به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس به شدت متأثر از فرهنگی است که آن را حسین (ع) و یارانش در نهضت عاشورا در صحنه تاریخ به نمایش گذاشتند. با مطالعه این صحنه از تاریخ درک میکنیم که ایثار، حماسه، شجاعت، فداکاری، مقابله با ظلم و کفر و حفظ کرامت انسانی جلوهای بیبدیلی از مکتب حسین (ع) هستند که نه تنها تراکم رویدادهای تاریخی آن را کم رنگ نکرده است بلکه هرچه زمان میگذرد نوتر میشود.
مذهب تشیعی که امام حسین (ع) آن را در روز عاشورا به رنگ سرخ درآورد موجب شد تا انسانهایی از او و ایثارش الگو بگیرند تا در زمانهایی که ظلم و باطل میخواهند به ملت یا عقیدهای چنگاندازی کند، سینه سپر کنند و با مقاومت و شهادت خود اجازه ندهند ارزشهای الهی کمرنگ یا از صحنه روزگار محو شوند. خون امام حسین (ع) نه فقط اسلام ناب محمدی را ریشهدار کرد بلکه، انقلاب اسلامی ایران را هم به درختی تناور و پر شاخ و برگ تبدیل کرد که شکوهش برای دیگر کشورهای جهان اسلام سایه آرامش بوده و هست.
نکتهای که باید به خاطر داشت این است که پایان هشت سال دفاع مقدس مانند عاشورا هیچگاه در دل تاریخ گم نشد و همچنان ادامه یافت و از پس این استمرار تاریخی، تفکر و ایمانی که محصول خلوص و فداکاری رزمندگان بود بار دیگر بازآفرینی شد.
امروز سوم شعبان سالروز ولادت امام حسین است. این روز به نام روز پاسدار نامگذاری شده است. بر همین مبنا مروری داریم بر رسالت تاریخی سپاه.
براساس قانون، یکی از نقشهای مهم و حیاتی سپاه، مبارزه و مقابله با جریانهای برانداز است. فعالیت این جریانها به ویژه در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی به اوج رسید. گروههایی، چون سازمان مجاهدین خلق (منافقان) چریکهای فدایی اکثریت و اقلیت، حزب دموکرات، کومله، حزب خلق مسلمان، احزاب خلق بلوچ، ترکمن، غرب و حزب توده، آن چنان تحرکاتی علیه انقلاب اسلامی شروع کرده بودند که اگر این تحرکات در هر کشور دیگری به وقوع میپیوست، کوچکترین پیامد آن کشتار وسیع مردم و ساقط شدن دولت بود؛ اما با حماسهآفرینی یک نیروی الهی به نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تمام این جریانها به تاریخ پیوستند برخی شهرهای استانهای، کردستان، آذربایجانغربی، مازندران و سیستان و بلوچستان به این رشادها شهادت میدهند.
سپاه در زمان تأسیس امکانات بسیار اندکی داشت و حتی دولت موقت هم بودجهای به آن اختصاص نداده بود، اما این نیرو در بدو کار، در استانهای مرزی با نیروهای ضدانقلاب روبهرو شد و در این میدان پیروز شد.
یکی دیگر از وظایف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حفاظت از شخصیتهای کشوری از جمله مقامات اجرای و دینی است و این نیرو از اوایل انقلاب اسلامی این کار خطیر را بر عهده دارد.
پس از ترورهای سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۲، سپاه کارنامه درخشانی از خود در بحث حفاظت از سرمایههای انسانی برجای گذاشت. در واقع با دستور حضرت امام خمینی (ره) بود که سپاه وارد فاز دفاع از مسئولان شد. حضرت امام در واگذاری این و طبقه مهم به سپاه فرمودند: «پاسداران انقلاب و رؤسای آنان مؤظفند از این شخصیتهای ارزنده انقلابی حفاظت کنند و رفت آمدهای مشکوک را تحت نظر بگیرند.»
