به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اولین نشست بین المللی با عنوان «هم اندیشی مرجعیت علمی قرآن کریم با هدف پاسخگویی به مسائل فکری جامعه معاصر» با حضور جمعی از اندیشمندان و محققان دانشگاههای ترکیه، روز یکشنبه، یکم خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲0:۳۰ در سالن همایشهای غدیر به میزبانی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و با همکاری مؤسسه البیان للتواصل و التأصیل برگزار شد. این نشست با سخنرانی حضرت حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی سبحانی، رئیس قطب تعمیق باورهای دینی با موضوع «ظرفیتها و شیوههای تحقق مرجعیت علمی قرآن» آغاز گردید.
ایشان ضمن خوشآمدگویی به میهمانان و نخبگان هدایتگر جامعه اسلامی، سخنرانی خود را چنین ایراد فرمودند: این جلسه در شرایطی تشکیل میشود که جهان در حال تحولات جدی است و امت اسلامی با چالشها و نیازهای اساسی مواجه است. بهرغم وجود مکاتب مختلف و داعیهداران متفکران بزرگ بشری، امروز انسان معاصر در حوزه نظر و اندیشه و همچنین عمل، دچار چالشها و پرسشهایی است. طبعاً این شرایط، مسئولیت بزرگی را متوجه دانشمندان و عالمان عرصه دین و اسلام میکند.
وی در ادامه افزود: افزون بر تلاشهایی که متفکران و علمای اسلامی در عرصههای مختلف انجام میدهند، امروز امت اسلامی از یک عقبه فکری و معرفتی منسجم برخوردار نیست. مراکز علمی و پژوهشی اسلامی در سراسر جهان اسلام که مشغول تربیت و تولید دانش دینی هستند، از یک راهبری مشترک و واحد برخوردار نیستند، این در حالی است که متاسفانه چهره غالب در جهان اسلام و آنچه که رسانههای غربی دنبال میکنند، نشان دادن یک چهره واژگون از اسلام و تفکر و معرفت اسلامی است. گروههای تندرو در جهان اسلام که خودشان دست نشانده جهان استکبارند یا تحریک جهان استکبار را بر عهده دارند، امروز با خشونت و خشونتورزی تلاش میکنند تا چهره اسلام را از صورت عقلانی و اعتدال خارج کنند و صورتی ضد بشری و ضد تمدنی به اسلام بدهند. درحالیکه قرآن کریم بزرگترین و بهترین صورت تمدنی و انسانی را از حقیقت و ماهیت اسلام پرده برمیدارد. امروز تردیدی نداریم که معرفی قرآن کریم و معارف آن، میتواند بهترین ابزار و بهترین زمینه برای بیان حقایق و رفع نیازهای انسان معاصر باشد. با وجود این حقیقت که همه به او اعتراف داریم، این پرسش مطرح است که چرا تاکنون چنین چیزی اتفاق نیفتاده و بهرغم تلاشی که برای معرفی قرآن و معارف آن شده، میبینیم نه تنها واقعیت زندگی مسلمانان و عرصه تعلیم آنان آکنده از معارف قرآن نیست، بلکه برعکس، نظام اندیشه مسلمین و سبک زندگی آنها، از تمدنهای غیردینی و بیگانه تبعیت میکند. ما پاسخ به این پرسش را که چرا قرآن کریم در صحنه زندگی و تمدن مسلمین رواج پیدا نکرده در این میدانیم که قرآن در صورتهای علمی و تمدنی ترجمه نشده و به عرصه مطالعات علمی راه پیدا نکرده است. آنچه مدنیت و صحنه واقعی حیات انسان را امروز اداره میکند، دانشهایی است که در رشتههای مختلف در حال تولید و ترویج است.
اگر نهضت علمی در جهان اسلام بر محور قرآن اتفاق نیفتد، نهضتهای سیاسی و اجتماعی به سرانجام نخواهند رسید.
ایشان تصریح فرمودند: «ما راه برونرفت از این چالش جدی را حاضر کردن قرآن در صحنه تولید دانشهای گوناگون میدانیم.» ما امروز نیازمند تجدید فلسفه، الهیات، اخلاق، علوم انسانی و حتی علوم طبیعی براساس آموزههای قرآنی هستیم. اگر نهضت علمی در جهان اسلام بر محور قرآن اتفاق نیفتد، نهضتهای سیاسی و اجتماعی به سرانجام نخواهند رسید. جریانات اسلامگرا در طول دهههای گذشته، شاید پیشرفتهای زیادی نیز داشتهاند، اما در حوزه دانشهای گوناگون و ورود اسلام و قرآن در صحنه دانشها چندان توفیقی نداشتهاند.
