از قدیم گفتهاند که مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد. این مثل را شاید بتوان توضیحی تمثیلی و دقیق برای شرایط این روزهای سرمایهگذاران در بازار سهام ایران دانست.
بازار سرمایه در سال ۱۳۹۹ توانست با یک رکوردشکنی برای اولینبار شاخص دومیلیونی را فتح کند، ولی این افزایش شاخص هیچگونه همخوانی با واقعیتهای اقتصادی کشور نداشت و طبیعی بود که این بازار دچار ریزش و اصلاح قیمتی شود و از مرداد ماه سال گذشته تا خرداد ماه سال جاری این ریزش ادامه داشته باشد.
تقریبا ۹ ماه از شروع پذیره نویسی صندوق پالایش یکم یا همان دارادوم میگذرد، اما نه تنها بر خلاف وعده فرهاد دژپسند این صندوق به مردم سودی نرسانده بلکه ضرر آن به ۳۰ درصد هم رسیده است، هرچند که طبق مصوبه سران قوا قرار بر جبران ضرر خریداران بود، اما ظاهرا دولت قصد اجرای مصوبه را ندارد.
با تمام جذابیت بازار رمزارزها، فعالیت ایرانیان در این بازارها با چالشهای فراوانی همراه بوده است و دلیل آن نبود بسترهای قانونی مناسب برای فعالیت در این بازارها است و همچنان ابهامات زیادی برای پلتفرمهای خدمات دهنده در این زمینه وجود دارد.
از تعداد ۸۰ میلیارد سهام شستا وقتی هر سهم ۸۰۰ تومان قیمتگذاری شد فقط ۵ درصد به مردم واگذار شد اما در ۱۹ مردادماه (روز شروع ریزش بورس ) که صف خرید ۵۰۰ میلیون سهم شستا وجود داشت با قیمت ۵۵۰۰ تومان در عرض ۵ دقیقه سهام به مردم فروخته شد!
شاخص بورس تهران هفته گذشته همزمان با اینکه حسن روحانی ادعا کرد دولت او بازار سرمایه را به اوج رسانده است به شکل کمسابقهای در سال جاری نزدیک به ۱۹ هزار واحد ریزش کرد.
اقتصاد ایران به واسطه بانک محوری با چالش کاهش تاب آوری مواجه است؛ ابزارهای نوین تامین مالی همچون تاسیس صندوق های سرمایه گذاری پروژه محور می تواند علاوه بر افزایش تاب آوری اقتصاد، زمینه ساز ورود واقعی مردم به فعالیت مولد اقتصادی و سودآوری تضمین شده برای آنها شود.
نزول شاخص کل بورس از ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد به یکمیلیون و ۲۰۰ هزار واحد و تداوم این ریزش یکی از مهمترین دلایلی است که دژپسند را در آستانه استیضاح قرار داده است.