به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو؛ "واشینگتنپُست" در گزارشی، به دولت "بایدن" توصیه کرده که در سیاستخارجی خود در قبال ایران، به هیچ عنوان در دام توهمات ترامپ نیفتد و به نحوی واقع بینانه، تعامل و دیپلماسی با ایران را در پیش گیرد. این روزنامه آمریکایی به طور خاص استدلال میکند، اقدام دولت ترامپ در گنجاندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا (FTO)، هیچ ارزش عملی نداشته و صرفا نمودی عینی از رویههای عاری از منطق و بی تدبیری این دولت بوده است. اقدامی که خسارات زیادی را نیز برای منافع ملی آمریکا به همراه داشته است.
واشینگتنپُست در این رابطه مینویسد: «پس از فراز و نشیبهای فراوان و بیمهایی که نسبت به فروپاشی روند مذاکرات در قالب معادله اتمی ایران وجود داشت، اینطور به نظر میرسد که مذاکرات اتمی وین با محوریت احیای توافق برجام، به دلیل یک اختلاف نظر اساسی متوقف شده است. در این راستا ایران تاکید دارد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا (FTO) خارج شود. به احتمال فراوان، آخرین فرصت جهت دستیابی به یک توافق اتمی با تهران تا حد زیادی منوط به ارائه پاسخی روشن به این پرسش و معادله است.
جو بایدن از همان روزهای نخستین حضوردر قدرت، تاکید داشته که پرونده برجام صرفا نباید در مساله هستهای خلاصه شود و دیگر ابعاد و مسائل مرتبط با ایران نظیر قدرت منطقهای و توان موشکی این کشور نیز باید در روند مذاکرات با ایران لحاظ شود. در واقع، بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی وی، از چشم اندازهای محدود گنجانده شده در توافق برجام، ناراضی بوده اند.
با این همه، علی رغم ادعاهای مطرح در مورد اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از منظر آمریکا، باید هدفِ ابتکارات تهاجمی و تخاصمی قرار گیرد، گنجاندن این نهاد نظامی ایرانی در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا، حرکتی کاملا غیرجدی بود که فشار محسوسی را نیز به ایران و سپاه وارد نمیکرد.
باید توجه داشته باشیم که گنجانده شدن نام سپاه در فهرست FTO، نمودی عینی از اقدامات توخالی دولت ترامپ بود که با عصبانیت و تظاهرِ نابجای خشم خود، عملا رویهها و اقداماتی را در پیش گرفت که هیچ ربطی به منافع واقعی ایالات متحده آمریکا نداشته و ندارند.
البته که این مساله در رویهها و اقدامات دیگر دولت ترامپ که آنها هم در مسیر منافع آمریکا نبودند، کاملا آشکار بود: قطع تقریبا تمامیِ کمکهای آمریکا به فلسطینیها به دلیل اینکه آنها از تصمیم دولت ترامپ در به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل حمایت نکردند و یا کاهش دادن ارائه کمکها به دولتهای آمریکای مرکزی که نمیتوانستند جریان مهاجران به سمت شمال (به سوی آمریکا) را متوقف کنند، از جمله نمودهای عینی حاکم بودنِ بی خردی در سیاست خارجی دولت ترامپ هستند. در این منظومه، قراردادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا از سوی دولت ترامپ نیز نمونه عینی دیگری از تلاشهای مبتدیانه این دولت جهت تنبیه یک حریف نامطلوبش (ایران و سپاه) به شمار میروند.
در واقع، اقدام دولت ترامپ در قراردادن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا، از نظر عملی هیچ ارزش و دستاوردی نداشته است. این اقدام به هیچ عنوان توانمندیهای ایران و سپاه پاسداران را کاهش نداده، زیرا این کشور از سال ۱۹۸۴، از سوی دولت قوت آمریکا ذیل این ادعا که حامی تروریسم است، تحت تحریم قرار گرفته است. از سال ۲۰۰۷ نیز شاخه قدس سپاه پاسداران به دلیل حمایتهای آن از حزب الله لبنان هدف تحریم قرار گرفته است. دراین راستا، اساسا تحریمهایی که در سال ۱۹۸۴ علیه ایران اِعمال شده، با قراردادن نام سپاه در فهرست تروریستی آمریکا به جلو نرفته بلکه همان ادعاها عملا در قالبی دیگر علیه ایران مطرح شدهاند.
