آخرین اخبار:
کد خبر:۹۹۰۵۱۱

«۷۲ ساعت»؛ سفرنامه سردار دل‌ها به مقصد بهشت

شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی در نخستین ساعات بامداد جمعه سیزدهم دی‌ماه ۱۳۹۸ رخدادی دوران‌ساز بود که نه‌تنها در داخل کشور موج‌آفرین شد، بلکه دامنه امواج آن مناسبات منطقه و عرصه بین‌الملل را نیز دربرگرفت.

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ در شرایطی دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی را پشت سر می‌گذاریم که این واقعه و پیامد‌های آن همچنان موردتوجه افکار عمومی و رسانه‌های داخلی و خارجی است. در این بین اغلب واکنش‌ها، تحلیل‌ها، اظهارنظر‌ها و تولیدات رسانه‌ای و فرهنگی مرتبط با این واقعه، پیامد‌ها و رخداد‌های پسینی شهادت حاج قاسم و همرزمانش را محور قرداده‌اند. به عبارت دیگر، به جز همان خبر اولیه و البته توضیحات اندک پس از آن، روایتی معتبر و جامع از آنچه در سحرگاه خونین فرودگاه بغداد رخ داد بیان نشده است.


در این میان برخی محدودیت‌های امنیتی و عدم دسترسی به شاهدان درجه اول ماجرا هم مزید بر علت شده است تا اصل واقعه در حجاب عظمت سوژه آن قرار بگیرد. مستند «۷۲ ساعت» از تولیدات سازمان هنری رسانه‌ای اوج به کارگردانی مصطفی شوقی و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر با درنظر گرفتن همین خلاء تولید شده است. اثری که قرار بود همزمان با سالگرد شهادت سردار دل‌ها روی آنتن سیما برود و سرانجام پس از کش و قوس‌های فراوان و با چند روز تأخیر در هجدهم دی‌ماه از شبکه سه پخش شد.


همان‌گونه که از نام ««۷۲ ساعت» پیداست، سه روز پایانی زندگی حاج قاسم را روایت می‌کند. روایتگران این مستند دوستان و همرزمان شهید سلیمانی هستند که در این مقطع زمانی پابه پای او در لبنان، سوریه و عراق حضور داشته‌اند. به این ترتیب آن‌چه مخاطب می‌بیند و می‌شنود یک روایت دسته اول از زبان نزدیک‌ترین یاران سردار شهید است.


این مستند برخلاف اغلب آثاری که درباره شهدای انقلاب و دفاع مقدس ساخته شده بر اساس گفتار متن و یک راوی یگانه پیش نمی‌رود بلکه حلقه نزدیک اطرافیان حاج قاسم در روز‌های پایانی حیاتش هستند که آن‌چه در این ۷۲ ساعت گذشته است را روایت می‌کنند. این روایت‌ها زمانی جذاب می‌شود که از زبان شخصیت‌هایی همچون سیدحسن نصرالله، مرحوم سردار محمد حجازی، نوری مالکی، عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر وقت و تعداد از نمایندگان پارلمان عراق، نیرو‌های رده بالای حشدالشعبی و نیرو‌های مستشاری حاضر در عراق و سوریه بیان می‌شود.


شنیدن جزئیات آخرین ملاقات رهبر حزب‌الله لبنان با حاج قاسم از زبان شخص سیدحسن نصرالله، حضور حاج قاسم در منزل شهید عماد مغنیه و گفتگو‌های حاج قاسم با محافظان و همکارانش در جریان سفر او از دمشق به بغداد برای مخاطب علاقه‌مند، تازگی و جذابیت خاصی دارد. همین موارد است که «۷۲ ساعت» را از سایر مستند‌ها متمایز می‌کند. این مستند یک گزارش دسته‌اول مختصر، مفید و فارق از اطناب‌های مرسوم است که در آن، تماشگر خود را در قامت یکی از همراهان حاج قاسم می‌بیند. حتی حالات معنوی و جنبه‌های غم‌انگیز شهادت حاج قاسم که هر بیننده‌ای را متأثر می‌کند نیز بدون تکیه بر تکنیک‌های تصویری، خودنمایی دوربین، کلی‌گویی‌های بی‌مورد و یا استفاده افراطی از موسیقی به مخاطب ارائه می‌شود. این موضوع در کنار پرهیز از تمرکز بر وجوه حماسی و فرماندهی شخصیت حاج قاسم یا بیان دستاورد‌ها و توانایی‌های او در این زمینه (که البته بیان آن در جای خود نیز لازم است) به پذیرش روایت ارائه شده کمک می‌کند.


