به گزارش گروه بازرگانی خبرگزاری دانشجو، عجیب ترین آداب و رسوم و سنت های مردم ایران در این گفتار معرفی شده تا خوانندگان گرامی، در جریان جالبترین سبک زندگی اقوام ایرانی کشور قرار بگیرند. سرزمین بزرگ ایران که میراث به جا مانده از تمدن بزرگ پارس است، به دلیل ظرفیتهای شگفتانگیز طبیعی، اماکن توریستی متنوع، اقلیمی چهار فصل و تاریخی سترگ، از مناطق ویژه گردشگری خاورمیانه بوده و بخشی از این بهت را مدیون زیباییهای کمنظیر حاکم بر سبک زندگی و فرهنگ ژرف و شگرف مردمان خطههای شمال، جنوب، شرق و غرب کشور است.
در این گفتار تلاش شده تا شماری از عجیب ترین آداب و سنتها و ادبیات گفتاری و رفتاری مردم ایران که کمتر شنیدهایم یا در رسانهها دیدهایم معرفی شده و درباره آنها بیشتر بدانیم. اگر شما مخاطب گرامی، در یکی از استانهای ۳۱ گانه این سرزمین اهورایی زندگی میکنید و اطلاعاتی درباره آداب و رسوم مردمان خطهای خاص از ایران پهناور دارید، مراتب را از طریق بخش کامنت در انتهای گفتار به اشتراک بگذارید.
برای سفر به نقاط مختلف کشور، خرید بلیت قطار سفری ارزان و امن و راحت را در ایرانگردی برای شما و خانواده به ارمغان میآورد.
در برخی از استانهای شمالی کشور، رسمی بهنام نارنجزنی وجود دارد. در مراسم ازدواج، داماد با نقل و سکه به استقبال عروس خانم رفته و بعد نارنج به سمت او پرتاب میکند. سپس به همراه یکدیگر، دور چاهی گشته و عروس خانم به امید سفیدبختی، سکهای داخل چاه میاندازد. اهمیت ویژهای این مراسم در میان شماری از مردمان خونگرم شمال کشور داشته و این مراسم رواج دارد. گفته شده که رسم نارنجزنی، در مناطق کوهپایهای سرزمینهای شمالی کشور رایج بوده و شاید الان رنگ باخته باشد.
رسم نارنج زنی یا پرتقال زنی، از جمله رسوم عروسی عجیب در برخی از شهرهای شمالی کشور بوده و در میان گیلکیها، مرسوم بود. هر چند امروزه، این رسم جایی در فرآیند عروسیهای رنگارنگ و جذاب و دیدنی مردمان خطه شمال نداشته باشد. رسم و رسوم عروسی و خواستگاری در میان مازنیها و گیلکیها، جالب توجه بوده و میتوان آن را در فهرست آداب عجیب ایرانیان در سالهای نه چندان دور قرار داد.
خواستگاری در گیلان، زنخواهی نیز نامیده میشود و در دو مرحله صورت میگیرد.
یکی دیگر از آداب و رسوم عجیب در میان مردمان ایران که هیچ ربطی هم به گیلکیها یا مازنیها یا سیستانیها یا اصفهانیها یا یزدیها یا جنوبیها ندارد، رسم عجیب و باورنکردنی تعارف است. کلمه تعارف، برگردان خاصی در زبان انگلیسی ندارد. یعنی آنچه که ما ایرانیها از آن به عنوان تعارف یاد میکنیم، تقریبا معادلی در زبان انگلیسی ندارد.
چون اصلا چنین رسم و آدابی در فرهنگ غیر ایرانی مشاهده نمیشود که بخواهند برایش واژهسازی کنند. شاید یکی از ایرادات به فرهنگ امروز ایرانیان که در کتابهای جامعه شناسی خودمانی نیز به آن اشاره میشود، همین فرهنگ عجیب و غریب تعارف است.