به عقیده ایشان، تمدن، یک مقوله جمعی است که شامل ابعاد گوناگون فردی، اجتماعی، اقتصادی و سایر شئون انسانی است و اگر اسلام و قرآن در این ترکیب تمدنی حضور پیدا نکند، حیات مسلمین قرآنی نخواهد شد. برای دستیابی به چنین نهضت علمی بر محور قرآن، ما شعار و عنوان «مرجعیت علمی قرآن» را برگزیدیم تا نخبگان، فرهیختگان جهان اسلام را برای اندیشه در این حوزه و ایجاد ارتباط میان قرآن و سایر علوم فراخوان کنیم. این نهضت علمی-قرآنی نیازمند تشکیل نشستها، حلقههای علمی و پژوهشهای متعددی است که امیدواریم با اهتمام جمعی و توفیقات الهی، سرآغاز این حرکت از این نشست آغاز شود.
در ادامه هماندیشی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدعلی میرزایی، دبیر علمی نشست و جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای محمدصادق یوسفی مقدم؛ رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن به ترتیب در خصوص «جایگاه مرجعیت قرآن کریم در جهان اسلام؛ هستها و بایدها» و «گونههای بهرهمندی از قرآن در تحقق مرجعیت علمی» سخنرانی خود را ایراد فرمودند.
نیز در این هماندیشی، پروفسور شعبان علی دوزگون از دانشگاه آنکارا، پروفسور محمت امید از دانشگاه مرمره، طوبی اوزترک از دانشگاه آنکارا، پروفسور محمد اوکوران از دانشگاه چروم، خدیجه توکسوز از دانشگاه سلیمان دمیرل، پروفسور مراد دمیر کل از دانشگاه یلدریم بیازیت آنکارا، پروفسور مفید سلیم ساروهانی از دانشگاه آنکارا، پروفسور صدیق کورکماز از دانشگاه ازمیر، ، و شیخ حسن قناعتی از محققان کشور ترکیه نکات و دیدگاههای خود را در این زمینه مطرح نمودند.
دبیرعلمی هم اندیشی با بیان اینکه قرآن، صراحت و قطعیت در جامعیت دارد، گفت: قرآن کتابی نیست که مذاهب برای توجیه ایده های اجتهادی خودشان به آن استناد کنند بلکه قرآن کتابی است که قابلیت اجرا در عرصه های مختلف دارد و قبل از اینکه به قواعد و منطق کلی قران تسلط نداشته باشیم نمی توانیم از آن به درستی استفاده کنیم. این بحث فقط در داوری قرآن و منابع ضعیف نیست، بلکه امروز شاهد تحولاتی هستیم و بسیاری از سنت ها به دلیل تغییر شرایط، کارایی خودشان را از دست دادند، به این معنی که در حدیثی توصیه هایی شده است که آن توصیه برای امروز کاربردی ندارند، بنابراین قرآن حقیقتی انکار ناپذیر است و ظرفیت برون رفت از مسائل را دارد.
حجت الاسلام میرزایی درباره اینکه قرآن چقدر توانسته در ارتقای سطح انسان امروزی موثر باشد، گفت: ما نمی توانیم از نظم مطلوبی صحبت کنیم اما وضعیت تولید علم خودمان را تغییر ندهیم. ما با آشفتگی معرفتی روبرو هستیم و می خواهیم برخی از کاستی ها را با موارد دیگری که ارتباطی با آن ندارد، جبران کنیم. این در حالی است که بن بستی که اروپایی ها به آن رسیدند و مجبور شدند مباحث میان رشته ای را به میان آورند به این دلیل بود که روش های قبلی کارآمد نبودند و به بن بست رسید و به همین دلیل به دنبال ضد روش رفتند که به نظر می رسد خودش روش و راهی درست است.
حجت الاسلام و المسلمین یوسفی مقدم، ابتدا به برخی از پیشفرضها و مبانی مرجعیت قرآن اشاره کردند از قبیل:
ایشان سپس بر لزوم اجتناب از افراط و تفریط در مرجعیت علمی قرآن تأکید کرد و فرمود: اجتناب از افراط و ادعای اینکه جزئیات علوم در قرآن موجود است و افتادن در دام تأویل ناروا و نيز اجتناب از این دیدگاه که قرآن تنها به رابطه انسان با خدا و آخرت پرداخته است.