حضرت امام راحل توطئههای دشمنان به ویژه منافقان و سایر گروههای ضدانقلاب را به خوبی پیشبینی کرده بود. یکی از گروهها، گروه معروف «فرقان» بود که جنایتهای زیادی در ترور مسئولان کشور مرتکب شده بود. سردار شهید محمد بروجردی که بعدها به «مسیح کردستان» معروف شد در ماجرای پرونده این گروه خدمات بسیاری ارائه کرد.
دشمنان جمهوری اسلامی ایران که متوجه شدند با حضور نیرویی همچون سپاه، نمیتوانند در داخل به توطئههای خود ادامه دهند، تصمیم گرفتند جنگ تحمیلی را علیه ایران آغاز کنند. به دنبال آغاز جنگ تحمیلی، سپاه بسیار فعالانه در صحنه نبرد حضور یافت و براساس تکلیفی که احساس میکرد توانست در کنار دیگر نیروها مانند ارتش، ژاندارمری، ستاد جنگهای نامنظم و... جنگ را اداره کند.
به محض آغاز جنگ تحمیلی، سپاه تلاش کرد تا با حضور در میدان دفاع از تمامیت ارضی کشور از یک نیروی شهری به یک نیروی کامل نظامی با فرهنگ اسلامی تبدیل شود؛ بنابراین در سال دوم جنگ سازماندهی تیپهای رزمی را آغاز کرد و در چهار عملیات مهم انجام شده در سال دوم جنگ استعداد خود را با کمک نیروهای داوطلب بسیجی به بیش از توان رزمی ارتش بجز در حوزه سلاحهای سنگین رساند.
جنگ که آغاز شد، ارکان مختلف انقلاب در حال تحکیم و تقویت ساختارها بودند. رژیم بعث عراق که با شکستن خطوط مرزی تصور کرده بود به زودی به اهدافش خواهد رسید، با یک مقاومت مردمی از جمله جان برکفان پاسدار مواجه شد. شهید محمد جهانآرا، فرمانده سپاه خرمشهر در آن روزها با بسیج نیروهای مردمی، ۳۴ روز نیروهای بعث عراق را در پشت دروازهای خرمشهر زمینگیر کرد.
به دنبال ادامه جنگ و همچنین لزوم بازپس گیری مناطق اشغالی کشورمان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ساماندهی، آموزش و اعزام نیروهای مردمی و به ویژه بسیجیان به جبههها، روحیه و جان تازهای به میدان نبرد بخشید. حضور پررنگ در شکست حصر آبادان (عملیات ثامنالائمه)، عملیات «فتحالمبین»، عملیات «بیتالمقدس» (آزادسازی خرمشهر)، خود گویای نقش موثر سپاه در سال دوم جنگ تحمیلی است.
سپاه در زمان جنگ پابهپای ارتش از مرزهای کشور حفاظت کرد و اقدامات شایستهاش آن را به یکی از محورهای اصلی جنگ تبدیل کرد. اقدامات سپاه شگفتی سیاستمداران و نظامیان دنیا را برانگیخت. به عنوان مثال، در دوران دفاعمقدس، مسئولان شوروی سابق، سپاه را قویترین نیروی زمینی خاورمیانه برمیشمردند، چون این نهاد توانسته بود با ابتکارات و خلاقیتهای خود در ابعاد نظامی و غیرنظامی، شکست بزرگی را به استکبار جهانی وارد کند.
موفقیتهای جمهوری اسلامی ایران در عملیات بزرگ کربلای ۵ و احتمال پیروزی نظامی قریبالوقوع آن، دنیا را به این نتیجه رساند که راههای به پایان رساندن جنگ را با تصویب قطعنامه ۵۹۸ هموار سازد، قطعنامهای که در آن برای اولین بار به نظرات ایران توجه شده بود.