تعارف یا همان اصطلاح همیشگی روزمره ما: قابل شما را ندارد. مهمان ما باشید، یکی از عجیبترین سنتهای فراگیر در میان همه استانهای کشور است. یعنی در ۳۱ استان کشور و بین میلیونها خریدار و فروشنده کالا و خدمات در سرزمین پهناور ایران، سنت عجیب تعارف، دیده میشود. البته در برخی از شهرهای کشور، این فرهنگ عجیب، در بخشی از تاریخ معاصر آن سرزمین نیز عجین شده مثل تعارف شاهعبدالعظیمی!
تعارف شاه عبدالعظیمی یا شابدوالعظیمی!، اشاره به این موضوع دارد که فردی، چیزی را پیشنهاد میدهد که از صمیم قلب او نیست و در واقع، به دروغ، ادعایی را به شنونده تحویل میدهد. البته تعارف شاه عبدالعظیمی روایتی از تاریخ معاصر در عصر قجر که مردم با ماشین دودی به زیارت شاه عبدالعظیم حسنی رفته و رانندگان، الکی از اصطلاح قابل ندارد استفاده میکردند! لذا این اصطلاح تعارف شاهعبدالعظیمی مد شد و مثل پیراهن عثمان، تبدیل به ضربالمثلی در میان ایرانیان گردید.
خلاصه در ایران عصر پست مدرن و اینستاگرام نیز همچنان شاهد فرهنگ عجیب و غریب فراگیری به نام تعارف هستیم که حتی بعضا ردپایش در سفرنامه سیاحان و ایرانگردان اروپایی مثل پزشک مخصوص ناصرالدین شاه قاجار نیز به چشممی خورد. در کتاب سفرنامه دکتر پولاک، پزشک مخصوص سلطان صاحب قران، داستانهایی از تعارف ایرانیان عصر قجر نقل شده که خواندنی است.
ادوارد براون، شرقشناس شهیر انگلیسی که به ایران سفر کرده بود، در کتاب یک سال در میان ایرانیان، به طور ضمنی به فرهنگ عجیب تعارف ایرانیان اشاره دارد.
اینکه شما چه در حال خرید انگشتر مرصع زمردنشان از معروفترین جواهری ایران باشید چه در حال پرداخت پول خرید یک دبه ماست پاستوریزه، فروشنده به شما میگوید قابل ندارد و مهمان ما باشید! یک ضد فرهنگ در فرهنگ شیرین و کهن ایرانیان است که باید تلاش کنیم از فرهنگ ما حذف شود.
اینکه به دروغ، دیگران را به خانه خود، شرکت خود، ماشین خود، ویلا خود، به خوردن غذای خود دعوت کنیم درحالی که هیچ علاقهای به عملی کردن این دعوت نداریم، نه تنها در ترویج و توسعه دوستی و روابط صمیمانه، تاثیری ندارد، بلکه در درازمدت، ریشههای نفرت و خشونت و حقهبازی و دورویی را در جامعه پرورانده که زمینه ساز مشکلات اساسی در فرهنگ عامه خواهد شد.
البته شاید شما خواننده این گفتار معتقد باشید که فرهنگ تعارف ایرانیان، ریشه در مهماننوازی ایرانیان دارد. اما خوب میشود جور دیگری هم به مساله نگاه کرد و از زوایای جامعه شناختی و روانشناختی هم مساله را مورد بحث و بررسی قرار داد. البته ما قصد نداریم در این گفتار، حکمی کلی درباره فرهنگ تعارف ایرانیان عصر مدرن ارائه کنیم، اما به هر حال باید بدانیم که فرهنگ تعارف، آنطور که در مثالهای بالا اشاره شد، ارتباطی به مهماننوازی و نوعدوستی و فرهنگ کهن ایرانیان ندارد.
فرهنگ نذری دادن، فرهنگ عجیب و غریبی نیست که صرفا در میان ایرانیان متداول باشد. در میان پیروان سایز مذاهب مثل مسیحیان نیز فرهنگ نذری دادن، دیده میشود. حالا شاید اسم دیگری را بر روی آن قرار میدهند. به هر حال، یکی از فرهنگهای جالب و نیکو در میان اقوام ایرانی، فرهنگ نذری دادن است.
