گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو- فاطمه امی؛ همه تاکید میکنند که اگر این چهار پنج سال پیش رو را جدی نگیریم سالخوردگی جمعیت ما را به زانو در میآورد. میگویند الان وقت عمل است؛ نه حرف و نه حتی نقد قانون. اما هنوز مردم و حکومت حرفهایشان تمام نشدهاست. همانقدر که مسئولان روی فرزندآوری تاکید میکنند مردم روی مشکلاتشان و موانع فرزندآوری تاکید دارند. در هفتهی جمعیت جلسات زیادی با حضور مردم و مسئولان برگزار شد. جلساتی که فرصت خوبی برای تبادل نظرها و حرفها بود. دو روز پیش هم پوستر نشست بسیج دانشگاه تهران راجعبه بحران جمعیت به چشم ما خورد؛ انگار این هم از برنامههایی بود که در هفتهی جمعیت کسی برایش وقت نداشت و حالا که سر همهی مسئولان از سخنرانیهای همیشگی درمورد جمعیت خلوت شده است وقت برای برگزاریاش پیدا کردهبودند. از مهمانهایی که دعوت کردهبودند حدس زدیم که این دانشجوها هم دغدغهی ما را دارند. دغدغهی اینکه در این وانفسای بحران جمعیت و بعد از فراز و نشیبهای زیاد بالاخره قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تصویب شده است؛ ولی بعد از شش هفت ماه هنوز خبری از اجرای آن نیست.
مهمانهای این نشست را از جایگاههای اصلی مربوط به تصویب تا اجرای قانون انتخاب کردهبودند. از مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی تا ستاد جمعیت و پژوهشگران حوزهی جمعیت.
موضوع جمعیت به اندازهای که در این کشور اهمیت دارد غریب هم واقع میشود. کسی میلی به شنیدنش ندارد و عموما حضار این نشستها زنان شدهاند. درحالی که در کفهی ترازوی جمعیت، سمتی پدران قرار دارند و سمت دیگر مادران.
نشست در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی برگزار میشد؛ درست زمانی که دانشجوها برای ناهار و نماز دانشکده را ترک کرده بودند ما وارد سالن شدیم. با وجود یک ربع تاخیر هنوز صندلیها خالی بود و مهمانها نیامده بودند. سالن خالی برایمان تصویر ایران در سال ۱۴۳۰ بود؛ وقتی که سی درصد جمعیت کشور را سالمندان تشکیل دادهاند؛ دانشگاهها خالیاست و دیگر گفتن از فرزندآوری برایشان فایدهای ندارد. عاطفه خادمی، دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد، که مهمان اول برنامه بود از راه رسید. حرفهای خادمی حرفهای ما بود؛ اما شنیدنش از دهان ایشان ما را متعجب و تنهاتر کرد. فکر میکردیم قرار است دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد، مرهمی برای مسائل فرهنگی جمعیت در بین مردم باشد. اما هرچه شنیدیم همانها بود که خودمان بارها در قالب یادداشت و گزارش فریاد زدهبودیم. عاطفه خادمی از این گفت که مسئلهی جمعیت هنوز در سطح مسئلهای حاکمیتی باقی مانده و در بدنه مردم دغدغه نیست و باید برای دیدن تاثیر، این مسئله را مسئلهی مردم کرد تا جایی که جامعه فکر نکند حاکمیت در مقابل اوست و در جبههای دیگر میجنگد. حرفهای بعدی خادمی مهمتر بود؛ او گفت که مشکل جمعیت در جامعهی ما بیشتر از مسائل اقتصادی، فرهنگی است. یعنی کاهش تعداد فرزندان در ارزشهای مردم رسوخ کرده است و قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت فقط نقش مشوق مادی و اقتصادی دارد. خادمی گفت که جای فرهنگسازی هنوز خالی است.
