طی دهههای گذشته جریان مهاجرتهای بینالمللی با شدت بیشتری ادامه یافته است. ادغام اجتماعی و اقتصادی بازارهای جهانی و بینالمللی شدن اقتصاد از جمله مهمترین دلایلی هستند که فرایند جابهجایی و مهاجرتهای بینالمللی را تسهیل کرده است.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، طی دهههای گذشته جریان مهاجرتهای بینالمللی با شدت بیشتری ادامه یافته است. ادغام اجتماعی و اقتصادی بازارهای جهانی و بینالمللی شدن اقتصاد ازجمله مهمترین دلایلی هستند که فرایند جابهجایی و مهاجرتهای بینالمللی را تسهیل کرده است. اگرچه مقوله مهاجرت در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان را میتوان به عواملی همچون جهانیشدن اقتصاد نسبت و آن را بهعنوان جزئی طبیعی از نظام جهانی قلمداد کرد، اما پدیده مهاجرت در
بسیاری از کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته را باید از دریچهای دیگر مورد تجزیهوتحلیل قرارداد. درواقع ریشه مهاجرت در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته را باید در "مسئله ناکارآمدی" جستوجو کرد؛ مسئلهای که با ایجاد ابهام نسبت به آینده، از بین بردن روزنههای امید و ناامید شدن نسبت به بهبود وضعیت کلی کشور زمینههای مهاجرت و تشدید میل به مهاجرت را در میان ارزشمندترین نیروهای انسانی یک کشور ایجاد میکنند.
کشور ایران طی دهههای گذشته به دلیل دستوپنجه نرم کردن با عدیدهای از مشکلات داخلی و بینالمللی با موضوع مهاجرت سرمایههای انسانی خود و تشدید میل به مهاجرت خصوصاً در میان افراد تحصیلکرده و بامهارت بالا روبرو بوده است. مسئلهای که عدم توجه به تبعات منفی آن میتواند خسارتهای جبرانناپذیری را متوجه کشور سازد. در این نوشتار ما ضمن بررسی آمار و ارقام جهانی شاخص میل به مهاجرت، سعی میکنیم که تصویری دقیق از این شاخص در سطح دنیا و کشور ایران ارائه دهیم و درنهایت به برخی از تبعات افزایش این شاخص در میان اقشار مختلف جامعه ایران اشاره کنیم.
"میل به مهاجرت" مفهومی است که قدمت چندانی در ادبیات دانشگاهی ندارد. بیشتر ادبیات شکلگرفته در رابطه با این مفهوم مربوط به نظرسنجی جهانی است که موسسه گالوپ آن را از سال ۲۰۰۹ اجرا کرده است باید به این نکته توجه داشت که افزایش میل به مهاجرت در میان افراد به معنی افزایش نرخ مهاجرت واقعی نیست و از میان افرادی که میل به مهاجرت دارند تنها درصد معدودی مهاجرت میکنند. طبق نظرسنجیهای گالوپ تمایل مردم برای مهاجرت دائم به کشوری دیگر بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ با افزایش همراه بوده است. طی این سالها ۱۵ درصد از جمعیت بزرگسالان جهان یا بیش از ۷۵۰ میلیون نفر اظهار داشتهاند که اگر فرصت مهاجرت برای آنها مهیا باشد، دوست دارند به کشور دیگری مهاجرت کنند. این میل از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ میلادی ۱۴ درصد و از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ میلادی ۱۳ درصد بوده است. جدول زیر میل به مهاجرت در مناطق جغرافیایی جهان را طی سالهای اخیر نشان میدهد:
صحرای آفریقا، آمریکای لاتین و کارائیب، کشورهای غیر عضو اتحادیه اروپا و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، مناطقی هستند که بیشترین میل به مهاجرت در آنها مشاهدهشده است. طبق گزارش گالوپ در ۱۳ کشور، حداقل نیمی از جمعیت بالغ مایل به مهاجرت به کشور دیگری هستند. همچنین مطالعه صورت گرفته توسط گروه مشاوره بوستون در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که حدود ۵۰ درصد افراد مایل هستند که برای کار و زندگی به کشور دیگری مهاجرت کنند. اگرچه این رقم در مقایسه با سال ۲۰۱۶ و متأثر از سیاستهای سختگیرانه مهاجرتی و ویروس کرونا با کاهشی ۱۳ درصدی همراه بوده، اما این ایده همچنان برای نیمی از مردم جهان جذاب به نظر میرسد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که میل مردم خاورمیانه و شمال آفریقا برای مهاجرت نسبت به سال ۲۰۱۸ نهتنها با کاهش همراه نبوده بلکه افزایشیافته است و این اتفاق در مقایسه با مناطق دیگر جهان که میل به مهاجرت در آنها تقریباً ثابت مانده است یک استثنا محسوب میشود. جدول زیر وضعیت میل به مهاجرت را در میان کشورهای مختلف جهان در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ نشان میدهد:
منبع: (Boston Consulting Group, ۲۰۲۱)
تمامی آمار ارائهشده در بالا نشان میدهد که بهطورکلی شاخص میل به مهاجرت در سطح دنیا و بسته به سطح توسعهیافتگی کشورهای مختلف جهان بالاست و جمعیت زیادی از مردم جهان بنا به دلایل مختلف تمایل دارند که در کشوری خارج از کشور محل تولد خود زندگی کنند. پررنگ شدن مسئلهی مهاجرت در پسزمینهی ذهن ایرانیان و افزایش تمایل به مهاجرت خصوصاً در میان اقشار تحصیلکرده و نخبه جامعه ایران چند صباحی است که بهطور جدیتری در فضای رسانهای، آکادمیک و بدنه سیاستگذاری کشور دنبال میشود. شواهد میدانی و آماری از وضعیت میل به مهاجرت در میان جامعه ایرانی نیز نشاندهنده افزایش تفکر برانگیز این شاخص است. گزارش گالوپ از شاخص «جریان بالقوه مهاجرت» نشان میدهد که در صورت حذف محدودیتها، جمعیت کشور ۱۶ درصد، جمعیت تحصیلکردهها ۲۷ درصد و جمعیت جوانان ۱۹ درصد کاهش پیدا میکند. همچنین بر اساس پیمایش «وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران» که سال ۱۳۹۵ به اجرا در آمده است، میل به مهاجرت ایرانیان حدود ۳۰ درصد گزارششده است. این آمار در میان افراد تحصیلکرده و متخصص جامعه ایران نگرانکنندهتر است. پیمایشهای صورت گرفته توسط رصدخانه مهاجرت ایران بهمنظور سنجش میل و تصمیم به مهاجرت در میان چهار گروه "دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی"، "فعالین کسبوکارهای کوچک و متوسط و استارتاپ ها"، "اساتید، پژوهشگران و محققان"، و "پزشکان و پرستاران" که در اسفند ۱۳۹۹ و بهار ۱۴۰۰ انجام شده است، نشان میدهد که میل به مهاجرت در میان گروههای مختلف با افزایش همراه بوده است. جدول زیر وضعیت میل به مهاجرت را در میان گروههای اجتماعی مختلف نشان میدهد:
منبع: (رصدخانه مهاجرت ایران، بهار ۱۴۰۰)
اگرچه بالا بودن عدد میل به مهاجرت لزوماً به ترک کشور منجر نمیشود، اما باید این نکته را مدنظر قرارداد که افزایش میل به مهاجرت خصوصاً در میان جامعه تحصیلکرده و متخصص جامعه ایران، به دلیل اینکه این افراد توانایی و شرایط مناسبتری برای جابهجایی و مهاجرت دارند، ممکن است با احتمال خیلی بیشتری به ترک وطن منجر گردد. بررسی عوامل مؤثر بر میل به مهاجرت نشان میدهد که بیثباتی اقتصادی و شیوه حکمرانی و مملکتداری در غالب گروهها ازجمله عامل اصلی مؤثر بر تمایل به مهاجرت بوده است. همچنین در بررسی موانع مهاجرت در میان گروههای اجتماعی مختلف مشخص شد که «هزینههای بالای مهاجرت»، «سختی فراهم کردن مقدمات مهاجرت مانند اخذ ویزا، مدرک زبان»، و «مسائل و وابستگیهای خانوادگی» جزء پنج مانع اصلی مهاجرت از کشور بوده است.