نذری در واقع یک غذا یا نوشیدنی به صورت شربت یا خرما یا شیرینی یا هر نوع غذایی است که ایرانیان در مراسم مذهبی طبخ کرده و آن را به صورت رایگان در میان شمار زیادی از مردم توزیع میکنند. چه دریافت کننده نذری، آشنا باشد چه آشنا نباشد. چه دارا باشد، چه نباشد. چه فقیر باشد، چه ثروتمند باشد. چه مسلمان باشد، چه مسلمان نباشد. چه مسیحی باشد، چه اصلا هیچ دین و مذهبی نداشته باشد.
در فرهنگ نیکوی نذری اقوام ایرانی، هیچ محدودیتی در پخش و توزیع نذری نیست و معمولا، بهترین متریال برای طبخ و آماده کردن نوشیدنیها و خوراکیها در دستور کار قرار میگیرد. نذری، در نگاه فرهنگ ایرانی، مایه خیر و برکت و بهروزی و مهرورزی هم برای نذری دهنده و هم برای نذری گیرنده میشود. باورها و عقاید مذهبی ایرانیان در مناطق مختلف کشور، سبب شده تا فرهنگ نذری، نوعی رسانهای برای پیوند دادن اقوام و معرفی فرهنگ ایرانی به نقاط مختلف ایران و جهان شود.
در ایام مذهبی، مثل تاسوعا و عاشورا و ماه مبارک رمضان، مسلمانان در سراسر جهان، با فرهنگ نذری، میلیونها مسلمان و غیر مسلمان را طعام داده و آنها را با این رسم جالب آشنا میکنند. خواه استکهلم باشد خواه ژوهانسبورگ و خواه نیویورک. خلاصه این فرهنگ جالب و خوشمزه ایرانیان و مسلمان و سایر مذاهب، عاملی برای دوستی و صلح و توجه به نیازمندان است که بد نیست در میراث ناملموس جهانی نیز پذیرش شود. مثل پیاده روی اربعین.
چهارشنبه آخر سال در نیم قرن اخیر، تبدیل به یکی از وحشتناکترین روزهای سال در هر یک از ۳۱ استان کشور شده است و مافیا و گروهی سرمایهدار نیز به عنوان آتش بیار معرکه، از بیاطلاعی نوجوانان و جوانان سوء استفاده میکنند.
یکی از فرهنگ های بسیار عجیب و با رسم و روش اجرایی امروز، فرهنگ و سنت زشت و ناپسند امروز ایران است. در چهارشنبه سوری که ریشه در ایران باستان دارد، هیچ جایی برای فشنگ و فشفشه و ترقه و بالنهای آتشین و نارنجک و غیره نیست. اینکه صدها میلیارد تومان سرمایه ملی در آخرین سه شنبه سال، دود میشود و به هوا میرود، یک تاسف ملی است.
این که هر سال در چهارشنبه آخر سال، دهها خانواده عزیز کشورمان، در سوگ و غم از دست دادن فرزندانشان، عزا دار میشوند، یک سوگ و عزای ملی است. اینکه در چهارشنبه سوری سال ۱۴۰۰ شمسی، ۱۳ خانواده عزا دار از دست دادن فرزندانشان شدند و بیش از ۲۰۰۰ هموطن زخمی شدند، یک تاسف ملی است.
شمار زخمی و کشتههای آخرین چهارشنبه سال، در یک دهه، روند صعودی داشته و باید این مساله با روشنگری مسئولان و معلمان، مورد واکاوی قرار بگیرد تا شاهد کاهش آسیبهای آخرین چهارشنبه سال به روح و روان واقتصاد و محیط زیست ملت باشیم.
یکی از آسیبهای این فرهنگ ناپسند که به شیوه امروزی اجرا میشود، آلودگی صوتی است که برای اکوسیستم مضر است. وقتی شما در خانه خود با شنیدن نارنجی که در کوچه و خیابان پرتاب میشود، از جا بلند میشوید یا از خواب میپرید، بدانید چه زجری پرندگان و دیگر موجودات از این صداها میبرند.
چقدر خیابان ها کثیف میشود و چقدر اقتصاد شهر به خاطر تعطیلی زودهنگام، آسیب میبیند. خلاصه، فرهنگ خوب و خوش و صلحمدار و تاریخی چهارشنبه سوری واقعی ایرانیان، هنوز جایگاه اصلی را در نزد مردم پیدا نکرده و باید ناهنجاری زدایی شود.