مصطفی شوقی در تازه‌ترین تجربه مستندسازی خود به خوبی از تدوین درست و ریتم مناسب بهره برده است. در بخشی از فیلم، دختر شهید مغنیه از حضور کوتاه، اما معنوی حاج قاسم در منزلشان می‌گوید. جایی که سردار از آن‌ها می‌خواهد که اگر تسبیح تربت کربلا دارند به او بدهند و خانواده شهید هم این خواسته حاج قاسم را اجابت می‌کنند. این خاطره از زبان دختر شهید مغنیه با لحنی حزن‌انگیز و البته به شکلی موجز و موثر بیان می‌شود؛ و از همه مهم‌تر بازسازی برخی رخداد‌ها به موازات استفاده از فیلم‌های اصلی (تصاویری که با دوربین مداربسته از محل اسکان حاج قاسم و ابومهدی المهندس ضبط شده) باعث شده تا با یک مستند پویا مواجه باشیم که به خوبی حس واقعی بودن ماجرا‌ها را برای مخاطب زنده می‌کند. سکانس بازگشت یکی از محافظان به محل اسکان حاج قاسم در دمشق پس از شنیدن خبر شهادت او و مواجهه با سجاده پهن‌شده سردار شهید و البته پیدا کردن دستنوشته معروف وداع وی که با دوربین مداربسته ضبط شده از جمله بخش‌های تکان‌دهنده این مستند است؛ جایی که بیننده پس از شنیدن شرح ماوقع یک مصیبت جانسوز، به مختصرترین شکل ممکن یک روضه پرسوز، اما صامت را به نظاره می‌نشیند.


هرچقدر که به پایان مستند نزدیک می‌شویم ریتم آن نیز سرعت می‌گیرد. به موازت این افزایش سرعت شاهد تعدد راویان، کوتاه‌شدن روایت‌ها و برش‌های متعدد هستیم که نوعی هیجان منطقی را نیز به اثر تزریق می‌کند. به این ترتیب حادثه‌ای که بیننده از چندوچون فرجام آن مطلع است، خصلتی معماگونه می‌یابد. مخاطب در یک روند همدلانه در کنار همراهان حاج قاسم (چه بدرقه‌کنندگان او در فرودگاه دمشق و چه استقبال‌کنندگان او در بغداد) قرار می‌گیرد. به این ترتیب تا اندازه‌ای حس تعلیق و دلشوره آنان پس از شنیدن خبر انفجار بغداد را هم تجربه می‌کند. مخاطب مستند از فرجام این ترور و شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس و همراهان او کاملاً آگاه است؛ با این حال وقتی یک از معاونان ابومهدی المهندس عنوان می‌کند که حتی با دیدن اتومبیل‌های آتش‌گرفته بازهم به خود دلداری می‌داده که شاید حاج قاسم و ابومهدی از این جمع جدا شده و لااقل یکی از آن‌ها زنده مانده است، برای لحظه‌ای این آرزوی محال را در دل خود مرور می‌کند. از سوی دیگر شرح تکان‌دهنده مواجهه با بقایای پیکر شهدا و اداوت باقی مانده از آن‌ها نیز بدون زواید و جلوه‌های صوتی و تصویری بیان می‌شود.


«۷۲ ساعت» با تکیه بر همین ویژگی‌ها است که توانسته به یک سند تصویری قابل اعتماد، جامع، جذاب و جاندار تبدیل شود. روایتی تصویری که با مشاهده آن می‌توان خصلت‌های تحسین برانگیز سردار دل‌ها مرور کرد و درکنار آن در غم فراقش ذره‌ذره اشک ریخت و شور و شعور را در هم آمیخت.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار