به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شواهد موجود که به نمونههایی از آن اشاره میکنیم، حکایت از آن دارند که داستان آمریکا و تحریمهای ضد ایرانی و تهدیدهای هرازچندگاه آمریکا، به ماجرای طبل توخالی شبیه شده که ترجمان «لاف گزاف» و سخن خلاف، است.
در جدیدترین نمونه، نشریه «نیویورکر» - 27 دسامبر 2021 (6 دی 1400) در گزارشی به قلم «رابین رایت» از قول یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا نوشت: «تحریمها علیه ایران فرسوده شدهاند، بدون آنکه نتایج مدنظر آمریکا را محقق کرده باشند».
همچنین پایگاه تحلیلی «مدرن دیپلماسی» - 12 دی 1400 - در گزارشی نوشت: «سیاست خارجی آمریکا درباره ایران منسوخ شده و تاریخ مصرف آن گذشته است». در ادامه این گزارش آمده است: «آمریکای غیرمتحد و درگیر تفرقه نمیتواند برای طولانیمدت یک سیاست خارجی ثابت را دنبال کند که هم موافقان و هم مخالفان واشنگتن در خارج از این کشور بتوانند آن را بپذیرند و به آن احترام بگذارند... کسری بودجه آمریکا و بدهی ملی این کشور از سقف عبور کرده است. تورم در آمریکا بالاتر از هر مقطعی در قرن فعلی است و اعتماد عمومی به نهادهای دولتی همچنان پایین است».
در حال حاضر سناتورهای آمریکایی، رئیسجمهور این کشور را به اهمال و آسان گیری در اعمال تحریمها متهم میکنند؛ این در حالی است که بایدن همانند ترامپ و اوباما و بوش و کلینتون و... بهشدت بهدنبال اعمال تحریمها در بالاترین سطح است، اما مسئله اینجاست که نظام اعمال تحریمها این اجازه را به واشنگتن نمیدهد. این یعنی کاهش اثر تحریم یک واقعیت بدیهی و محصول نقص ذاتی تحریم است.
به همین خاطر بود که در سال 1398، حدود یک سال پس از خروج واشنگتن از برجام، آمریکا مطالعه برای بازطراحی تحریمها را با عنوان پروژه «قوام دادن به سلاح تحریم» (Tempering Sanctions Weapons) به اندیشکده «مرکز امنیت نوین آمریکایی» (CNAS) متشکل از صاحبنظران خبره حوزه تحریم اعم از دموکرات و جمهوریخواه سپرد.
آمریکا تمام توان اقتصادی، سیاسی، رسانهای، دیپلماتیک، امنیتی و اطلاعاتی خود را به کار بست و به خیال خام دموکراتها و جمهوریخواهان و تروئیکای اروپا و حکام مرتجع در منطقه، قرار بود بهواسطه تحریمها، صادرات نفت ایران به صفر برسد و صادرات غیرنفتی نیز تعطیل شده و تعاملات بانکی و مالی نیز قفل شده و کشور فلج شود. اما هیچوقت چنین اتفاقی رخ نداد. در نهایت آمریکای درمانده باز هم به گزینه «مذاکره» بازگشت و دست از پا درازتر و در حالتی تحقیرآمیز خارج از اتاق مذاکرات ایران و 4+1 به انتظار نشست.
بر اساس گزارشهای رسمی منتشرشده، متوسط ماهیانه صادرات غیرنفتی در دولت سیزدهم ۱۶ درصد بیشتر از متوسط ماهانه در چهار ماه آخر دولت قبل و ۳۵ درصد بیشتر از میانگین هشت سال عملکرد دولت روحانی است.
همچنین براساس گزارش بانک مرکزی در ۹ ماه سال 1400 (از فروردین تا آذر)، ۴۰ میلیارد دلار به بازار عرضه شده و این در حالی است که در طول سال ۱۳۹۹ این رقم در مجموع ۳۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار بوده است. همچنین گزارشهای مرکز آمار حکایت از آن دارد که رشد نرخ تورم ماهانه در ماههای اخیر سیر نزولی داشته است.