روزگاری که چهارشنبه سوری، چهارشنبه سوزی نشد و ردپایی از نارنجک و ترقه و فشفشه در آن دیده نشد، آن موقع ما به آرمان اصیل چهارشنبه سوری که همانا شادی و سرور و سلامتی است، نزدیک شدهایم. باید با گرامیداشت جشنهای اصیل تاریخ ایرانیان، ضمن ستایش و تکریم آن، زمینه جهانی شدن آن را به شیوههای مرسوم و صلحطلبانه فراهم کرد تا همانطور که ایرانیان، به نکوداشت بالماسکه و هالووین میروند، غیر ایرانیها نیز چهارشنبه سوری و نوروز را بشناسند و قدر نهند. ما وارثان یک تمدن و فرهنگ غنی هستیم. سعی کنیم که وارثانی واقعی باشیم.
یکی دیگر از فرهنگهای عجیب و غریب که در سبک زندگی ایرانیان عصر پست مدرن نیز دیده میشود، سنت پشت نکردن به دیگران است. حتما در مراسمات مثل عروسی و مهمانی ها و جشنها دیدهاید که کوچکتر ها پشت خود را به بزرگتر ها نمیکنند و آن را نوعی بی احترامی قلمداد میکنند.
پشت نکردن به دیگران به خصوص بزرگترهای یک جمع، از جمله فرهنگ و رسوم عجیب ایرانیان است و ربطی به قشر خاصی از اقوام ایرانی هم ندارد. اینکه بعضا بگوییم: ببخشید که پشت بنده به شما هست و طرف هم در جواب بگوید که خواهش میکنم یا گل، پشت و رو ندارد، رسم شیرین و جالبی است که به هر حال، متداول شده و به نظر میرسد که فرهنگی ارزشآفرین و صلحدوست باشد.
اگر چه نگاه علمی یا تحلیل علمی به این فرهنگ نمیشود داشت و بخشی از باورها و سنت ایرانیان را به تصویر میکشد که از قدیم تا روزگار امروز، نسل به نسل چرخیده و ردپایش امروز در ادبیات گفتاری و رفتار ایرانیان دیده میشود.
از دیگر رسوم جالب و شاید عجیب و غریب از دید عدهای، فرهنگ حنا گذاشتن باشد. از رسوم عجیبی است که شاید این روزها کمتر آن را ببینیم. البته در مراسمی به نام حنابندان رایج است. بر اساس این رسم، خانواده و آشنایان آقاداماد یا شاهداماد، همراه با سینی بزرگ مسی که به صورت زیبایی تزیین شده است، به منزل عروس رفته و پس از رقص و پایکوبی، مقداری از حنا را در کف دست همدیگر قرار میدهند. سپس دست یکدیگر را میگیرند.
گاها هم سینی تزیین شده با کله قند و میوه و نقل و شیرینی را تحویل میدهند و تمام. امروزه مراسم حنابندان به دلیل هزینههایی که دارد، کمتر مورد توجه بوده و البته مخصوص مراسم عروسی هم نیست.
در شهرهای جنوبی کشور که یکی از غنیترین فرهنگها را در میان اقوام ایرانی در حوزه برگزاری مراسم عروسی و عزا دارند، از حنا برای کشیدن طرحهای زیبا روی دست استفاده شده و محبوب زنان است. این مراسم را در عروسیهای دیدنی جزیره قشم و استانهای جنوبی کشور میتوان دید.
درباره ارزش و اهمیت حنا مالدین در روایات و طب سنتی ایرانیان، تاکیداتی شده و به همین خاطر، جایگاه حنا در سبک زندگی اقوام ایرانی، قابل توجه است. حنا، خواص درمانی هم دارد که برای جلوگیری از ریزش مو، درمان بی خوابی، کاهش فشار خون مفید است.
برگ حنا نیز خواص بسیار دارد. حنای طبیعی دارای طبع سرد و خنک بوده و قارچ و میکروب را از بین میبرد.