عملیات کربلای ۵ ضمن تثبیت موقعیت برتر سیاسی – نظامی جمهوریاسلامی که با فتح فاو حاصل شده بود، به لحاظ پیشروی در زمین منطقه شرق بصره و نزدیک شدن رزمندگان اسلام به شهر بصره و قرار گرفتن این شهر در بُرد توپخانه، قوای جمهوریاسلامی ایران را در برابر حملات وسیع دشمن به شهرها و مردم بیدفاع، از موقعیت مناسبی برخوردار کرد تا با عملیات بازدارنده و اجرای آتش پرحجم توپخانه و «کاتیوشا» روی شهر بصره، عراق را از ادامه حملات به شهرها منصرف کند. ضمن اینکه انهدام وسیع ارتش عراق، از جمله ویژگیهای عملیات کربلای ۵ بود که در ابعادی حتی غیرقابل مقایسه با عملیاتهای گذشته صورت گرفت.
انهدام دشمن در کربلای ۵، بمراتب، بیش از والفجر۸ بود، به گونهای که حتی تحلیلگران غرب، ناچار از اعتراف به گوشهای از این مسئله شدند. انهدام دشمن موجب شد علیرغم اینکه زمین شلمچه از ارزشمندی قابل ملاحظهای در زمینه سیاسی - نظامی برخوردار بود، دشمن حفظ نیرو را بر حفظ و یا بازپس گیری مناطق تصرف شده، ترجیح دهد.
ابتکارات ویژه یگانهای سپاه در طرح مانورهای پیچیده، اکثراً خارج از تصور و ذهن کلاسیک فرماندهان نظامی دشمن بود و همین امر باعث سردرگمی و تزلزل دشمن در مواجهه با چنین طرحهایی میشد.
انهدام ارتش عراق در این عملیات تنها با عملیات رمضان و عملیات والفجر۸ قابل مقایسه است؛ از جنبه فروپاشی ارتش عراق نیز، عملیات کربلای ۵ را میتوان با عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس مقایسه کرد. تلفات ارتش عراق در عملیات کربلای ۵ به اندازهای بود که جلال طالبانی، رهبر اتحادیه میهنی کردستان در آن زمان گفت: «خبری به دست ما رسید که فرمانده سپاه یکم عراق گفته است: «ما در عملیات کربلای ۵ بیش از ۵۰ هزار تن تلفات داشتهایم.»
جنبه مهم دیگر این عملیات، غلبه ابتکار عمل سپاه بر اندیشه و قدرت نظامی عراق بود. همچنین در این عملیات فرماندهان بزرگی همچون حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و شهید اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر بدر و حجتالاسلام عبدالله میثمی از دفتر نمایندگی امام (ره) در سپاه که در سختترین شرایط، رزمندگان و فرماندهان را یاری میکرد به شهادت رسیدند.
بخش بسیار مهمی از جنگ تحمیلی و رشادتهای دلاورمردان ایرانی در آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس صورت گرفته است.
یگان دریایی سپاه که از سال ۱۳۶۰ در حال شکل گیری بود و طی عملیاتهای آبی خاکی خیبر، بدر و والفجر ۸ رو به پیشرفت و گسترش بود، در عملیات کربلای ۳ و با انهدام سکوی العمیه در شهریور ۱۳۶۵ به جایگاه مناسبی رسیده بود.
سردار علایی فرمانده وقت «قرارگاه دریایی نوح» پس از عملیات کربلای ۵ مأموریت یافت تا پایگاههای دریایی سپاه را در بندرعباس، بوشهر و ماهشهر، راهاندازی کند. در آن زمان سپاه با دو پدیده «مین و قایق تندرو» محاسبات دشمن را به هم زد و در این فاصله نیروی دریایی سپاه بین ۳۵ تا ۵۰ سکوی پرتاب موشک «کرم ابریشم» در جزایر خلیج فارس و تنگه هرمز مستقر کرد.
آمریکاییها به دنبال این بودند که صادرات نفت ایران به صفر برسد و در برخی مواقع در زمستان ۶۵ نیز صادرات نفت ایران زیر ۱۰۰ هزار بشکه شد در حالی که در اوج تحریمها، فروش نفت ایران به زیر یک میلیون بشکه نرسید.
قیمت نفت در حالی که در دنیا ۱۸ دلار بود در ایران به ۶ دلار رسید که میتوانست تاثیرات وحشتناکی بر جنگ بگذارد؛ بنابراین، آمریکاییها به سرعت وارد صحنه شدند و تعداد ناوهای جنگیشان در خلیج فارس ظرف دو ماه، به ۸۶ فروند رسید.