افزایش صادرات روزانه نفت و میعانات گازی، دسترسی به بخشی از منابع ارزی در کشورهای خارجی، عضویت ایران در پیمان اقتصادی شانگهای، واردات حدود 150 میلیون دُز واکسن کرونا به کشور، امضا و اجرای قرارداد سوآپ گازی میانترکمنستان، ایران و آذربایجان، افزایش ارتباطات اقتصادی با همسایگان، عملیاتیسازی پروژه خط آهن شلمچه- بصره و پروژه خط آهن اسلامآباد- تهران- استانبول و... تنها بخشی از اقدامات ایران در ماههای اخیر است. این در حالی است که در این مدت، هیچ تغییری در راستای کاهش تحریمها ایجاد نشده بود.
واقعیت این است که تحریمهای ضدایرانی مثل بومرنگ عمل کرده و آمریکا را دچار خسران و خسارت کرده است. به همین خاطر «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران - مرداد 1400 - در گفتگو با شبکه اماسانبیسی اعتراف کرد: «کارزار فشار حداکثری علیه ایران به طرز بدی شکست خورد و به منافع آمریکا هم آسیب زد».
پیش از آن نیز رهبران ایالتی حزب دموکرات در نامهای به «جو بایدن» تأکید کردند: «برداشتن تحریمهایی که مستقیماً علیه ایران وضع شده، باید بهعنوان تلاشی برای احیای اعتبار آمریکا در نظر گرفته شود».
اما اینجا یک سؤال در ذهن ایجاد میشود و آن اینکه، وقتی میگوییم تحریمها فرسوده و منسوخ شده، آیا منظورمان این است که تحریمهای آمریکا علیه ملت ایران هیچ تأثیری در امور کشور ندارد؟ پاسخ منفی است؛ اقدام آمریکا در تحریم مردم ایران، اقدامی جنایتکارانه و غیرقانونی و غیرانسانی است و این اقدام بر کشور تأثیر دارد، اما به گفته کارشناسان و صاحبنظران، تحریمها در بیشترین حالت حداکثر 20 الی 30 درصد تأثیرگذار است.
حالا یک سؤال دیگر ذهن را درگیر میکند و آن اینکه؛ اگر حکایت آمریکا و تحریمهای ضدایرانی، همان حکایت مرد لافزن است، پس مذاکرات وین حول تحریمها چرا انجام میشود؟ و چرا ما در پی لغو کامل تحریمها هستیم؟ در پاسخ باید گفت که آمریکا از تحریم بهعنوان ابزاری نامشروع در جهت سلطهگری، غارت و زورگویی علیه دیگر دولتها و ملتها استفاده میکند. هر چند که ابزار تحریم، فرسوده و مستهلک شده است، اما ما بهدلیل آنکه اصل و اساس این اقدام را غیرمشروع و غیرانسانی و غیرقانونی میدانیم، از «مذاکره» بهعنوان یک روش برای کنار رفتن آن بهره میبریم.
اما قطعا مذاکره فقط یکی از راهحلهاست و در حد خود میتواند نتایجی داشته باشد و نباید همه تخممرغها در سبد مذاکره گذاشته شود. چرا که آمریکا به سبب آلودگی و اعتیاد به ابزار تحریم، حاضر نیست این ابزار غیرقانونی و غیرانسانی را کنار بگذارد.
به همین خاطر است که مقامات ارشد دولت سیزدهم در رویکردی هوشمندانه و دقیق به دفعات تأکید کردهاند که معیشت و سفره مردم را به مذاکره گره نمیزنیم. در همین رابطه چندی پیش آقای امیرعبداللهیان، وزیر محترم امور خارجه گفت «توسعه پایدار اقتصادی را بدون نگاه به مذاکرات وین دنبال میکنیم». در حقیقت مذاکره صرفا یکی از روشها برای کنار رفتن تحریم است و برای تکمیل آن باید راهحلهایی داشته باشیم که اهرم تحریم را برای همیشه از دست دشمن خارج کنیم و آن چیزی نیست جز رویکرد «خنثیسازی تحریم».
