گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - مریم فاطمی؛ در هفته ای که گذشت، برنامه رزم فرهنگی بخش خواهران جنبش دانشجویی حیا (حیا بانو) در دانشگاه تهران برگزار شد. در این برنامه 40 نفر از اعضای جنبش در مسجد دانشگاه جمع شدند و درباره تجربیات خود در امر به معروف و نهی از منکر با هم صحبت کردند. سپس اعضا به گروههای دو-سه نفره تقسیم شدند و برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر به خارج از دانشگاه رفتند و دو گروه هم این وظیفه را داخل محوطه دانشگاه انجام دادند.
در این برنامه که فرصتی برای تمرین و آموزش افراد تازهکار یا به قول بچهها «نهی اولیها» بود با آنها همراه شدیم، آنچه اینک پیش روی شماست گزارشی است از این رزم فرهنگی:
جنبش دانشجویی حیا، جنبشی است که از سال 89 و در پی احساس ضرورت دانشجویان دغدغهمندی تشکیل شد که به وضع حجاب و عفاف دانشگاه تهران اعتراض داشتند. آنها پیش از تشکیل جنبش دو نامه به فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران نوشتند و وضعیت حجاب و عفاف دانشگاه و مسئولیتهای قانونی رئیس دانشگاه در این خصوص را به وی یادآور شدند، اما انجام نشدن اقدامات عملی و موثر در این زمینه، باعث شد خود بچهها آستین بالا بزنند و طبق بند میم وصیتنامه حضرت امام (ره) به وظیفه خود عمل کنند.
برنامه قرار بود ساعت 17 در مسجد دانشگاه برگزار شود. در پانزده دقیقهای که دیر رسیدم، حدود 10 نفر از بچهها سر قرار حاضر و دور هم حلقه زده بودند. این برنامه با هدف تمرین و آموزش بچههایی تدارک دیده شده بود که تا به حال امر به معروف و نهی از منکر انجام نداده بودند و در نتیجه انجام این کار برای آنها دشوار بود.
اینها جاسوس سیاسی هستند!
در این رزم فرهنگی قرار بود امر به معروف و نهی از منکر فقط در تذکر دادن به افراد بد حجاب محدود شود. طهماسبی دانشجوی دانشکده علوم پزشکی و مسئول خواهران جنبش حیا (حیا بانو) در این باره میگوید: «امر به معروف فقط برای حجاب نیست، دلیل این که ما روی حجاب تاکید بیشتری داریم این است که حجاب منکری است که به طور مستقیم حرف خدا را زمین میگذارد و به دستور خدا بی اعتنایی آشکار میکند.»
وی درباره امر به معروف و نهی از منکر در محیط دانشگاه میگوید: «برای امر به معروف در دانشگاه چند راه داریم؛ یکی این که به طور مستقیم بچههایی را که همکلاسی ما هستند و با آنها آشناییم، ولی پوشش مناسبی ندارند، دعوت به صحبت کنیم. ما درباره دلیل انتخاب نوع پوشش خود و او هم درباره دلیل انتخاب پوشش خودش صحبت کند و از این طریق وارد امر به معروف و نهی از منکر شویم.
راه دوم این است که به او کتابهایی در این زمینه میدهیم و میگوییم این کتاب را بخوان تا بعد با هم صحبت کنیم. کتابهای «به دخترم» و «حریم ریحانه» از طرف جنبش برای انجام این کار تهیه شده و میتوانید از این کتابها استفاده کنید.
راه سوم این است که از این به بعد حضور خودمان در دانشگاه را فقط به دفتر بسیج و مکانهای مشخص محدود نکنیم و در جاهای مختلف دانشگاه که دخترها و پسرها حضور دارند، برویم و آن فضاها و مکانها را از وجود بچههای مذهبی خالی نگذاریم.
روش بعدی هم این است که نزدیک بچههایی که ظاهر خوبی ندارند، بایستیم و با همدیگر در مورد مسائل حجاب و عفاف صحبت کنیم تا به گوش آنها هم برسد.»
یکی از اعضای «حیا بانو» که دختر شوخی است، در واکنش به این حرف خانم مسئول میگوید: «ما یک بار با دوستانم این کار را پیش چند خانم بد حجاب انجام دادیم، آنها به همدیگر گفتند مواظب باشید اینها جاسوس سیاسی هستند.» با ذکر این خاطره صدای خنده فضای مسجد را پر میکند.
قالوا سلاماً...
یکی از اعضای جنبش در پاسخ به «نهی اولیها» که کمی استرس و نگرانی دارند و نمیدانند برای امر به معروف و نهی از منکر از کجا باید شروع کنند، میگوید: «با سلام و احوالپرسی کوتاه شروع کنید، چون وقتی این کار را انجام میدهید، احساس خوبی در طرف مقابل ایجاد میشود و احساس میکند شما با او سر جنگ ندارید و از طرف شما در امان است.»
