تاکنون کتابهای متعددی در رابطه با حج و مناسک آن نگارش و تالیف شده است. اما در چند سال اخیر شاهد کم و کاستی در زمینه تالیف کتاب با این موضوع بوده ایم که در ادامه به پیامدهای این بیتوجهیها خواهیم پرداخت.
نصرتالله صمدزاده گفت: اکنون عموماً ممیزان کتابهای دفاع مقدس نظامیان هستند که چندان با فضاهای فرهنگی آشنایی ندارند. قاعده بر این است که فضای نظامیگری، فضایی امرپذیری و امرکردن است. تنگنظریهای بسیاری در این فضا شکل میگیرد که ضد نگارش و پژوهش هستند و متأسفانه به ضرر فرهنگ ما تمام میشود.
نویسنده کتاب "سلیمانی عزیز ۲" گفت: همه افرادی که دل در گرو حاج قاسم سلیمانی و ایران اسلامی دارند مخاطب این کتاب هستند. به دلیل نوشتار ساده و روان این کتاب حتی نوجوانان با این خاطرات ارتباط خواهند گرفت.»
یک نویسنده ادبیات نوجوان گفت: چگونه میتوان انتظار داشت با کتابهایی که خوانده نشدهاندو جایی معرفی و مطرح نشدهاند الگو سازی کرد؟ ما، آثار نویسندههای خودمان را اکثراً جدی نمیگیریم و نمیدانیم آیا در کشور، رمان مخصوص برای مخاطب کودک و نوجوان منتشر میشود؟ وقتی چنین است نمیتوانیم صحبت از الگو سازی کنیم.
نویسنده کتاب «عملیات فریب» گفت: ناشر گمان میکند اگر کتابی نقد شود دیگر خوانده نمیشود و جذابیت و بِکر بودنش را از دست میدهد؛ اصلاً این گونه نیست و ناشر باید از این مسئله استقبال کند. حتی کتابهایی که تقریظ دارند، نباید از نقد مصون باشند.
پژوهشگر حوزه تاریخ گفت: در مورد فتنههای قبلی اثرات انگشتشماری داریم که آن هم در جایگاه رسانه جناحی قرار گرفته و روایتی یک طرفه ارائه میدهد. حوزه هنری هم کاری در این مورد انجام نداده است.
نویسنده ادبیات نوجوان گفت: متن در ابتدا باید توانایی این را داشته باشد که با ایجاد لذت، مخاطب را با خود همراه کند؛ یعنی همان لذت متن که شگردها، قوانین، نشانهها و سویههای مخصوص به خود را دارد.
میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی، گفت: یکی دیگر از برنامههای تولیدی ویژه کتاب برنامه کتابباز بود که با حمایت جبهه انقلاب و شیرازه اتفاق افتاد. اما این فعالیت مجمع مورد بی مهری مدیران وقت صدا و سیما قرار گرفت.
نویسنده رمان لالو گفت: نویسندگان نوپا از فقر کتابخوانی رنج میبرند. بسیاری از این دوستان، هنرآموزان کلاسهای داستاننویسی هستند و فن نوشتن را آموختهاند و اغلب هم آثار ترجمه را خواندهاند و پیشینه مطالعاتیشان آثار نویسندگان خارجی است.
یک نویسنده درخصوص آثاری که نوجوانان را جذب میکند گفت: رمانهایی برای مخاطبین نوجوان خوب است که کنجکاویشان را تحریک کند، موضوعشان جالب و هیجان انگیز باشد، خوشخوان و به زبانی ساده نوشته شده باشد، درونمایه و مضمون ارزشمندی داشته باشند و جهان داستان غیرتکراری و تازهای داشته باشند.
یک نویسنده در خصوص اهمیت معیشت در قوت و ضعف آثار گفت: چطور میشود نویسندهای را که در صف نان ایستاده، به پشت میزِ نوشتن برگرداند؟ آیا هنگامی که او برای بقای خود میکوشد، میتواند کاری برای جامعه بکند؟
نویسنده رمان در خصوص دشوار بودن ادبیات دینی گفت: نویسنده ادبیات دینی باید محقق درجه یک باشد. خب، چون این مسیر، مسیری زمانبر و دشوار است، چی بهتر از اینکه نویسنده پناه ببرد به کلیشه و تکرار؟
جوهری درخصوص تربیت جامعه دینی از دیدگاه رهبر انقلاب که در کتاب «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن» به آن پرداخته شده، گفت: از نگاه رهبر انقلاب، انبیای الهی بیش از آنکه درصدد تربیت فردی باشند درصدد بنا کردن یک کارخانه انسان سازی بودند و آن کارخانه چیزی نیست جز حیات اجتماعی انسان.
نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به ویژگیهای یک نقد ادبی گفت: همانطور که نگارش رمان ادبی جایش را به نوشتن رمانهای اینترنتی و ضعیف داده، نوشتن نقد هم کمکم به نوشتن یادداشت در فضای مجازی تبدیل شده.
منتقد ادبی با اشاره به برخورد منفی نویسندگان با جریان نقد اظهار داشت: خود نویسندگان اقبالی به نقد شدن ندارند زیرا همواره در هراسند که تبلیغات منفی علیه اثرشان شکل گیرد. بدین ترتیب جلسات نقد خواهان ندارد.
درحال حاضر آموزش داستاننویسی منحصرا به نهادهای فرهنگی و موسسات ادبی دولتی و خصوصی واگذار شده که در کنار مزایای قابل اشاره معایبی نیز دارد. فضای کارگاهی برای آموزش داستاننویسی بسیار کارآمدتر از ارائه آموزش به روش کلاسیک است اما مشکل اینجاست که هیچ نظارتی بر آموزش آنها وجود ندارد.
نویسنده برگزیده جایزه جلال با اشاره به تفاوتهای مستندنگاری و تاریخنگاری اظهار داشت: در تاریخنگاری با کمبود منابع مواجهیم اما فضای جنگ فضای روایت مستند است و خود مخاطب هم دوست دارد واقعیات جنگ را بخواند و بداند.
برگزیده بخش مستندنگاری جایزه ادبی جلال با انتقاد از آثار مستند اظهار داشت: معمولا آثار مستند ما چنگی به دل نمیزند. یا آشفته است یعنی فرم ادبی روشنی ندارد یا در پی اظهار فضل است؛ یعنی نویسنده با دستکاری، مزهی روایت را به هم میزند.
نامزد بخش مستندنگاری در جایزه جلال با اشاره به دشواری تولید رمان نسبت به مستند اظهار داشت: در مستندنگاری باید به سراغ راویانی رفت که کمتر از دریچهی نگاه آنها به آن رویداد توجه شده. رماننویسی از مستندنگاری سختتر است چرا که خلق ماجراها کاملا وابسته به خود نویسنده است؛ چیزی که در مستندنگاری از قبل وجود دارد.