به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حمیدرضا مقدمفر، استاد دانشکده ارتباطات واحد تهران مرکزی در یادداشتی با پرداختن به ضرورت جهاد تبیین نوشت: از مهرماه سال جاری مقام معظم رهبری برای «جهاد تبیین» فراخوان عمومی صادر کردند و نخبگان و تریبونداران را به انجام این اقدام مهم بهعنوان یک فریضه قطعی و فوری مکلف کردند.
ایشان تاکنون حداقل سه تا چهار بار فرمایشاتی را برای توضیح درباره چرایی، چیستی و ضرورت این نهضت فراگیر مطرح کردهاند. امام خامنهای در آخرین نوبت، روز 19 دیماه در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی ارتش، شخصاً به بیان مصداقهای جهاد تبیین پرداختند.
ایشان در توضیح درباره جنبههای مثبت جهاد تبیین به عکس تاریخی دیدار امام با همافران در سال 1357 و آثار مطلوب آن بر افکار عمومی پرداختند؛ و بهعنوان جنبههای منفی، اقدامات رسانهای دشمن در تطهیر رژیم منحوس پهلوی و حتی ساواک و نیز کتمان و کوچکنمایی پیشرفتهای انقلاب اسلامی و بزرگنمایی ضعفها و القای حس ناامیدی در مردم را یادآوری کرده متذکر شدند که نباید در جهاد تبیین در جایگاه تدافعی و پاسخ به اقدامات دشمن متوقف شد و باید به اقدامات تهاجمی نیز توجه کرد.
متأسفانه از زمان اعلام این جهاد (مهرماه) تاکنون بیشتر رسانهها از جمله رسانه ملی در تبیین ادبیات، مفهومشناسی، چیستی و چرایی جهاد تبیین متوقف شدهاند.
بهطور یقین، ما امروز در شرایطی قرار داریم که عملیات دشمن در ادراکسازی، تلاش برای مدیریت برداشتهای جامعه و پیشبرد جنگ ترکیبی و جنگ شناختی صرفاً جنبه هفتگی و ماهانه ندارد، بلکه بهصورت روزانه در قالبها و اشکال مختلف رسانهای پیگیری میشود. با کمال تأسف باید اعتراف کنیم ما در این جنگ حتی از لحاظ دفاعی هم از دشمن عقب هستیم چه رسد به اینکه دربرابر او آرایش تهاجمی گرفته باشیم.
یکی از مصداقهای عملی این جنگ ترکیبی دشمن را میتوان در فضاسازیها پیرامون مذاکرات رفع تحریمها در وین دید؛ شاهد آن هستیم که این رسانهها چطور با استفاده از تکنیکهای مختلف عملیات روانی بهدنبال شرطی کردن جامعه به مقوله مذاکره و پیشبرد اهداف شوم خود علیه ایران هستند. سفر رئیسجمهور محترم به روسیه، مصداق دیگری از همین قضیه است؛ متأسفانه شاهد بودیم که رسانههای بیگانه و بخشی از رسانههای دنبالهروی آنها در داخل، چگونه سفری با اینهمه دستاورد را که میتوانست الگویی برای عزت، حکمت و مصلحت ملی باشد، معکوس جلوه دادند و تلاش کردند با قلب واقعیتها و حقیقتها ادراک دیگری از آن در افکار عمومی جامعه پدید بیاورند.
البته در همه این مقولهها، این هجمهها قابل پیشبینی بودهاند و اگر قبل از وقوع واقعه وارد عرصه تبیین میشدیم میتوانستیم بهجای قرار گرفتن در موضع تدافعی و ارائه توضیحات پسینی که معلوم هم نیست چقدر اثرگذار باشند؛ خودمان را در موقعیت تهاجمی قرار دهیم.
در چنین شرایطی، لازم است رسانههای مکتوب، خبرگزاریها، رسانههای اجتماعی و دیگر فعالان این عرصه بهویژه رسانه ملی ـ که هنوز فراگیرترین و مؤثرترین رسانه است ـ وارد اقداماتی عملی برای ایجاد تحولات چشمگیر در وضع موجود شوند.