وی در واکنش به نگرانی برخی از احتمال برخوردهای تند میگوید: « واقعا این طور نیست که برخورد بدی داشته باشند. اکثر آنها میگویند: چشم. البته ممکن است پوشش خود را اصلاح کنند یا این کار را انجام ندهند، اما معمولاً برخورد تندی ندارند. شاید از بین 10 نفر که به او امر میشود، یکی پیدا شود که برخورد بدی داشته باشد، به هر حال ما باید وظیفه خودمان را انجام دهیم.»
دیگر اکثر بچههایی که قول شرکت در رزم را داده بودند، آمدهاند و حالا نوبت به تقسیم بچهها به گروههای دو تا سه نفری میرسد. مسئول جنبش سعی میکند «نهی اولیها» را در گروه کسانی قرار دهد که تجربه بیشتری دارند. مسیرها هم مشخص میشود. یک مسیر از در دانشگاه آغاز میشود و قرار است بچهها اطراف میدان انقلاب، امر به معروف و نهی از منکر کنند. مسیر دیگر هم خیابان ولیعصر است که قرار است چند گروه به سمت راست خیابان و چند گروه به سمت چپ خیابان بروند.
تکرار کنید، جواب میگیرید
طهماسبی پس از دستهبندی گروهها میگوید: «با فاصله 100 تا 200 متری از یکدیگر راه بروید و هر کس را که پوشش مناسبی نداشت، امر به معروف و نهی از منکر کنید، بخصوص از خانمهایی که ساپورت پوشیدهاند، بیتفاوت نگذرید و به آنها تذکر دهید؛ چون متاسفانه ساپورت در حال جا افتادن در جامعه است. ممکن است گروههای دیگر هم به افرادی که قبلاً به آنها تذکر داده شده، برخورد کنند، اشکالی ندارد، دوباره تذکر بدهید؛ چون استمرار این وضعیت باعث میشود آن فرد بیشتر تحت تاثیر قرار بگیرد. نگران برخورد آنها هم نباشید چون طبق فرمایش حضرت آقا دعوایی که با نفر اول میکنند، کمتر از دعوایی است که با نفر دوم میکنند.»
در فاصلهای که بچهها برای رفتن آماده میشوند، با او گفتوگویی میکنم. میگوید: «جنبش از سال 89 و با گروه آقایان شروع شد، ولی بتدریج به این نتیجه رسیدند که اگر خواهران هم وارد شوند، کارها تاثیر بیشتری دارد. برای همین با بسیج خواهران هر دانشگاه صحبت و نیروهایشان را جذب جنبش کردند که الان حدود 400 عضو داریم. گروه خواهران از دانشگاه علوم پزشکی آغاز به کار کرد، اما بچههای دانشگاههای صنعتی شریف، امیرکبیر، علم و صنعت، الزهرا، شاهد و دانشگاه آزاد هم در این جنبش فعالیت دارند، ولی در شهرستانها انگشتشمار هستند.
آقا از این فریضه با عنوان واجب فراموش شده یاد میکنند. دغدغه ما این بود که چرا باید نسبت به این وظیفه در میان بچههای مذهبی کوتاهی شود و تصمیم گرفتیم با این برنامهها این فریضه را میان بچههای مذهبی جا بیندازیم.»
وی در مورد ارتباط اعضای جنبش با هم میگوید: «ارتباط ما با هم بیشتر ایمیلی است. خاطرات این رزمها هم روی سایت جنبش به نشانی www.hayauni.ir میرود و بچهها از این طریق از تجربیات هم استفاده میکنند. در این راستا شب خاطره هم داریم که بچهها دور هم جمع میشوند و بعضی از تجربیات خود را که طولانی یا خندهدار است و مکتوب نمیکنند، در شب خاطره میگویند.»
خانم گلم! تیپ شما مناسب دانشگاه نیست!
حالا هنگام رفتن به رزم است. با بچههای دانشگاه علم و صنعت همراه میشوم که اصرار دارند داخل دانشگاه تهران امر به معروف کنند. دلیلشان این است که شاید در ابتدا امر به معروف در دانشگاه برای بچههای آن دانشگاه سخت باشد، اما اگر ما که دانشجوی دانشگاه دیگری هستیم، این کار را شروع کنیم، توسط خود بچههای دانشگاه تهران هم این کار تداوم پیدا میکند.
با بچههای دانشگاه علم و صنعت به سمت دانشکده هنرهای زیبا میرویم. در محوطه دانشکده عدهای از پسرها فوتبال بازی میکنند و صدایشان فضای محوطه را پر کرده است. روی یکی از صندلیهای فضای سبز هم دو دختر خانم نشستهاند. یکی از آنها شال و مانتوی صورتی روشن به تن دارد. موهایش را درست کرده و بیرون گذاشته و آرایش زیادی هم دارد. دختر دیگر هم همین ویژگیها را دارد با این تفاوت که رنگ مانتو و شالش سبز است.
