به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، یکی از شخصیتهای مهم و اثرگذار در تاریخ اسلام که از قضا در پردهای از حجاب غفلت و بیمهری قرار گرفته است حضرت امّالمؤمنین خدیجه کبری (سلامالله علیها) است که علیرغم سهم مهمی که در زندگی حضرت رسول اکرم ایفا کرده است، شناخت و معرفت مسلمین به این بانوی مکرم بسیار محدود و ناچیز است. یحیی جهانگیری سهروردی درباره مادر امت، خدیجه اطهر (سلامالله علیها) گفت: برای شناخت و بررسی زندگی حضرت خدیجه باید دوران زندگی این بانوی مکرم را به سه قسمت تقسیم کنیم تا در سایه این تقسیمبندی، نکات برجسته مورد نظرمان به خوبی بیان شود. این تفکیک دوران به این شرح است: ۱ـ حضرت خدیجه پیش از پیامبر ۲ـ حضرت خدیجه از ازدواج با پیامبر تا دوران نبوت ایشان که ۱۵ سال به طول میانجامد ۳ـ دوران همراهی پیامبر به عنوان خاتم مرسلین که به وفات حضرت خدیجه منتهی میشود.
وی افزود: در همان کوران ظلم و فساد جامعه عربی پیش از اسلام، اگر حضرت رسول را «محمد أمین» لقب دادند به علت پاکدستی و امانتداری ایشان، همان جامعه به خدیجه لقب «طاهره» را اعطا میکند که این لقب در شرایطی که کمتر کسی در دام و تله فساد اخلاقی نیفتاده سخن از یک جایگاه رفیع دارد. فارغ از اینکه ایشان از قبیله سرشناس «قریش» بودند، خانواده حضرت هم خانوادهای شاخص و معروف و محترم در مکه بود. در دوران بتپرستی مردم، بر خلاف عرف و رسم خانواده حضرت خدیجه موحد و یکتاپرست بودند.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اینکه گفته میشود حضرت خدیجه یک تاجر بزرگ در شبهجزیره عربستان بوده را باید در آن زمینه و زمان تفسیر کرد. او در عصری که زنستیزی و زنده به گور کردن دختران، عرف و افتخاری برای جامعه عرب تلقی میشد، «زن» نمونه و موفقی است که ارزشهای جاهلی را زیر سؤال میبرد؛ خدیجه کبری را باید یک انقلابگر در برابر سنتهای عفن و پوسیده جاهلی دانست که به نوعی ضد زنستیزی جامعه قیام کرد.
جهانگیری در ادامه افزود: دوره دوم و سوم زندگی حضرت خدیجه را باید عصری دانست که پیامبر آن را یار و مونس همیشگی خود انتخاب کرده است. خدیجه تنها همسر و همکفو نبی بود و اگر در عرف مرسوم جامعه عربی که چند همسری را قبول میکرد، حضرت رسول بعدها زنهایی اختیار کرد، در عمل گویی اینها زنان پیغمبر نبودند؛ چرا که اصلا و ابدا فرزندی از آنان متولد نشد و نسل حضرت رسول از حضرت خدیجه است که تا زمان ما ادامه پیدا کرده است.
او ادامه داد: در یک کلام اگر بخواهیم فضیلت حضرت خدیجه را بیان کنیم، باید به مقام پیامبر بنگریم. او که خود خاتم رُسُل است و شأنیتی بس عظیم را داراست، همسر و یار او نیز باید از جایگاه و شأنیت شایستهای برخوردار باشد.
جهانگیری گفت: نکته جالب توجهی که در اینجا مطرح است، این است که در خانواده حضرت خدیجه سلامالله علیها کسانی نظیر دایی ایشان و مادربزرگشان ظهور و بعثت پیامبر آخرالزمانی را پیشبینی کرده بودند و حضرت خدیجه به این امر واقف بود. گویی ایشان ظرفیت پیغمبری را در پیامبر دیده بودند و به نوعی کاشف حضرت رسول به حساب میآیند که احساس میکند این فرد (پیامبر) با همان شخصی که پیغمبر آخرالزمان میخوانندش، شباهتهایی دارد.
وی افزود: حضرت خدیجه با این اوصاف چنین به نظر میآید و میخواهد توان اجرایی و مدیریتی حضرت رسول را به میدان عمل بکشاند. فرستادن پیامبر به سفر سوریه و از قضا پیشبینی و آن اِخبار بُحیرا در مورد نبوت نبی سخن از این دارد که حضرت خدیجه آمادگی این را دارد تا شوهرش به مقامی بس عظیم نائل شود. برای همین است که وقتی آیات نبوت را میشنود، لحظهای به رسالت محمد مصطفی شک نمیکند؛ چرا که او منتظر چنین لحظهای بوده است. خدیجه مسلمان بود و پیش از تشریه نبوت پیامبر اسلام، او مادر اسلام است.
جهانگیری در انتها بیان کرد: خدیجه کبری منتظر واقعی است و سیره او درسی است برای منتظران. او که پیش از بعثت در راه تحقق وعده الهی قدم برداشت و پس از بعثت هرچه داشت در راه اسلام فدا کرد، آموزش میدهد که منتظر چه قبل از ظهور چه بعد از ظهور باید برنامه داشته باشد. پیش از تحقق وعده الهی زمینهسازیها را روا دارد و پس از ظهور او خود باشد که هرچه دارد برای، ولی خدا ارزانی کند، نه اینکه او بنشیند و، ولی خدا دست به کار شود.