در این رابطه یادآوری چند نکته ضروری است:
الف) رسانهها، وظیفه تبیین کردن جهاد تبیین را به مراکز آموزشی و پژوهشی محول کنند، البته لازم است از این مراکز هم خواسته شود صرفاً به بیان تئوریها و ادبیات نظری اکتفا نکنند، بلکه خوب است مباحث کارگاهی و موردهای مطالعاتی از عملیاتهای دفاعی و تهاجمی را با آموزشهای نظری همراه کنند.
ب) نباید در میدان جنگ ترکیبی و جنگ شناختی دشمن دچار غفلت استراتژیک شویم، یعنی در شرایطی که مشاهده میشود فاصله طراحی و فکر دشمن با اقدام و عمل او بسیار نزدیک و تقریباً همزمان شده است، متقابلاً جبهه رسانهای انقلاب نیز باید خود را آماده واکنش سریع و کنشهای بهنگام کند.
نکته دیگر اینکه مدتهاست استکبار جهانی تلاش میکند بهجای طراحی و سناریونویسی، با سلطه رسانهای خود روی موج اشتباهات و غفلتهای ما سوار شود، لذا اشتباه و غفلت جایز نیست. هوشیاری، تدبیر، برآورد، پیشبینی و آرایش تهاجمی گرفتن از ضروریات همآوردی در این میدان است.
ج) از ضروریات جهاد در میدان و عرصههای مختلف کارزار تبیین این است که رسانههای انقلاب اسلامی باید بهجای رقابتهای رسانهای، اتحاد، همافزایی، هماهنگی، تقسیمکار و همپوشانی و عمل جبههای را وجهه همت کار خود قرار دهند. آنگونه که شاهدیم رسانههای دشمن کاملاً هماهنگ و بهاصطلاح «قرارگاهی» عمل میکنند؛ منظور از واژه «قرارگاهی» این است که فرماندهی دارند، برای میدانهای داخل و خارج تقسیمکار و تقسیموظایف دارند، خط حد و لجمن دارند، در اقدامات خود اولویتبندی، هدفگذاری استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی معین دارند و البته مهمتر از همه فرماندهان، افسران و سربازانی چشمبسته و گوشبهفرمان برای حمله شبانه روزی به اهداف انقلاب اسلامی دارند، پس در چنین شرایطی نمیتوان جزیرهای و ناهماهنگ عمل کرد.
د) در کارزار جهاد تبیین لازم است با آخرین تکنیکها و تاکتیکهای دشمن در جنگ شناختی (Cognitive Warfare) مدیریت ادراک (Perception management)، جنگ ترکیبی (Combined warfare) بهشکل تخصصی آشنا شد و ابعاد، الزامات، گونهها و ابزار آن را شناخت. این مهم برای اصحاب رسانه و نیز همه رزمندگان جبهه فرهنگی انقلاب و البته حافظان امنیت در حوزههای دفاعی و امنیتی یک ضرورت و تمهید لازم است.
ه) باید مردم و افکار عمومی را بهصورت شفاف با سناریوپردازیهای رسانهای دشمن و موضوعات مختلف مرتبط با آنها آشنا کنیم؛ باید افزایش سواد رسانهای جامعه را با بررسی و تجزیه و تحلیل مصداقهای عینی این سناریوپردازیها مدنظر داشته باشیم و صرفاً به مباحث نظری و تئوری اکتفا نکنیم.
و) این تصور غلط است که آنچه تاکنون در همآوردی با دشمن در عرصههای فرهنگی و رسانهای داشتیم همان جهاد تبیین است و باید همان مسیر را ادامه بدهیم.
بیتردید اعلام جهاد، مطالبه چیزی فراتر از رویههای جاری است. اولین انتظار در جهاد تبیین، اقدام و حرکت جهادی است؛ یعنی تلاش مخلصانه و ایثارگرانه کنار دشمنشناسی و داشتن حس جنگی و جهادی نسبت به دشمن و پیگیری اهداف با انگیزه، اراده و عزم جدی.
اولین جایی که قواره جهادی کارها خود را نشان میدهد؛ اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و روشنگری بهموقع، پیشدستانه با محتوای جذاب، هنرمندانه و تأثیرگذار در افکار عمومی است که فقط از یک حرکت جهادی و انقلابی قابل تحقق است.