به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، نشست خبری نخستین رویداد ملی گرافیک "ورود کودکان ممنوع "با موضوع معضلات اجتماعی پیرامون کودکان کار و خیابان برگزار شد. این رویداد در بخشهای پوستر، تصویر سازی، کارتون و کاریکاتور در سالن تماشاخانه مهر حوزه هنری استان تهران برگزار شد.
در این مراسم مهدی فروزان فر، رئیس حوزه هنری، حیاتی، دبیر رویداد، رئوف قادری، قائم مقام زیبا سازی شهرتهران، ضامنی، مدیر ارزیابی حوزه هنری و علیگو، مدیر کل دفتر اسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی حضور داشتند. این مراسم به همت حوزه هنری استان تهران، سازمان بهزیستی، سازمان زیباسازی شهرداری تهران، دانشگاه هنر و هیأت هنر برگزارشد.
محورهای این رویداد شامل تفاوت برخورد با کودکان کار نسبت به کودکان فقیر، کودک کار به مثابه کودک من، اگاه سازی جامعه و پدیده کودک کار، شکل گیری زنجیره عاطفه بین کودک کار و جامعه، یادآوری مسئولیت اجتماعی شهروندان در قبال کودکان کار، کودکان کار از نگاهی دیگر، زشت انگاری استفاده از کودکان در مشاغل بود.
در ابتدا مدیر کل دفتر اسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی، علیگو، عنوان کرد: «مساله کودکان کار مسالهای بسیار قدیمی است و فقط آن چیزی نیست که سر چهارراهها میبینیم. بخش عمدهای از آنان در کارگاهها، مراکز صنعتی، معدنی و جاهایی که دیده نمیشوند و مدافعی ندارند، کار میکنند. این جا لازم است از حق تحصیل و زندگی این کودکان دفاع شود و این یک دفاع عمومی است نه یک دفاع ساختاری و دستگاهی.»
وی افزود: «کودک در این اتفاق مقصر نیست بلکه محصول فقدانها و تقاطعهای اسیب زای اجتماعی است که و حضور کودک سر چهار راهها است.»
علیگو در پاسخ به اینکه چرا از گرافیک و حوزه هنر برای به تصویر کشیدن این مساله استفاده شده، گفت: «فرهنگ سازی، آموزش و شناخت صحیح از این کودکان بسیار حائز اهمیت است و شاید لازم است صدها نوع از این برنامهها در حوزه محتوا سازی نه فقط گرافیک برگزار شود. در یک تصویرسازی که از این معضل دیدم نشان میداد که هر یک هزار تومانی که این کودکان میگیرند، آنها را در باتلاق خیابان فرو میبرد و همین تصویر سازی چقدر ما را به چالش میکشد. همین تصویر سازی مسائل ما را در این حوزه نشان میدهد»
وی ضمن تشبیه خودش به یک دروازه بان در این عرصه اشاره کرد: «انگار همه بازیکنها کنار رفته اند و به دروازه بان میگویند از دروازه محافظت کن و جلوی همه بازیکنهای حریف را بگیر. همه باید درست بازی کنند. ما برنامه ایی هفت گامی داریم که صدر آن فرهنگ سازی، اطلاع رسانی، اموزش و یادگیری است. فرهنگ سازی باید در حوزههای محتلف متفاوت عمل کند. این برنامه یک برنامه در حوزه فرهنگ سازی و اطلاع رسانی است و امیدوارم به اهداف اش دست پیدا کند.»
در ادامه حیاتی دبیر رویداد ضمن تایید اطلاع رسانی و اگاه سازی جامعه به عنوان هدف اصلی این بخش افزود: «همیشه برای ما سوال بوده که ایا در مواجه با یک کودک کار باید کمک کنیم یا نه. این بخشی از مساله بود. برای پوسترها نیز طبیعا با جلسات و پژوهش به این میرسیم که برای کارگاه کدام موارد را به پوستر و بیلبورد تبدیل کنیم.»
قائم مقام زیبا سازی شهرتهران، رئوف قادری، نیز با اشاره به اینکه کودکان کار منحصر به سر چهار راه نمیشوند و تمام مسائل آنها نیز مربوط به کارشان نمیشود، گفت: «رویدادهای این چنینی تلنگر به مسئولین، شما اهالی رسانه و شهروندان است تا تمام تلاش مان را در برابر وظایف مان بکنیم. شهرداری تهران وظیفهای در راستای توانمند سازی انجیاوهای مردمی (سازمانهای مردم نهاد) دارد. سازمان زیباسازی نیز بنا دارد در تمام مسائل اجتماعی جامعه شهروندان را حساستر کند.»
رییس حوزه هنری استان تهران، فروزانفر، نیز موضوع معضلات اجتماعی را به عنوان یکی از مسائل مبتلا به جامعه مهم دانست و اشاره کرد که در سطح مقام معظم رهبری نیز این دغدغه مطرح شده. وی اضافه کرد: «شهر تهران تصمیم گرفته مجدانه بر موضوع کودکان کار و اسیبهای اجتماعی متمرکز و متفق القول باشد. باید این طور گفت که تهران قیام کرده تا در بخشهای مختلف این موضوع را سامان دهی کند. حوزههای مختلف دست به دست هم داده اند تا یک ترکیب حرفهای برای حل این مساله ایجاد شود.»