یکی از فرهنگ های عجیب اما دوستداشتنی و خوشمزه ایرانیان است. به مذهب و قوم هم ربطی ندارد. به داخل ایران و خارج از ایران بودن هم ربط ندارد. وقتی جشن و سروری هست وقتی موفقیت حاصل میشود، وقتی خبر خوشی به دست شما میرسد، وقتی از اتفاقی خوشحال می شوید، وقتی گرهای باز میشود، ما ایرانیها عادت داریم که دیگران را در شادی و خوشحالی خود سهیم کنیم. لذا شیرینی پخش میکنیم. حال شیرینی میتواند تارت توت فرنگی باشد خواه مقداری کشمشی که در تابستان در پشتبام خانه خشک کردهایم!
خلاصه، این فرهنگ شیرینی دادن که ایرانیان با خود به فرنگستان هم بردهاند، فرهنگ دوست داشتنی و پر صلابتی است که میتواند سفیر فرهنگ ایران باشد. ارزشآفرین و صلحطلب و آرامشبخش بوده و به قولی، مملو از انرژی مثبت است. اینکه انرژی مثبت، خود شبه علم است، بماند... .
برای ما ایرانیان، خوردن حلیم در صبح یا کله پاچه در روزهای تعطیل یا خوردن سبزی پلو با ماهی در سال تحویل یا لبو و باقالی در روزهای سرد سال یا خوردن کاهو با سکنجبین، خیلی عادی است. اما برای غیر ایرانیها عجیب است. مخصوصا که فلسفه خاصی هم برای فلسفهبافی نداریم! عادت کردیم که چنین کنیم و میکنیم!
به هر حال خوردن غذاهای عجیب در روزهای خاص نیز فرهنگی است که قشنگ است و عجیب بودنش صرفا از نظر روایتهایی است که گردشگران خارجی معاصر در تور اصفهان یا تورهای ایران گردی در زمان برخورد با این فرهنگ غذایی و سبک زندگی ارائه کردهاند.
خواه اول سال باشد خواه آخر سال، خواه اول ماه باشد خواه آخر ماه، خواه مهمان عزیزی داشته باشید خواه نداشته باشید. فرهنگ اسپند دود کردن، بخشی از فرهنگ عجیب ما ایرانی ها است. معتقدیم که چشم بد را دور میکند. حال چشم بد دقیقا چیست و نظر علم درباره چشم بد و چشم خوب چیست، بماند...
باور و اعتقادی است که ایرانیان به خصوص مادران دارند تا فرزندان دلبند آنها چشم نخورد. اسپند، گیاه بومی آسیایی است و خواص درمانی دارد و در طب سنتی به آن تاکید شده است. برای ضد عفونی کردن میتواند مفید باشد. خوردن عصاره اسپند نیز توصیه شده است و عاملی برای کاهش سطح قند و چربی خون در بیماران دیابتی است. البته این تجویز را صرفا زیر نظر پزشک معالج خود انجام دهید و از خود درمانی، پرهیز کنید.
بشکن زدن فرهنگ ایرانیان است و کمتر در میان غیر ایرانیها شاهد هستیم. در شادیها و خوشیها، شاهد بشکن زدن هستیم. خیلی عجیب و غریب نیست اما به هر حال به نظرمان آمد که در این گفتار مروری بر فرهنگ و سنتهای عجیب ایرانیان، به آن اشاره کنیم!
ما خیلی از کلمه نچ استفاده میکنیم. نچ یا همان نه، بخشی از فرهنگ ادبیات گفتاری شماری از هموطنان است. بالا انداختن ابرو یا سر نیز گاه به معنی نچ است. نشانهای که شاید برای غیر ایرانیها عجیب باشد.
رسمی جالب است و مختص ما ایرانیها. موفقیتی حاصل شده است مثل بچه دار شدن و ازدواج کردن و جشن اخذمدرک تحصیلی و غیره و دیگران از شما درخواست میکنند که سور بدهید. رسمی گاها دردناک برای کسانی است که خیلی اهل تعارف هستند. چرا که فردی یک ماه است که سر کار رفته و دیگران از او میخواهند که سور بدهد یا شیرینی بدهد؛ اما از قضا وی در تنگنای مالی است و حتی حقوق ماه اول را هم نگرفته است!