چه چیزی از این مهمتر که مسئول مربوطه مشکل را میداند؟ یعنی فهمیدیم ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد با دبیری عاطفه خادمی میداند که مشکل فرهنگی است. اما سوال حضار در سالن سوال ما هم بود: این ستاد چه اقداماتی برای فرهنگسازی انجام داده است؟
وقت سخنرانی خادمی تمام شده بود؛ اما به صورت خلاصه جواب داد: «اقدامات حوزهی فرهنگی ایجاد جریان و استفاده از ظرفیتهای مردمی بوده است و از طرحها و ایدههای مطرح شده حمایت میشود. بخش دیگر اقدامات نمادین بود؛ زیرا نیاز داشتیم موضوع در فضای گفتمانی مطرح شود؛ مثلا در جشنواره فیلم فجر در بخش تجلی اراده ملی موضوع را دیدیم که کدام فیلم ارائهی بهتری از موضوع میدهد. همچنین متقن کردن و تدوین شبکه فعالین مردمی در حوزه جمعیت را داشتیم که در هفتهی پیش افتتاح شد و اولین گردهمایی فعالین مردمی را داشتیم. بخش دیگر هم تقدیر و تکریم خانوادههایی بود که در بدنهی خود وزارت در این بحث فعالیت داشتند. چیزی که مهم است فاصله گرفتن ما از کارهای مقطعی و موردی است؛ یعنی بتوانیم بهگونهای سیاستگذاری داشته باشیم که مانند دومینو عمل کند و همه سیستم را با خود همراه کند.»
محمدجواد محمودی، مهمان بعدی نشست بود. او در جایگاه رئیس کمیتهی پایش سیاستهای جمعیتی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، سخنرانی کردند. صحبتهای وی حول محور چرایی افزایش جمعیت بود. از یک قدم عقبتر شروع کرد تا جواب کسانی را بدهد که هنوز افزایش جمعیت را ضروری نمیدانستند. البته زمان پاسخ به این شبههها، در آن جلسه نبود بلکه این حرفها باید سالها پیش زده میشد؛ آن هم وقتی که فهمیدیم سیاستهای جمعیتی کشورمان اشتباه است.
بخش مهم صحبتهای محمودی مربوط به اعداد و رقمهایی بود که میتواند نرخ باروری را بالا ببرد. طبق گفتهی رئیس کمیتهی پایش جمعیت، نرخ رشد جمعیت ما در سال ۹۸، ۷۳/. درصد بوده یعنی زیر یک درصد و چیزی نمانده که به صفر برسد. نرخ رشد جمعیت زیر صفر یعنی با مرگ هر نفر، از جمعیت کشور ما هم کم میشود و این تازه بخشی از کابوس آیندهی جمعیتی ما میتواند باشد. بخش دیگر صحبتهای محمودی مربوط به تبعات پیری جمعیت بود. از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی تا نبود نیروی کار و هزینهی درمان و نگهداری که به جامعه تحمیل خواهد شد. پیشبینی کردهاند در سال ۱۴۳۰ یک سوم یعنی ۳۱ میلیون نفر بالای ۶۰ سال داریم. اما جای چیزی در حرفهای محمودی خالی بود. اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای پیشگیری از این مشکل چه کاری انجام داده است؟
رییس کمیتهی پایش سیاستهای جمعیت تریبون را به مهدی خاقانی، استاد حقوق جزا و جرم شناسی پژوهشکدهی سمت، سپرد. مخاطب اصلی صحبتهای خاقانی مجلس بود. مجلسی که قانون جوانی جمعیت را تصویب کرده بود و جوابی برای نکات حقوقی که خاقانی درنظر داشت؛ نداده بود. خاقانی تنها مهمانی بود که کلی گویی را کنار گذاشته و قانون را نقد میکرد.
امیرحسین بانکی پور، رییس کمیسیون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، نفر بعدی بود که صحبتهایش را با پاسخ به نقدهای خاقانی آغاز کرد و گفت که از نقدها مطلع است و سعی مجلس هم بر این بوده که مشکلات حقوقی قانون را به حداقل برساند؛ اما سنگاندازی در راه تصویب این قانون هم کم نبوده و پس از آن دوباره از ب بسم الله، اهمیت مسئلهی جمعیت را به حضار یادآور شد و تاکید کرد که چهار پنج سال آینده برای جمعیت ایران، سرنوشتساز است. بانکیپور قانون جوانی جمعیت را ابزاری برای کاهش موانع ازدواج و فرزندآوری جوانان عنوان کرد که قرار است روش سی سالهای که علیه ازدواج جوانان بوده را عوض کند. بانکیپور قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را مشوق نمیداند و میگوید قرار نیست با این قانون خانوادهها را مجبور به فرزندآوری کنیم؛ بلکه این قانون برای کسانی که قصد ازدواج و یا فرزندآوری دارند در جایگاه تسهیل کننده عمل میکند.