مدیر دفتر ارزیابی حوزه هنری، دکتر ضامنی، با اشاره به تعاریف مختلفی که از کودک کار در کشورهای دنیا وجود دارد عنوان کرد: «تعاریفی که سازمانها از مفهوم کار کودک دارند متفاوت است و با تعاریف کشور ما که به لحاظ فرهنگی تفاوتهای زیادی با کشورهای اروپایی دارد تطبیق پذیر نیست. بخشی از آن به کج کارکردی سازمانها و تصمیمات نادرست برمیگردد. بخشی از آن به ساختار حقوقی کشور و تعارض منافعی که در دستگاههای اجرایی وجود دارد، برمیگردد که مشکلاتی را برای نحوه دخالت مردم در کاهش اسیبهای اجتماعی رقم زده. ما فکر میکنیم شاید هنرمندان درک بهتری از اساتید دانشگاه و متخصصین علوم اجتماعی نسبت به مسایل و انتقال آن داشته باشند.»
او اضافه کرد: «بیشتر از چهار صفحه تعریف در زمینه کودک کار داریم و این نشان میدهد هنوز توافقی در این باره که به چه کودکی کودک کار میگوییم وجود ندارد. کارشناسان راهکار ارائه دادند، اما تا زمانی که این راهکارها تبدیل به فرهنگ نشود و از ابزار هنر استفاده نشود و به لایههای فرهنگ عمومی منتقل نشود، اتفاق خاصی نمیافتد.»
ضامنی با اشاره به نگاه استعماری به کودکان کار و شکل گیری باندهای سازمان یافته عنوان کرد: «متاسفانه برخی از این کودکان از اتباع هستند و به خاطر مشکلات سیاسی در کشورمان باعث شده به ما پناه بیارند. ما باید با نگاه انسانی به این کودکان نگاه کنیم و این پدیده را دستمایه مسائل سیاسی قرار ندهیم. موضوع کودکان کار فقط به کلان شهرها محدود نمیشود. ما باید روی فرهنگ عمومی تاکید کنیم و هنرمندان میتوانند نقشهای جدی ایفا کنند.»
فروزان فر در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره بودجهای که برای این رویداد در نظر گرفته شده گفت: «براورد حدودی ما، ۲۷۰ تا ۲۵۰ میلیون تومن به عنوان هزینه جوایز این نشست است. وی همچنین درباره دستاورد رویداد بعد از این نشست گفت: «هدف ما در این رویداد روی بزرگترین قوه تاثیر گذار بر کودکان کار است و آن مردم هستند. هدف ایجاد یک حس پدرانه به عنوان یک شهروند است، چون کودک کار صرفا یک کودک سر چهار راه نیست. برخی کودکان در کارخانهها بعضی نیز در خانهها کار میکنند.»
حیاتی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره بخشی از صحبتهای فروزانفر که از قیام تهران سخن گفت، عنوان کرد: «این کار تازه شروع شده و نباید توقع داشته باشیم با ۱۵ الی ۲۰ پوستر چیز در شهر تغیر کند. کار فرهنگی یک کار مداوم و آرام است و برای بنده مهم است صدمین رویداد را از جهت اثر گذاری ببینم نه صرفا خروجی آن را.»
علی گو نیز در پاسخ به این سوال گفت: «ما هم قیامی را نمیبینیم. مساله اینجاست که ما چالشها را حل نمیکنیم بلکه هر روز غلطها را لاک میگیریم. کودکان کار نتیجه یک سری فرایندها و رخدادهایی است که اینها هیچ گاه سامان دهی نمیشود. نتیجه اینکه چه ۱۴ هزار چه ۱۱۴ هزار کودک دوباره فردا این رخداد اتفاق میافتد.
او درباره کودکان سر چهار راهها گفت: «بازار تعیین کننده است. فارغ از اینکه چه شغلی باشد وقتی کودک در خانواهای است که شغل ندارد، معتاد است و اعضای خانواده بحرانی است این کودک میتواند کار کند و درامد داشته باشد. اگر بازار سر چهار راه نبود، این کودک کجا بود؟ پس بازار یکی از دلایل استقرار فرایند است.»
علی گو درباره فرایند توانمند سازی عنوان کرد: «ما سال گذشته ۱۰۰۰ کودک را از کف خیابان تا لحظهای که دیگر کف خیابان نبودند، سازمان دهی کردیم. ما فقط یک خیر برای دوازده مادر و پدر پیدا کردیم و میانگین جراحیهای انها ۴۵۰ میلیون تومان شد، چون اتباع در ایران بیمه نیستند. رهن یک خانه برای اتباع در دورترین نقطه تهران ۴۰۰ میلیون تومان است. اتباع مجبور به هزینههای مضاعف هستند. سازمان بهزیستی چگونه به این اتباع کمک کند؟ آیا درباره اتباع غیر قانونی فرایند کمک و یاری تعریف کرده ایم؟ پس چارهای ندارند که تا کمر در سطل زباله باشند و در خیابان باشند. باید هر کس به نوبه خودش به طور جدی درباره اتباع مطالبه کند تا در این باره تصمیم گیری انجام شود.»