زمانی که آمریکا لایحه اسکورت نفتکشهای کویتی را در نهم تیرماه سال ۱۳۶۶ در کنگره تصویب کرد، مسئولان در خصوص نحوه برخورد با اسکورت نفتکشها توسط آمریکا با امام مشورت کردند و امام (ره) فرمودند: «اگر من بودم، میزدم» و همین تدبیر، پایه و اساس فعالیتهای نیروی دریایی سپاه قرار گرفت.
نیروی دریایی سپاه در ابتدای سال ۱۳۶۶ یک فروند کشتی کویتی در نزدیکی ساحل ابوظبی را توقیف و بازرسی کرد و دو هفته بعد نیز کشتی باری متعلق به شوروی به نام «ایوان کارسیف» مورد حمله قرار گرفت. دومین کشتی نفتکش روسی بنام «مارشال چخوف» با مین برخورد کرد و این در صورتی بود که این ناو با حمایت رزم ناو حرکت میکرد. (این نفتکش در اجاره کویت بود).
دوازدهم مهرماه سال ۱۳۶۶، قایقهای تندرو سپاه مأموریت یافتند پایانه نفتی رأسالخفجی عربستان را مورد حمله قرار دهند که با دخالت ناوگان آمریکا منتفی شد. این قایقها از جزیره فارسی در ۱۲۰ کیلومتری آمده بودند. قایقهای سپاه در همین حال کشتی «ردالکبری» عربستان را مورد حمله قرار دادند.
شانزدهم مهرماه سال ۱۳۶۶ طی درگیری، پنج فروند هلیکوپتر آمریکایی با پنج فروند قایق تندروی سپاه، سه قایق سپاه غرق و دو نفر شهید شدند و یک فروند هلیکوپتر آمریکایی سقوط کرد.
بیست و سوم مهرماه سال ۱۳۶۶ و یک هفته پس از درگیری بالگردهای آمریکایی با قایقهای ایرانی، اصابت یک فروند موشک «کرم ابریشم» به کشتی نفتکش آمریکایی «سانگاری» در ساحل کویت، موجب شد ۱۸ نفر از جمله ناخدای کشتی مجروح شوند. ایران طی پیامی به خبرگزاریها اعلام کرد: «خلیج فارس یا جایی امن برای همه خواهد بود و یا هیچکس.»
تا پایان سال ۱۳۶۶، هواپیماهای عراقی به حملات بیامان خود علیه بنادر، جزایر، کشتیها و نفتکشها ادامه دادند و سپاه نیز موضوع کاشت مین و زدن کشتیهای باری را در دستور کار داشت.
طبق آمار، در طول هشت سال دفاعمقدس، ۵۵۰ شناور مورد هدف قرار گرفت که ۴۸ درصد آن در طول ۶ و نیم سال و ۵۲ درصد آن در یک سال و نیمی بود که آمریکاییها وارد جنگ شدند.
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که سپاه مجموعاً در سال ۱۳۶۵، ۱۲۰ فروند قایق تندرو از جمله قایقهای سوئدی ۱۳ متری برای عملیات چریکی در خلیج فارس در اختیار داشت. در صورتی که آمریکا حداقل از ۵۰ فروند ناو هواپیمابر و ناوچه جنگی مجهز به آخرین سیستمهای دفاعی و هجومی بهره میبرد.
آمریکا در سال ۱۳۶۶ سکوهای نفتی ایران را هدف حملات خودشان قرار داد. البته این کار آمریکا در ۲۴ مهر ۶۶ یک حماقت بزرگ بود، چون منجر به بزرگترین بحران اقتصادی جهان بعد از فروپاشی سال ۱۹۲۹ شد.
رشادتهای سپاه در مرزهای دریایی و به ویژه در بحث حفاظت از منافق حیاتی کشور آنچنان است که اشاره به آن در این مقال امکانپذیر نیست و مطالب مطروحه قطرهای از دریای بیکران حماسهآفرینیهای این نهاد انقلابی در دوران دفاع مقدس محسوب میشود.