بچههای «حیا بانو» ابتدا تردید دارند که به آنها تذکر بدهند؛ چون در آموزشها به آنها گفتهاند اگر دو نفر با هم بودند به یکی تذکر ندهید، ممکن است غرور او پیش دیگری جریحهدار شود. اما با این استدلال که هر دوی این دخترها پوشش مناسبی ندارند، به سمت آنها میروند و یکی از آنها میگوید: «خانمهای گلم! خوب نیست با این وضع بیایید دانشگاه. تیپ شما مناسب دانشگاه نیست». دخترها که کلی تعجب کردهاند، لبخندی میزنند و میگویند: «بله»!
من که از رفتار ملایم دخترها تعجب کردهام و البته خودم هم بابت نداشتن ساق دست از طرف بچهها مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفتهام! میگویم: «چه جالب! برخورد بدی نداشت.» «حیا بانو» پاسخ میدهد: «بله، خیلیها در مقابل تذکر، خوب برخورد میکنند و میگویند بله شما درست میگویید.»
حالا نوبت تذکر دادن به دختر خانمی است که با مانتوی سرخابی و ساپورت در حال خروج از دانشگاه است. «حیا بانو» به سمت او میرود و میگوید: «خانم مانتوی شما از دور خیلی جلب توجه میکنه و شلوارتون هم خیلی تنگه» دختر که تازه متوجه شده کسی با او صحبت میکند، هندزفری را از گوشش بیرون میآورد. «حیا بانو» دوباره حرف خود را تکرار میکند و دختر با آرامش میگوید: «چشم! چشم.»
رزم فرهنگی ساعت 19 پایان مییابد. سرشار از تجربهای تازه به خانه بر میگردم و با خود فکر میکنم آیا من هم حاضرم گامی در جهت احیای این واجب فراموش شده بردارم؟
گزارش جالب وپرمعنايي بود اميدوارم باز هم از اين گزارشات ببينيم.
اما نياز داره که مداوم باشه
حتي ميشه بقيه دانشگاه ها رو هم دعوت کرد
اما بايد بيشتر استدلالي بشه
ولي اون وقت چي مي شد!!!؟؟؟؟؟
اميدوارم اين حرکت، مقدمه اي شود براي احياي اين واجب فراموش شده
خداقوت حيابانو
ياعلي
از اين رو، ان شاء الله امام زمان خودش بورسيه بهشت شون مي کنه. شما نگران نباش!
با پيگيري هاي بيشتر تونستم يه برنامه کرسي آزاد انديشي(شلوغ) برگزار کنيم در همين رابطه که خداروشکر نتيجه گرفتيم
که ما مامور به وظيفه ايم نه مامور به نتيجه
کار، کار مبارکي است، اما رسانه اي کردنش اشتباهه، حرکت فرهنگي هر چقدر آرومتر باشه و بدون هياهو تأثيگذارتره. شايد ايجاد موج خبري براي اين کار براي خود اين حرکت مضر هم باشه.
اما فکر مي کنم اين کار براي خانم هاي مذهبي مناسب باشه.
آقايان بايد مراحل اولي? نهي از منکر را اجرا کنند. متأسفانه بسياري از آقايان مذهبي مدام به خانم هاي برحجاب نگاه مي کنند و زير لب استغفرالله مي گويند. درحالي که انزجار قلبي و نگاه نکردن به اين خانم ها مرحل? اول نهي از منکر است. مطمئناً همين کار به ظاهر کوچک تأثير بسيار زيادي دارد.
مرحل? دوم نشان دادن ناراحتي به خانم هاي بدحجاب است. يعني مثلاً سر خود را پايين انداخته و با ابروي در هم کشيده و با ناراحتي لا إله إلا الله بگويند. اگر همني دو مرحله توسط آقايان انجام شود بدون آنکه تنشي در جامعه ايجاد شود وضعيت حجاب تکاني اساسي خواهد خورد.
من خودم به شخصه بارها از همين دو عمل ساده نتايج بسيار خوبي گرفتم.
اي کاش چند نفر هم توي صدا و سيما و اداره فرهنگ و ارشاد هم باشن که به اين وضع سروسامون بدند تا اين وضع فيلمهاي سينمايي ما نباشه
تمرين در چگونه گفتن خودش يه هنره بايد به اين توجه بشه. در حالي هم معتقدم کسي که براي رضاي خدا اين کار رو انجام مي ده حتماً جواب مي گيره...
اقداماتي شبيه به اين در دانشگاه شهيد بهشتي تهران هم درحال انجام است با رهبري حاج آقا دهقاني
کار خداپسندانه ايست ...من حتما در مورد اين جنبش با اعضاي بسيج دانشگاهمون صحبت ميکنم تا ازين جنبش ها خودمون تو دانشگاه ايجاد کنيم.ان شالله که جواب بده
خدا قوت
دمتون گرم
خيلي قوت قلب گرفتم
سايتتون هم خيلي عاليه
چون آقا گفتن تذکر لساني يقين دارم جواب ميده
چطوري ميشه به جنبش حيا پيوست؟ از طريق سايت؟ کسي ميدونه؟