البته که گزارشهای وزارت خزانه داری آمریکا نیز موید این موضوع هستند. سال ۲۰۱۹، همان سالی که دولت ترامپ، سپاه را در فهرست تروریستی آمریکا قرار داد، کل داراییهای مالی که از سوی وزارت خزانه داری آمریکا توقیف شدند و مربوط به سپاه بودند، رقمی بالغ بر ۱ میلیون ۱۲۱ هزار ۷۶۰ دلار را شامل میشد. سال بعد، ارزش میزان داراییهای توقیف شده سپاه به یک میلیون ۴۹ هزار و ۸۰۱ دلار کاهش یافت. در زمان قرار گرفتن نام سپاه در فهرست FTO، "برایان هوک" مسوول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا تاکید داشت که این اقدام موجب خواهد شد تا آنهایی که حمایتهای مادی از سپاه میکنند، محاکمه شوند. با این حال، این اقدام هیچ روند محاکمه موفقیت آمیزی را در مورد حامیان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به همراه نداشته است. در حالی که دولت ترامپ وعده یک فشار حداکثری علیه ایران را میداد، قرار گرفتن نام سپاه در فهرست FTO، به تمام معنا نمودی از رویههای متوهمانه و توخالی دولت ترامپ بود.
عادلانه است بپرسیم که اگر قرار گرفتن نام سپاه در فهرست تروریستی آمریکا بی تاثیر است، چرا ایران اصرار بر خروج نام سپاه از این فهرست دارد؟ البته که در این رابطه پاسخهای سادهای وجود ندارد. احتمالا استدلال ایران این است که کلیتِ سپاه و کسب و کارهای ایرانی از منافع اقتصادی این مساله برخوردار میشوند. تردیدی نیست که ایران سعی دارد هر چقدر میتواند از شدت تحریمهای دولت بایدن علیه خود بکاهد تا در صورت بازگشت احتمالی جمهوریخواهان و شخص ترامپ به قدرت در سال ۲۰۲۴، وضعیت بهتری داشته باشد.
با این همه مساله هر چه که باشد، باید توجه داشته باشیم که رابطه ایران و آمریکا توام با سیلی از سوتفاهمها و سیگنالهای ناقص و ضعیف در دهههای اخیر است. همزمان با نزدیک شدن انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا در نوامبر ۲۰۲۲، حذف نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست تروریستی آمریکا، به احتمال زیاد از سوی مخالفانِ دموکراتها به مثابه یک چاقو تلقی میشود که میتوانند آن را به قلب بایدن و حزب متبوعش بزنند. این تهدید در میان دلایلی است که توضیح میدهد چرا دولت بایدن درخواست ایران (مبنی بر خارج کردن نام سپاه از فهرست FTO) را رد میکند. این تصمیم از دید بایدن و حزب دموکرات، در کوتاه مدت از منطق سیاسی برخوردار است (اشاره به اصرار بایدن بر ماندن سپاه در فهرست مذکور).
با این حال، تصمیم نهایی که میتواند تبعات گستردهای را برای منطقه خاورمیانه نیز داشته باشد، بایستی چشم اندازهای بلند مدت را نیز لحاظ کند. فراموش نکنیم که اقدام دولت ترامپ در خروج از برجام، از سوی این دولت به مثابه اولین گام جهت پایان دادن به برنامه اتمی ایران، تعبیر و تفسیر میشد. با این حال، در واقعیت، خلاف این هدف گیری اتفاق افتاد. ایران با سرعتِ به مراتب بیشتری در زمینه توسعه توانمندیهای اتمی خود به پیش رفته و همین مساله حتی کشورهای غربی را نیز به شدت نگران کرده است.
اگر ایران بنایی بر انعطاف پذیری نداشته باشد، ما آمریکاییها نباید به خود بقبولانیم که اقدام ترامپ در گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا، حقیقتا اقدامی بزرگ و قابل توجه بوده است. این یک توهم است و به هیچ عنوان واقعیت ندارد. ما باید ایمان داشته باشیم که تهدید اصلی علیه ما، ایرانی است که با سرعت، توانمندیهای هستهای اش را افزایش میدهد و تبدیل به قدرتی تمام عیار میگردد.»