برای نمونه، وقتی کشور قرار بود با تحریم بنزین مواجه شود، ما میتوانستیم چندین راه را طی کنیم؛ هم میتوانستیم مذاکره کنیم تا این تحریم اعمال نشود و هم میتوانستیم از مسیرهای مختلف با دور زدن تحریم بنزین، مایحتاج کشور را تهیه کنیم. اما راه پایدار و قابل اتکایی که پیگیری شد، تکیه بر توان داخلی بود؛ در نهایت با توکل به خدا و مجاهدت شبانهروزی و اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی، توانستیم با تولید بنزین نه تنها تحریم بنزین را بیاثر کرده و اهرم را از دست دشمن بگیریم، بلکه امروز به صادرکننده آن نیز تبدیل شدهایم.
تمام شدن رادیوداروهای ایران که در درمان بیماری سرطان کاربرد دارد و ممانعت غربیها از دادن سوخت 20 درصد برای تولید رادیو دارو به ایران، یکی دیگر از نمونهها، و البته مثالی عبرتآموز است. ماجرایی که در نهایت با مجاهدت علمی دکتر مجید شهریاری و همکاران وی منجر به خودکفایی کشور در این زمینه شد و دشمن را چنان عصبانی و خشمگین کرد که پاسخ این دانشمند بزرگ و مخلص را با ترور دادند.
وقتی مواردی همچون فرسوده شدن ابزار تحریم را در کنار رویکرد خنثیسازی تحریم و نتایج آن میگذاریم و سهم مذاکره را نیز مدنظر قرار میدهیم، راز و رمز بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی 1400 آشکار میشود؛ آنجا که فرمودند: «توصیه مؤکّد ما به مسئولان عزیز کشورمان - چه مسئولانی که الان سر کار هستند، چه آنهایی که بعداً خواهند آمد- این است که مسئله اقتصاد کشور را به رفع تحریم گره نزنند... اقتصاد کشور را معطّل و پا در هوا در انتظار تصمیمگیری دیگران قرار ندهند که [اگر]تحریم برداشته بشود ما این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم. فرض کنید تحریم باقی خواهد ماند؛ اقتصاد کشور را براساس ماندن تحریم برنامهریزی کنید؛ و میشود برنامهریزی کرد».
ایشان همچنین - 6 شهریور 1400- در نخستین دیدار رئیسجمهور و هیئت دولت سیزدهم فرمودند: «حل مشکلات اقتصادی را موکول به رفع تحریمها نکنید؛ رفع تحریمها در اختیار ما و شما نیست، در اختیار دیگران است. برنامهریزی برای رفع مشکلات را با فرض وجود تحریم انجام بدهید و برنامهریزی کنید که انشاءالله بتوان این کار را پیش برد. اینها با همّت و تدبیر خود شما و با کار جهادی خود شما بایستی انشاءالله حل بشود، و حل هم خواهد شد».
در حال حاضر دستان مقامات آمریکایی و اروپایی بیشتر از هر زمان دیگری در قبال ایران و مقاومتش در برابر کارزار شکست خورده تحریم، خالی است. از این رو به بهرهگیری از تاکتیکهایی همچون تهدید به بیاثر شدن برجام برای فشار بر ایران در میز مذاکره و نیز ائتلافسازی به منظور امتیازگیری بیشتر و انداختن توپ در زمین ایران روی آوردهاند. اما خوشبختانه تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم در این بزنگاه هوشمندانه عمل کرده است. لافزنیهای مقامات «ایالات غیرمتحده آمریکا» قطعا ادامه خواهد داشت. اما آنچه آشکار و عیان است اینکه روزبهروز «صدای طبل توخالی آمریکای لافزن» بیش از پیش به گوش خواهد رسید.
مسعود اکبری