
تغییر ساعت کاری مدارس و چالش جدید دانش آموزان و والدین / آیا کیفیت آموزش اهمیتی ندارد؟

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در پی انتشار اطلاعیه اخیر وزارت آموزش و پرورش مبنی بر تغییر ساعات کاری ادارات و مدارس و الزام مدارس به بازگشایی از ساعت ۶ صبح، موجی از انتقاد و نارضایتی در میان والدین، معلمان و حتی برخی مدیران مدارس به راه افتاده است. این تصمیم که در چارچوب مصوبه هیئت وزیران و با هدف مدیریت مصرف انرژی اتخاذ شده، با واقعیتهای آموزشی، اقلیمی و اجتماعی کشور همخوانی ندارد و اجرای آن میتواند آثار نامطلوبی بر سلامت روانی، آموزشی و معیشتی خانوادهها بر جای بگذارد.
اجرای طرح در شرایطی نامتناسب با واقعیت مدارس
بر اساس این اطلاعیه، همه مدارس موظف شدهاند تا امکان حضور دانشآموزان از ساعت ۶ صبح را فراهم کرده و حتی در برخی موارد پیش از ۶ صبح، درهای مدرسه باید باز باشند. این در حالی است که بسیاری از مدارس، بهویژه در کلانشهرها یا مناطق دارای ترافیک سنگین، بهطور عادی نیز با دشواری در مدیریت زمانبندی مواجهاند. همچنین برخی مدارس اعلام کردهاند که تا نیمه خرداد، کلاسها همچنان برگزار خواهد شد و محدود به برگزاری امتحانات نیست. این یعنی حضور دانشآموزان در ساعات بسیار ابتدایی روز نه فقط برای آزمون، بلکه برای کلاسهای روزمره نیز الزامی خواهد بود.
بیتوجهی به شرایط اقلیمی و جسمی دانشآموزان
آغاز روز تحصیلی در ساعت ۶ صبح، بهویژه برای کودکان دوره ابتدایی و نوجوانان، با نیازهای فیزیولوژیکی و روانی این گروه سنی ناسازگار است. بسیاری از دانشآموزان، بهویژه در مناطق گرمسیری، با سختی بیدار شدن در ساعت ۵ یا زودتر، مواجه خواهند شد. در حالی که پژوهشهای متعدد علمی توصیه میکنند ساعات شروع مدرسه برای کودکان و نوجوانان دیرتر از ساعت ۸ باشد تا عملکرد شناختی آنها در سطح مطلوب باقی بماند.
فشاری مضاعف پس از یک سال تحصیلی پرچالش
نکته نگرانکننده دیگر آن است که سال تحصیلی جاری، در اثر تعطیلات پیدرپی در پاییز و زمستان به دلیل آلودگی هوا، سرما یا کمبود انرژی، بارها دچار وقفه و اختلال شد. آموزش مجازی، علیرغم تلاش معلمان، نتوانسته جایگزین موثری برای حضور فیزیکی در کلاسها باشد و افت تحصیلی در بسیاری از دانشآموزان مشهود است. در چنین شرایطی، تحمیل برنامههای آموزشی در ساعات بسیار ابتدایی روز نهتنها کمکی به جبران عقبماندگیها نمیکند، بلکه به دلیل خستگی و عدم تمرکز، ممکن است کیفیت آموزش را بیش از پیش کاهش دهد. ناترازی انرژی و مصرف برق هرچند مسئلهای مهم است، اما نباید بهانهای برای اعمال فشار بیشتر بر جامعه دانشآموزی شود.
گلایه والدین: آیا شغلمان را هم باید تغییر دهیم؟
برخی والدین با گلایه از تصمیمگیران آموزش و پرورش گفتهاند که این تغییر ناگهانی، برنامه کاری و خانوادگی آنها را دچار آشفتگی کرده است.
پدر یک دانشآموز دبستانی میگوید: «برای اینکه فرزندم رأس ساعت ۶ در مدرسه باشد، باید ۴:۳۰ صبح از خواب بیدار شود. من هم باید سر کار بروم. آیا برای رساندن بچهام به مدرسه باید شغلم را عوض کنم؟»
مادر دیگری که دو فرزند در دو نوبت تحصیلی مختلف دارد، میگوید: «یکی از بچههایم ساعت ۶ صبح باید مدرسه باشد، دیگری ساعت ۱۰. من چطور باید بین خانه و مدرسه دو بار در روز رفتوآمد کنم؟»
پیشنهادات غیرواقعگرایانه و فشار بر مدارس
در بخشی از اطلاعیه آمده که برای جبران ساعات کار، از آییننامه دورکاری استفاده شود. این در حالی است که فعالیت آموزشی ماهیتی حضوری دارد و زیرساختهای دورکاری در آموزش و پرورش بسیار محدود است. همچنین برنامهریزی امتحانات در بازه زمانی ۶ تا ۱۳ با مشکلاتی چون افزایش احتمال غیبت، خوابآلودگی دانشآموزان و دشواری نظارت دقیق همراه خواهد بود.
تصمیمی شتابزده در پوشش مدیریت انرژی
اگرچه هدف از این تصمیم صرفهجویی در مصرف انرژی عنوان شده، اما به نظر میرسد آموزش و پرورش با اجرای این طرح، بار مدیریت بحران را به دوش مدارس، معلمان و خانوادهها انداخته است. بدون در نظر گرفتن شرایط روانی، اقلیمی و اجتماعی جامعه، چنین تصمیماتی نهتنها کمکی به آموزش بهتر نمیکند، بلکه ممکن است اثرات جبرانناپذیری بر انگیزه تحصیلی و سلامت دانشآموزان بر جای بگذارد.