون مرزی اظهار داشت: «باید بگویم ما هنوز کارهای نکرده زیادی داریم. بخشهای مهمی از دنیا که روابط و تعاملات ایران با آنها ایجاب میکند رسانههایی از ایران به شکل فعال به ایفای نقش در گسترش ارتباط با آنها بپردازند، در معاونت برون مرزی صدا و سیما نیستند، با وجود این و با توجه به وضعیت بودجه بسیار اسفناکی که داریم، تصورم این است که نسبت دادههای حاکمیت به بخش رسانههای برونمرزی با ستاندههای آن از این رسانهها برابر نیست و سنگینی کفه ستاندهها بیشتر است.»
وی درباره مشکلاتی که در خروجی کار شبکهها به چشم میخورد افزود: «مدتهاست که پاشنهی آشیل این بخش، نیروی انسانی و بودجه است. دو مسئلهای که باعث ضعف محتوا میشوند.
به عنوان مثال شبکهی العالم با اهداف خبری و تحلیلی سیاسی به زبان عربی و برای منطقهای تاسیس شد که هرروز شاهد ماجراهایی از قبیل جنگها و درگیریهاست. در این فضا وظیفهی رسانه حضور و پوشش فوری است؛ و مشکلاتی از قبیل کمبود کمی و کیفی نیروی انسانی و بودجه باعث ضعف پوشش خبری میشود.
به اذعان جبلی ما باید بتوانیم از طریق رسانه مواضع و عملکرد خود را بازگو کنیم، با کشورها دربارهی خدمات ایران، به سوریه و عراق در مقابل داعش؛ به لبنان و فلسطین در مقابل اسرائیل و به افغانستان در قبال بیش از سه ملیون پناهجوی افغانستانی سخن بگوییم. در رابطه با دولتهای دیگر زمینهساز ارتباط دوجانبهی فرهنگی تجاری راهبردی باشیم. همانطور که او در این باره اظهار کرد: «بین ایران و روسیه، در جریان جنگ سوریه و مواضع سالهای اخیر روسها در مقابل آمریکا، روابط راهبردی و همسویی سیاسی بین ایران و روسیه ایجاد شده و اگر تریبونی برای اقناع افکار عمومی روسیه در پاسخ به سوالاتی از قبیل: ایران کیست فرهنگ و گفتمانش چیست؟ وجود نداشته باشد؛ همکاری راهبردی موفقی بین دو کشور صورت نخواهد گرفت؛ و این درحالی است که هنوز در بین شبکههای برون مرزی ما رسانهای با محوریت زبانهای روسی و چینی و فرانسوی وجود ندارد و اصلیترین دلیل این اتفاق کمبود نیرو و بودجه است.»
بودجهی جاماندهی رسانه در جیب دولت
مسئلهی بودجه مدتی است که دردسرهای زیادی را برای معاونت برون مرزی صدا وسیما به وجود آورده. به گفتهی سایت الف؛ ظرف شش سال گذشته بودجه به تدریج به یک سوم مقدار پیشین خود تنزل یافت.
کمبود منابع مالی، نبود بودجهی مستقل و تراکم بدهیها بهانهی توقف پخش را برای ماهوارههای مقصد جور کرده. اوایل سال گذشته بود که ماهوارهی یوتل ست ابتدا با انداختن پارازیت و سپس توقف پخش؛ شبکهها را به قطعی موقت کشاند. اتفاقی که ایندیپندنت دربارهی آن گفت:«بازوهای رسانهای جمهوری اسلامی قطع شدند!» به گفتهی جبلی: «دولتها در سراسر جهان به رسانههای بینالمللی خود غالبا به دلیل حاکمیتی بودنشان بودجهی ویژهای اختصاص میدهند و حتی شبکهها را وارد درآمدزایی از طریق تبلیغات نمیکنند. اما شبکههای برون مرزی ایران که باید پیشگام گفتمانسازیهای این کشور باشند حرفهایشان را زیرسایهی ترس از مسدودیت میزنند؛ در دریافت بودجهی قانونی خود دچار مشکل شده و از محدودسازی پخش ماهوارهای و انسداد حسابهای کاربری در امان نیستند.» کاهش و نرسیدن بودجه به معاونت برون مرزی اتفاقی دردسرسازی است که از دیدگاه جبلی در مصاحبه با روزنامهی فرهیختگان ممکن است عمدی باشد؛ و این رخداد را خلع ید که نه، ما قطع ید رسانه میخوانیم!