اغراق نیست اگر آغاز تحولات منجر به ساخت و پیشرفت در عرصههای مختلف موشکی را با سردار شهید حسن تهرانیمقدم همزمان بدانیم. در حالی که ایران در زمان طاغوت نمیتوانست کوچکترین سلاحی تولید کند، اما امروزه تجهیزاتی نظیر موشکهای ماهوارهای و دوربرد و همچنین قایقهای پرنده توسط ایران تولید میشود که سپاه را به یک نیروی راهبردی و استراتژیک تبدیل کرده است که بخش مهمی از آن مدیون تلاشهای شهید حسن تهرانی مقدم است. در واقع اقدامات منجر به کسب قدرت موشکی توسط ایران با فداکاری غیورمردان تیپ موشکی سپاه همراه بوده است. حسن تهرانی مقدم برای موفقیت در این راه فرماندهی آتشهای پشتیبانی سپاه، توپخانه سپاه و تشکیل تیپ موشکی سپاه را به طور متوالی در روزگار تحریم و حداقل امکانات نظامی طی کرد.
اولین بار در عملیات طریق القدس (آزادسازی بستان) که روز هشتم آذر ۱۳۶۰ انجام شد، تطابق آتشهای خمپاره روی پل «سابله» متمرکز، و باعث شکست و عقبنشینی نیروهای دشمن شد و سپاه برای نخستین بار شیرینی موفقیت فرماندهی آتشهای پشتیبانی خود را حس کرد. عملیات بزرگ و غرورانگیز فتحالمبین در اولین روزهای سال ۱۳۶۱ رقم خورد و دشمن متجاوز بعثی از بخش اعظم مناطق اشغال شده خوزستان بیرون رانده شد. فرماندهی آتشهای پشتیبانی در این عملیات هم، خوش درخشید.
سیام فروردین ماه ۱۳۶۱ که رحیم صفوی (سرلشکر سیدیحیی رحیم صفوی)، در پایگاه گلف اهواز (محل قرارگاه مرکزی کربلا) طی حکمی حسن طهرانی مقدم را به عنوان مسئول تطبیق آتشهای توپخانه و خمپارههای سپاه به فرماندهان قرارگاههای قدس، نصر، فجر و منطقه ۸ معرفی کرد، طهرانیمقدم در مدت کوتاه توانسته بود با تعداد محدودی از نیروهای سپاه، آتشهای پشتیبانی را سر و سامان بدهد که فصل جدیدی برایش گشوده شد.
توپخانه سپاه، روز به روز توسعه پیدا میکرد و خودش را در جنگ بیش از پیش نشان میداد. دیگر عملیاتی بدون پشتیبانی توپخانه انجام نمیگرفت. توپخانه از یگانهای موثر و مهم سپاه، در جنگ نقش آفرینی میکرد و حرفی برای گفتن داشت.
وقتی قرار شد یک گروه سی چهل نفره از بچههای زبده و کاربلد توپخانه برای فراگیری نحوه کار با موشک «اسکاد بی» به سوریه بروند، افق جدید پیش روی بچههای موشکی گشوده شد. یعنی تشکیل تیپ موشکی در دل توپخانه سپاه.
با وجود تحریم ورود انوع مواد اولیه به داخل کشورمان در زمان جنگ تحمیلی که هنوز هم ادامه دارد و پاسداران انقلاب اسلامی با بهرهمندی از رهنمودهای حضرت امام خمینی (ره) و همچنین بکارگیری دانش فنی بومی و اعتماد به جوانان راهی را بنا نهادند که امروزه وزنه چانهزنی کشورمان را در مقابله با زیادهخواهیهای دشمنان به شدت تقویت و سنگین کرده است.
امام راحل از بدو تأسیس سپاه و در زمان هشت سال جنگ تحمیلی نقش سپاه را به عنوان نیرویی نظامی - فرهنگی در انقلاب اسلامی، خطیر قلمداد کردند و امروز شاهد آن هستیم که نگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی به بار نشسته است.