ایشان در مقایسه قرآن و علوم گفت: قرآن كتاب علمى مصطلح نيست، ازاینرو در آن هيچ مطلبي با زبان و اصطلاحات رايج علوم نيامده است.
قرآن همانند طبيعت بسا رازهای حل نشده دارد که در آينده حل خواهند شد.
ایشان مرجعیت قرآن را به معنای منبعیت قرآن دانسته و بر این باور است که قرآن کریم منبع كشف مبانی و اصول، منبع جهتدهی به علوم، منبع الهامات علمی و منبع نظریهپردازی میباشد. و برای این منبعیت آثاری میتوان برشمرد، از قبیل:
یکی از مهمترین مشکلات، عدم منفعت بخشی مطالب این جلسات در زندگی مردم است. اینگونه جلسات باید بر دو مسئله تمرکز کند؛ تصور قرآنی فلسفه علم و فلسفه دین.
ابن خلدون دانشمند مشترک ما برای مرجعیت علمی قرآن است و باید به روش وی توجه نمود. ابن خلدون از قرآن الهام میگرفت و آن الهام این بود که علت و حکمت برای خلقت همه اشیا و مخلوقات را به دانستن علت آن پیوند میداد و علم و دانش فلسفه را بر این اساس به وجود آورد. ما در نظریات علمی قرآن پس از درک معارف قرآن، نباید هر درک و فهم و علمی را به قرآن نسبت دهیم. ما به مسائلی نظیر خلافت بیشتر به صورت علمی توجه میکنیم، ولی ابن خلدون با روش علتیابی در طول تاریخ با آن برخورد کرد.
باید در معرفی هر مذهب و فرقهای از منابع خود آنها استفاده کرد. مسلمانان فرازمانی نگاه میکنند، درحالیکه باید برای حل مشکلات به زمان خودشان نگاه کنند.
مدل اسلامی سازی علوم را اینگونه که مطرح شد درست نمیدانم. هر نظریه مبتنی بر یک مبنایی است که در ذهن خود انسان شکل میگیرد و حال آنکه ما نمی دانیم که این مبنای ما مبنای دقیق و درست اسلامی است یا غیر اسلامی. وقتی نگاه ابن سینا به علم را بررسی میکنیم، میبینیم که نگاهشان به طبیعت فقط نگاه به خود طبیعت بود و آن نیز نگاهی مبتنی بر یک مبنای از قبل ساخته شده که دانشمندان غربی نیز اینگونهاند.
برای رسیدن به سعادت باید رضای الهی مدنظر باشد و در صورتی رضای خدا جلب میشود که فعل اخلاقی صورت گیرد و این فعل اخلاقی باید از یک منبع یا پشتوانه قوی نظری باشد. اگر مطالعات قرآنی دقیق داشته باشیم باید به نظر علمای پیشین مراجعه کنیم و نظرات آنها را استخراج کنیم. با این رویکرد میتوان به تمدنسازی اسلامی رسید.
متن قرآن یک متن صامت نیست، بلکه یک متن تمدنساز است و در زندگی اثر گذار است. خدا در قرآن به پیامبر میفرماید برای انسانی که هدف متعالی در نظر گرفته است و آن هدایت انسان است. سوال این است که چه کلمات و گفتارهایی در قرآن وجود دارد که انسان را به اهداف متعالی برساند. در مرجعیت علمی قرآن مهم این است که وقتی قرآن را میخوانیم چه کنیم که این متن هدایت بخش شود.
نام دیگر قرآن فرقان است، یعنی قرآن یک کتاب آگاهی است. وقتی که به داستانهای قرآن نگاه میکنیم آنها قانون ساز مییابیم. در قرآن یکبار داستان کشتی نوح آمده است، ولی از آن قانون ابدی به وجود میآید. داستان یوسف یک بار تکرار شده است. حضرت یونس یک بار در شکم ماهی بیرون وارد شده و یا داستان حضرت صالح یک بار در قرآن آمده، ولی همین داستان به ما حفاظت از محیط زیست را میآموزد. بر این اساس باید با اتکاء به قرآن، علم و دانشهای مهم تولید کنیم.
مرجعیت علمی قرآن برای همه مسلمانان یک امر آشکار است، وقتی همه مذاهب به مسائلی برمیخورند به قرآن مراجعه میکنند، اما با نگاه به قرآن نظریات متفاوتی ممکن است به وجود بیاید، وقتی ما به تاریخ مراجعه میکنیم میبینیم که برداشتها از قرآن متفاوت است و این باعث ایجاد مذاهب گوناگون میشود، لذا عدهای به علم حدیث مراجعه میکنند و آنها را اهل حدیث میگویند که یک مذهب را تشکیل میدهند و در مقابل آنها قرآنیها به وجود میآید، لذا تاکید بیش از حد بر قرآن نتایج منفی نیز در پی دارد از جمله ایجاد دو تفکر قرآنی و اهل حدیث.