تحلیل نتایج پیمایش سنجش میل و تصمیم به مهاجرت در میان گروههای اجتماعی مختلف نشان میدهد که وضعیت نابسامان کشور و عوامل اقتصادی مهمترین انگیزه و دلیل افراد برای مهاجرت از کشور هست. عدم وجود فرصتهای ایفای نقش، احساس غیرمفید بودن در کشور و همچنین نداشتن تصور امیدوارکننده نسبت به آینده، ضمن تقویت انگیزههای مهاجرت باعث میشود که بسیاری از افراد برای مهاجرت اقدام نمایند. اگرچه تحلیل وضعیت مشارکتکنندگان در این پیمایشها نشانگر این موضوع است که میل به مهاجرت در میان گروههای مختلف در بازه زمانی قبل و بعد از همهگیری ویروس کرونا شدت بیشتری یافته است، اما نتایج پیمایش در میان گروه "پزشکان و پرستاران" نشان میدهد که میل به مهاجرت در میان این گروه حتی قبل از دوره کرونا نیز نسبت به سایر گروهها بسیار بالاتر بوده است و این موضوعی است که نیازمند بررسی و تدقیق بیشتر میباشد. در میان هر چهار گروه اجتماعی، تأثیر شرایط کلی کشور و وضعیت اقتصادی (ازجمله تورم و تحریم) بر میل به مهاجرت بهخوبی قابلمشاهده است، بطوریکه پنج عامل مؤثر میل به مهاجرت در میان همه گروهها بهنوعی بر عوامل اقتصادی و وضعیت کلی کشور دلالت دارند.
افزایش میل به مهاجرت در میان افراد میتواند زمینه برنامهریزی و تصمیم قطعی آنها برای مهاجرت از کشور را نیز فراهم سازد. در میان گروههای مختلف گروه استارتاپیها با ۵۳ درصد بیشترین تصمیم را برای مهاجرت از کشور داشتهاند. دانشجویان و فارغالتحصیلان با ۴۴ درصد و هریک از گروههای اساتید، محققان و پژوهشگران و همچنین گروه پزشکان و پرستاران با ۴۰ درصد در رتبههای بعد قرار داشتهاند. در میان گروههای مختلف اجتماعی علاوه بر افرادی که قصد مهاجرت از کشور را دارند، افرادی نیز مهاجرت خود را به تعویق انداخته و گروهی دیگر هنوز در مورد مهاجرت از کشور تصمیم قطعی نگرفتهاند. نکته حائز توجه این است که «شرایط اقتصادی» همچنان که بهعنوان پیشران مهاجرتی شناخته میشود، درعینحال میتواند بهعنوان مانع مهاجرتی هم عمل میکند. درواقع «بالا رفتن هزینههای مهاجرت» و همچنین «عدم توانایی مالی افراد برای اقدام به مهاجرت» ازجمله مهمترین موانع و یا تعویق مهاجرت از کشور در میان افراد بخصوص دانشجویان و فارغالتحصیلان شناسایی شده است، بنابراین در صورت بهبود شرایط کلی کشور بهخصوص «وضعیت اقتصادی»، ممکن است این موضوع اثرات متضادی را بر مهاجرت در پی داشته باشد. از یکسو، افرادی که هنوز تصمیم قطعی نگرفتهاند و یا مهاجرت خود را به تعویق انداختهاند، بهواسطه بهبود وضعیت اقتصادی ممکن است از تصمیم مهاجرتی خود منصرف شوند. از دیگر سو، بهواسطه کاهش هزینههای مهاجرتی، به جمع افرادی که برای مهاجرت از کشور اقدام عملی و برنامهریزی کردهاند، اضافه شوند.
چشمانداز و جاذبه سرزمینی در میان ایرانیان که از عوامل مختلفی همچون فراهم بودن شرایط ایفای نقش در فرآیند توسعه و پیشرفت ایران، مفید و مؤثر بودن در ایران یا خارج، احساس تعلق ایرانیان نسبت به تابعیت خود و تصور نسبت به آینده کشور تأثیر میپذیرد، نقش بسیار زیادی بر شاخصهای میل و تصمیم به مهاجرت در میان گروههای اجتماعی مختلف دارد بهطوریکه بهبود یا تنزل چشمانداز و جاذبه سرزمینی موجب تغییر وضعیت در میل و تصمیم به مهاجرت افراد در گروههای مختلف اجتماعی شود.