گلایههای معاون دیروز، انتظار از رئیس امروز
جبلی که اکنون رئیس صدا و سیماست در دوران معاونت خود مسئلهی استقلال بودجهی برون مرزی و راه اندازی شبکهی تصویری روسی زبان را از اولویتهای کار این بخش میدانست.
از آنجا که سال گذشته شاهد قطع شدن برخی شبکهها و توقف آنها به دلیل فقدان بودجه و انباشت بدهی بودهایم، شاید استقلال بودجهی معاونت برونمرزی از هرچیزی در این بخش حیاتیتر باشد. جبلی، معاون وقت برون مرزی صدا و سیما پیش از این به تسنیم درباره استقلال بودجهای این معاونت گفته بود:«امیدوارم با حمایت سازمان و مجلس و نهادهای دیگر، بودجهی برونمرزی از این حالت ناپایدار و غیرقابل اعتماد خارج شود. با بحثهای اولیهای که دربارهی تصویب استقلال بودجه شده امیدوارم این اتفاق بیفتد؛ این موضوع در داخل صداوسیما بحث شده و امیدواریم در بیرون سازمان، مجلس وجاهای دیگر نیز دنبال شود تا سال ۱۴۰۰ از این مشکل رها شویم.»
او در شهریور سال جاری دربارهی دیگر اولویتهای برون مرزی گفت: «اولویت ما راهاندازی رسانهای تصویری به زبان روسی است که زیرساخت آن را آماده کردهایم و فقط در حال بررسیهای بیشتر در حوزهی مخاطب شناسی هستیم.»
در دورهی جدید ریاست صداوسیما که مدتی کمی از آغاز آن میگذرد؛ شاهد تغییرات محسوسی در رویهی سازمان مخصوصا در پوشش اخبار هستیم. پوشش اتفاقاتی همچون اعتراضات اصفهان، اختلال سامانهی سوخت و انتقاد از شهردار تهران که با استقبال مخاطبان مواجه شد. تا جایی که عباس مقتدایی نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در نامهای به رئیس سازمان صداوسیما ضمن اعلام قدردانی از این تغییر رویه به عنوان گامی بلند برای انعکاس صدا و دغدغه جمهور مردم و فاصله گرفتن از اینکه رسانه ملی صرفا صدای احزاب، اقشار و افراد خاص باشد، یاد کرد.
بسیاری نیز این رویکردها را یک تحول دانسته و ابراز امیدواری کردند که این نحوه خبررسانی در دوران ریاست پیمان جبلی ادامهدار باشد همچنانکه مطلوب است این تغییرات به برنامههای گفتگو محور، سریالها و دیگر ارکان سازمان نیز کشیده شود.
رئیس جدید صدا و سیما که خود پیش از این معاون برون مرزی بوده و ساختار شبکهها، نیازها، ضعفها و اولویتهایشان را میشناسد، در دوران جنگ ۳۳ روزه لبنان، مدیر دفتر شبکه العالم در بیروت بوده و به خوبی از چالش و مزایای این شبکهها آگاه است. از همین رو انتظار میرود این تحولگرایی و تغییر رویهی دورهی جدید در معاونت برون مرزی نیز دیده شود؛ و ضمن پرداختن به اولویتها این بخش بیش از پیش مورد توجه قرارگیرد.