بانکی پور در آخر گفت: «کسانی که مخالف این قانوناند از مواد آن ناآگاه هستند و قانون را نخواندهاند.» حضار مشتاق فرصتی برای پرسش و پاسخی به دور از کلی گویی بودند تا این نماینده مجلس دغدغههای جمعیتی زنان را رودررو بشنود؛ اما محقق نشد. بانکیپور عجله داشت و نشست را سریع ترک کرد.
مریم اردبیلی، کارشناس زنان و خانواده و مدیرکل امور بانوان شهرداری تهران، نفر آخری بود که در این نشست صحبت کرد. تا اینجا همهی حضار، چندین بار از اهمیت مسئلهی جمعیت و بحران پیش رو و تبعات آن شنیده بودند؛ ولی هنوز خبری از اقدامات اجرایی نبود. تمام امید مستمعان به آخرین سخنران بود تا این گره را باز کند؛ تا برای یکبار هم که شده در این جلسه حرفی از پیشرفت و اجرای این قانون شنیدهباشیم. اما زهی خیال باطل که اردبیلی هم سخنان بقیه را تکرار کرد. سخنانی که همهی کسانی که در این جلسه شرکت کردهبودند از آن باخبر بودند و حتی خودشان مشوق آن هستند. کلیپی که دانشجوهای بسیج دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در اوایل نشست ارائه کردند؛ نشان میداد که تمام حرفهای مهمانان این جلسه را از قبل حفظ هستند و فقط دغدغهی مطالبهگری، آنها را به سوی برگزاری این نشست کشانده است؛ نه شنیدن حرفهای تکراری. اردبیلی از کافی نبودن قانون گفت. از اینکه نگاه حاکمیت به خانواده باید تغییر کند و خانواده باید کنشگر اصلی باشد و راه حل آن را در گفتگو با مردم و توجیه آنها میدانست.
بالاخره این نشست چهار ساعته به دقایق آخر رسید، اما از این قبیل نشستها زیاد برگزار شده و میشود. انگار قرار نیست از مرحلهی مقدمات به متن قانون و اجرای آن برسد. اگر راه فرهنگسازی صحبت از اهمیت مسئله باشد پس چرا هنوز مشکلات جمعیتی از مسئلهای حاکمیتی به مسئلهای مردمی تبدیل نشدهاست؟ اگر قرار است مسئولان اجرایی هم از اجرایی نشدن و نقد بر آن دم بزنند پس چه کسی قرار است قانون را اجرا کند؟ ستاد جمعیت که در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت پیشبینی شده است، قرار است با ریاست رئیس جمهور به هماهنگی دستگاهها و بعد نظارت در اجرای قانون بپردازد. یعنی هر خبری از اجرای قانون در کشور باشد، ستاد جمعیت از آن با خبر میشود. از مهر سال ۱۴۰۰ یعنی روز تصویب قانون تا امروز چه خبر از ستاد جمعیت؟!
ما که جز کلیگویی و حرفهای تکراری چیزی نشنیدیم؛ امیدواریم لااقل تمام مهمانان این نشست در جایگاه اجرا به نحوی دیگر عمل کنند. البته در کلام مهمانان بارها شنیدیم که حکومت باید جامعه و خانواده را با خود همراه کند تا با کنش فعال مردم سیاستها محقق شود؛ اما در همین جلسات کوچک هم کسی گوش شنوا برای شنیدن دغدغهها و موانع فرزندآوری از زبان مردم ندارد. هنوز کوه موانع و مشکلات نمیگذارد خانوادهی ایرانی پرجمعیت شود.