بهطورکلی غفلت از پیشرانهای تشدیدکننده مهاجرت از کشور در کشور و وجود گفتمانی که هر قرائتی غیر از قرائت رسمی را به رسمیت نمیشناسد و راهحل پیشِ روی اقشار مختلف مردم با اندیشهی متفاوت از حاکمیت را مهاجرت میداند، موجب افزایش خزنده میل به مهاجرت و افزایش تمنای رفتن از کشور شده است. افزایش خزنده و خاموش میل به مهاجرت در کشور را میتوان در ابعاد مختلفی موردبررسی قرار داد. اول اینکه، با ظهور شوکهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شاهد برجسته شدن بیش از پیش پدیده مهاجرت در میان ذهنیت ایرانیان هستیم.
بررسی شبکه اجتماعی توییتر نشان میدهد در هریک از اتفاقات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ورزشی از قبیل طرح صیانت از فضای مجازی، المپیک و تقابل ورزشکاران ایرانی بهعنوان رقیب در برابر یکدیگر، ویروس کرونا، تأخیر در واکسیناسیون، انتخابات ریاست جمهوری و مهاجرت چهرههای سرشناس کلیدواژه و موضوع مهاجرت به کلیدواژه و موضوع اصلی در میان کاربران توئیتر تبدیل شده است. دوم، افزایش میل به مهاجرت در کشور موجب شکلگیری یک "بازار مهاجرت" از کشور شده است؛ بهطوریکه طی چند سال گذشته شاهد افزایش قانونی و غیرقانونی مؤسسات یا مشاوران مهاجرتی هستیم. همچنین بررسی محتوای شبکههای اجتماعی نشان میدهد که گستره تولید محتوای مهاجرتی در شبکههای اجتماعی مشاغل و کسبوکارهای مختلفی را ازجمله مؤسسات زبان، صرافیها، مشاوران املاک و. را شامل میشود.
استفاده از هشتگهای مهاجرتی در تبلیغات رسمی کسب وکارهای کاملا غیر مرتبط با مهاجرت، دلیلی دیگر بر این واقعیت است که کلید واژه مهاجرت بیش از گذشته در جست و جوهای اینترنتی مردم محبوب شده است. درواقع وجود تقاضا و شکلگیری بازار برای مهاجرت در کشور موجب ایجاد اکوسیستمی شده است که در این اکوسیستم مشاغل مختلفی زنجیره خروج از کشور را تکمیل میکنند. سوم، افزایش میل به مهاجرت در میان اقشار مختلف جامعه ایرانی میتواند مهاجرت را برای ذهنیت سوژه آرزومند ایرانی بدل به هدفی نماید که از هر طریقی باید ممکن شود. درواقع در نگاه "مهاجرت به هر قیمتی" فرد آرزومند و مشتاق به مهاجرت در جستوجوی تمام آمال و آرزوهایی است که معادل آن را در داخل کشور نمییابد و گمان میکند که مهاجرت و خروج از کشور تنها مانع رسیدن او به آمال و آرزوهای خویش است. در نهایت افزایش شدید میل به مهاجرت که خود ناشی از تداوم حکمرانی نامطلوب در کشور است موجب کاهش چشمانداز و جاذبه سرزمینی در میان ایرانیان شده است. این کاهش چشمانداز و جاذبه سرزمینی حتی اگر به مهاجرت فیزیکی افراد منجر نشود، میتواند منجر به "مهاجرت درونی" و بیرغبت شدن افراد و کاهش تمایل آنها برای ایفای نقش سازنده در جهت رشد و توسعه کشور شود.
اما راهحل چیست؟ آیا میتوان بر تمایل به مهاجرت اثر گذاشت و آن را مهار کرد؟ مهرداد عربستانی معتقد است که مهاجرت انتخاب کسانی است که به لحاظ مکانی داخل قلمرو کشور هستند، ولی احساس میکند که بهرهای از آن نمیبرند. در اینجاست که فرد سعی میکند با خروج از کشور و درجایی دیگر امیدها و آرزوهای خود را جستوجو کند. “بیشک اگر راهحلی برای مهار میل به مهاجرت در میان جامعه ایرانی وجود داشته باشد، باید معطوف به سیاستگذاریها و اقداماتی باشد که نتیجه نهایی آن تغییری در میان ذهنیت ایرانیان باشد؛ گفتمانی ملی که ظرفت بیشتری برای جذب و مشمول کردن بخش بیشتری از جمعیت کشور در نظام اقتصادی امید داشته باشد؛ نظامی که بتواند امید رسیدن به زندگی بهتر را برای جمعیت بیشتری از ایرانیان در داخل مرزهای ملی فراهم نماید”.