از سنت های جالب توجه مازنی ها، سنتی به نام برف چال است. از سنت های قدیمی ایران زمین بوده و در گویش مازندرانی به آن: ورف چال هم اطلاق میشود. سنتی تاریخی و ریشه در باورهای مذهبی دارد. برف چال به معنی گودال برف است.
در اسک وش شهرستان لاهیجان این سنت گرامی داشته شده و اهالی اجرای آن را بر عهده دارند. در روز معینی از فصل بهار، بقایای برف زمستانی از کوهستان برداشته شده و در جای مشخص در دامنه کوه دماوند انبار میشود. زمان اجرا مشخص نیست و به عوامل طبیعی بستگی دارد. از این سنت برای زدودن کینه و کدرون استفاده شده و باور دارند که این سنت سبب تامین آب مورد نیاز دامداران در تابستان شده و به رونق دامداری و برکت کمک میکند.
با خرید اینترنتی بلیط قطار آسان و ارزان به نقاط مختلف کشور از جمله شهرهای شمالی سفر کنید.
از سنت های جالب توجه در فرهنگ اقوام ایرانی، سنت گل غلتان است. آیین گل غلتان رسم دیرینه و جالب سمنانی ها برای نوزادان است. همزمان با رویش گلهای محمدی مراسم گل غلتان در برخی از شهرستانهای استان سمنان برگزار می شود. برای نوزدانی که یک سال دارند برگزار میشود. توسط اقوام نزدیک انجام میشود. آیین گل غلتان در فهرست میراث معنوی ایران نیز ثبت شده است.
در روزهای پیش از اجرای مراسم، زنان فامیل اول صبح به باغهای گل محمدی شهر رفته و با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد ص و خواندن ابیاتی که ریشه در فرهنگ و باورهای همان خطه دارد، گلهای محمدی را برای اجرای مراسم گل غلتان نوزاد جمع آوری میکنند. بعد از جمعاوری گلهای چیده شده، همهی گلها پر پر شده و تیغ و گلبرگها از گل جدا میشود و داخل پارچهای به رنگ روشن اصولا سفید ریخته میشود.
پس از آنکه نوزاد حمام شد، گاها مقداری حنا به دست نوزاد زده و تن او خشک شده و او را در میان گلهای روی پارچه، قرار می دهند. روی نوزاد، گلبرگ ریخته و ۴ طرف پارچه را اعضا خانواده گرفته و صلوات فرستاده و با شعرخوانی، نوزاد را تطهیر میکنند. این سنت در پویش ایران من رسانهملی نیز در سالهای اخیر قرار گرفته است.
سخن آخر
همانطور که در این گفتار بیان شد و اینجا نیز تاکید میکنیم، ایران، کلکسیونی از فرهنگها و سنتهای رنگارنگ و جالب و جذاب است که نمودهایی از آن را در لباس اقوام ایرانی، پوشش عشایر، سوغات و صنایع دستی خوشمزه و دوستداشتنی ۳۱ استان کشور مشاهده میکنیم. ما وارثان پر افتخار این فرهنگ سترگ ایران زمین هستیم و بایستی وارث و سفیر شایسته و بایستهای برای این ارمغان پر صلابت به یادگار مانده از تاریخ پر افتخار سرزمین پارس باشیم.
با خرید آنلاین تور کاشان یا انواع تورهای دیگر در سفرمارکت، فرصتی برای تماشای این گنجینه تابناک فرهنگ هنر و ایران زمین در جای جای این مرز پر افتخار و تاریخی پیدا کنید.
اگر شما هم دیدگاهی درباره این سنتها دارید یا با تجربهای در مواجه شدن با آنها روبرو شدید، آن را از طریق بخش کامنت در انتهای گفتار به اشتراک بگذارید. لینک این گفتار را از طریق کانالها و گروههایی که در شبکههای اجتماعی عضو هستید به اطلاع دوستان و آشنایان به خصوص مشتاقان فرهنگ و گردشگری در ایران برسانید و در گروههای خانوادگی واتساپی و تلگرامی نیز به اشتراک بگذارید.