از قرآن نظریات مختلفی بیرون میآید و ما باید این ایده را مطرح کنیم که راهگشای همه مشکلات و کلید هدایت و عامل حیات ابدی انسان قرآن است. در این بین ما باید ابتدا به مفاهیم مراجعه کنیم در بحث مزایای علمی قرآن مفاهیمی نظیر علم چیست، دانش چیست، علم دانشی چیست، ایمان یا باور چیست که برای هرکدام جواب معمولی لازم است. دانش یعنی رسیدن از معلوم به مجهول. در مرجعیت علمی قرآن ما نیازی نداریم که از قرآن شروع کنیم و به زندگی نگاه کنیم، بلکه میتوانیم با شروع از زندگی به قرآن مراجعه کنیم. این نگاه تحقیر کردن قرآن نیست. هر مطالعاتی که بر روی قرآن انجام شود همه آنها ارزشمند است، اما وقتی میخواهیم قرآن را بفهمیم باید از زندگی شروع کنیم.
در مرجعیت علمی قرآن تصور قرآنی و روشمند و متدولوژی صحیح نسبت به قرآن امری ضروری است. آنچه که یک تصور قرآنی صحیح را به دنبال دارد تصور انسانی است، لذا در مدعی تعلمی قرآن نیاز به تصور انسانی امری ضروری است. مسلمانان در جغرافیای اسلامی با مشکلی مواجه هستند که تصورات منفی در آنها به وجود میآورد، تصورات منفی انسان یکی از این سه موارد است؛ فهم تاریخ، در فهم تاریخ صامت مانده و جوال نیست، آیندهنگری ثابت و بدون حرکت دارند، فهم آن و زندگی خود انسان صامت و بیحرکت است. برای رسیدن به تصور و فهم انسانی باید نگاه کنیم که قرآن در فهم انسان چه مفاهیم مهمی مطرح میکند؛ فطرت، نفس، روح و قلب، تسویه شاکله و مفاهیم متعدد دیگر که ما با رویکرد این مفاهیم به تصور صحیح از انسان میرسیم، لذا وقتی که دنیای شیعه و سنی را نگاه میکنیم برای رسیدن به وحدت ضروری است که هر دو یک تصور انسانی صحیح داشته باشند و در پی این تصور صحیح و برداشت صحیح از قرآن به همگرایی برسند.
یک نظریه جدید در اسلامیسازی علوم به نام اجتهاد وجود دارد که ما با نگاه به این رویکرد میتوانیم به دستاوردهای جدیدی دست پیدا کنیم. در کلام آندلسی وقتی به جامعه آن زمان نگاه میکنی مفهوم همزیستی انسان ها با هم به دست میآید که ما باید به آن برسیم. ما با این رویکرد اگر به قرآن و تمدن سازی نگاه کنیم تفکرات و گفتههای صحیح را استخراج و تفکرات غلط و کنار میگذاریم و با این نگاه میتوانیم همزیستی مسالمتآمیزی با مذاهب داشته باشیم. ما در قرآن کریم مذاهب نداریم، در فهم و توجیه و تفسیر قرآن نیز باید با همین دید به مسائل نگاه کنیم، لذا باید از اسلام دولتی با یک رویکرد جدید به تمدنسازی داشته باشیم.
قرآن کریم امروز با شناسنامه و هویت ما شناخته شده است و بهرغم اینکه قرآن میگوید خود من باید در همه عرصههای زندگی وسیله هدایت انسان باشم، اما میبینیم که در بسیاری از ابعاد زندگی قرآن و معارف آن اثر گذار نیست. رسول اکرم(ص) خود قرآن صامت است و ما باید قرآن متحرک هم به وجود بیاوریم چون قرآن کلام صامت است. در منظومه علمی قرآن همه مباحث علوم باید قرآنی باشد، برای نمونه در مباحثی کلامی باید با نگاه به قرآن مسائل استنباط شود. در قرآن معارف زیادی وجود دارد، اما مصداق زیادی وجود ندارد. در موارد ی مفهوم و معارف و معارف انسانی در آن هستند مصداق ساز لازم داریم و برای نگاه به مصادیق باید به روایات پیامبر و ائمه مراجعه کنیم لذا قرآن میگوید: لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة.