به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «اینسایدر وُیس» در تحلیل خود مینویسد: شش دور مذاکرات هستهای در وین نتوانسته نتیجه ملموسی در چارچوب احیای برجام برجا بگذارد. برخی تحلیلگران در غرب میگویند تغییر دولت در ایران و انتخاب رئیسی به ریاست جمهوری، معادله را پیچیدهتر کرده و دولت ایران علاقه و عجلهای برای مذاکرات دوباره ندارد و گسترش روابط با دیگر کشورها را ترجیح میدهد. البته در این زمینه باید به بیمیلی و انفعال دولت بایدن در احیای توافق برجام اشاره کنیم. جو بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی او برخلاف تمامی وعدههای خود که مایل به احیای توافق برجام هستند، چندان آمادگی جهت انجام سرمایهگذاری سیاسی لازم برای احیای برجام را از خود نشان ندادهاند.
جو بایدن به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، تاکید داشت که مایل است بار دیگر آمریکا را به توافق برجام بازگرداند و تحریمهای هستهای علیه ایران را لغو کند. دولت بایدن تاکید داشته که بهدنبال انعقاد یک توافق «گستردهتر» و «قویتر» با ایران است که در قالب آن راه برای انجام مذاکرات بیشتر با ایران در مورد قدرت منطقهای و موشکی این کشور نیز هموار شود. پنجشنبه گذشته «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه جدید ایران تاکید کرد که تهران به صورت اصولی با ازسرگیری گفتگوهای وین موافقت دارد، اما مذاکرات اتمی با غرب بایستی به رفع کلیه تحریمها علیه ایران و احقاق حقوق ملت ایران ختم شود. رویههای امیرعبداللهیان همچنین حاکی از این هستند که تهران بیش از آنکه بهدنبال ترمیم روابط خود با غرب باشد سعی دارد تا روابطش با همسایگان خود را بهبود بخشد. در این رابطه حتی وزارت خارجه ایران در بیانیهای اعلام کرد که بحرانهای منطقهای در خاورمیانه تا حد زیادی نتیجه مداخلهگری قدرتهای غربی هستند. از این رو، تهران بیش از همه توسعه و بهبود روابط با کشورهای همسایهاش را در اولویت قرار داده است. از طرفی دولت جدید ایران به وضوح این نکته را روشن ساخته که دیپلماسی در این دولت صرفا محدود به مسئله برجام و نوعِ تعامل با غرب نخواهد بود. امری که حامل پیامهایی روشن برای کشورهای غربی است. در این نقطه باید این سوال را مطرح کرد که آیا پیوندهای منطقهای ایران مخصوصا با کشورهای عربی و کشورهایی نظیر چین و روسیه، مسئله لغو تحریمهای هستهای علیه تهران را به اولویتی با درجه اهمیت کمتر برای این کشور تبدیل میکند؟
در این چارچوب عدهای از تحلیلگران مسائل ایران بر این باورند که طیف جدیدی که اکنون در ایران قدرت گرفتهاند (همزمان با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور جدید ایران)، بیش از هر چیزی به اقتصاد مقاومتی و در پیش گرفتنِ رویههای مقاومتی در برابر غرب اعتقاد دارند. در این چارچوب این طیف بیش از همه به تکیه بر توانمندیهای داخلی ایران و همچنین تجارت منطقهای اعتقاد دارند. مسئلهای که میتواند نیازهای ایران را تامین کند. در این راستا، آمارهای بانک جهانی نشان میدهند که تولید ناخالص داخلی ایران بار دیگر مثبت شده است. این دستاورد علیرغم وجود تحریمها علیه تهران و همچنین بحران شیوع ویروس کرونا در این کشور حاصل شده است. در این چارچوب، برخی از ایرانیها به این نتیجه رسیدهاند که اساسا در مورد اثر تحریمها بر ایران مبالغه شده و این کشور حتی با وجود تحریمها هم میتواند مسیر رشد و توسعه را در پیش گیرد. از این رو، مسئله تعامل با غرب جهت لغو تحریمها عملا از اولویت کمتری برای ایرانیها برخوردار شده است.
برخی ناظران و تحلیلگران هشدار میدهند که در صورت شکست تلاشها جهت احیای برجام، احتمال اوجگیری تنشها میان تهران و واشنگتن بسیار زیاد است. در این چارچوب، برخی تحلیلگران دولت بایدن را سرزنش میکنند، زیرا معتقدند این دولت علیرغم لفاظیهای خود مبنی بر علاقهاش جهت احیای برجام همچنان راه و روش دولت سابق آمریکا به ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» را در پیش گرفته و عملا «کارزار فشار حداکثری» علیه تهران را در قالبی جدید دنبال میکند، امری که عملا با واکنش دولت جدید ایران روبهرو خواهد شد و احتمال دستیابی به توافق را تا حد زیادی کاهش میدهد.