به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، پس از این که اولین تجمع هماهنگ هواداران جریان صدر و الاطار التنسیقی (چارچوب هماهنگی نیروهای شیعی) به پایان رسید، یک موضوع برای همگان خصوصا افراد پیگیر در خارج از عراق روشن شد که همانطور که جریان صدر هواداران پر شوری در خیابان دارد، الاطار التنسیقی نیز میتواند جمعیت قابل توجهی را به خیابان بیاورد. این نکته نیز بسیار پر اهمیت بود که هر دوی آن تجمعات بدون خون ریزی به پایان رسید.
پس از تمامی این کش و قوسها بود که صدر مطالبات خود را تعدیل کرد و آن را به سطح انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام کاهش داد و الاطار التنسیقی هم اندکی دیگر عقب نشینی کرد تا هر دو به اصل نقطه برگزاری انتخابات زودهنگام رسیدند.
تعدیل مطالبات صدر، عقب نشینی یا تغییری تاکتیکی؟
البته ذکر این نکته لازم است که الاطار التنسیقی به صورت مشروط انتخابات زودهنگام را پذیرفت (موافقت تمامی نیروهای سیاسی و احترام به نهادهای قانونی) و صدر نیز موضوع انتخابات زودهنگام را به شرط عدم مشارکت افرادی که از نظر وی فاسد هستند، بیان کرد؛ اما با این حال این موضوع مهم است که به تعدیل مطالبات صدر چگونه بنگریم؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت که اساسا صدر از ابتدا قصدش انتخابات زودهنگام بوده است و از این طریق میخواست زعامت سیاسی خود را بر شیعیان ثابت کند؛ حال بقیه مطالبات صرفا ظاهری و تاکتیکی و فقط برای رسیدن به این دو هدف غایی است به همین دلیل موضوع تغییر قانون اساسی یا انحلال پارلمان بیشتر مطالباتی ظاهری است تا مطالباتی حقیقی و باید دید که آیا در هدف حقیقی صدر تغییری ایجاد شده است یا خیر؟ که پاسخ در این جا خیر است.
بیشتر از اصل مذاکره چگونگی آن مهم است
در واقع تا قبل از دومین تجمع هماهنگ الاطار التنسیقی و جریان صدر، مقتدی صدر حقیقتا به شدت دست بالا را در مذاکرات در اختیار داشت، زیرا از طرفی خیابان فقط دست طرفداران وی بود و پارلمان نیز در تصرف آنان قرار داشت و دولت فعلی هم به هر دلیلی تصمیم به عدم دخالت گرفته بود و غیر از همه این موضوعات صدر قدرت بسیج هوارادان خود در هر لحظهای را هم دارد، اما با تجمع هماهنگ دوم کفه عدم توازن ذرهای تغییر کرد، زیرا الاطار التنسیقی نیز اعلام کرد که تجمع خود را برای مدتی نا معلوم بر قرار خواهد کرد و این یعنی که بخشی از خیابان در دست هواداران آنان خواهد بود البته به این شرط که حمایت لوجستیک از معترضین به مانند فراهم کردن آب و غذا و امکان فراهم کردن وسایل سرمایشی را ایجاد کنند تا معترضین به مانند صدریها به طور شبانه روزی حضور داشته باشند.
البته ذکر این موضوع هم لازم است که الاطار التنسیقی میتواند جلسه پارلمان را مثلا در کردستان برگزار کند، اما چنین اقدامی ضربهای سنگین به همین مقدار باقیمانده از حاکمیت بغداد بر دولت فدرال وارد خواهد کرد غیر از این که بعید است اتحاد میهنی با برگزاری جلسه در سلیمانیه موافقت کند، زیرا از طرفی نمیخواهند به طور مستقیم بخشی از نزاع و در مقابل صدر باشد و از طرفی دیگر چنین اقدامی از جانب آنان میتواند باعث حمله صدریها به "قصر السلام (کاخ ریاست جمهوری و یکی از مظاهر نفوذ اتحاد میهنی در بغداد) " منجر شود. همچنین حزب دموکرات هم نمیخواهد که بخشی از نزاع باشد و تازه بعید است که با برگزاری جلسهای در اربیل که نتیجه آن پیروزی نامزد حزب رقیب در انتخابات ریاست جمهوری است، موافق باشد. نباید هم فراموش کرد که موضع اخیر و نهایی این حزب موافقت با برگزاری انتخابات زودهنگام (به شرط حصول آن از طریق مذاکره و تعهد همه اطراف به پذیرش نتایج) میباشد.
صدر و الاطار التنسیقی از مذاکرات برای برگزاری انتخابات زودهنگام چه میخواهند؟
حال با تمام نکاتی که ذکر شد به جواب این سؤال میرسیم. در واقع با وجود این که صدر هنوز به مذاکره پاسخی نداده است، اما با موضع گیری تمامی نیروهای سیاسی شیعه و کرد و سنی مبنی بر برگزاری انتخابات زودهنگام مشروط به مذاکره با طرفهای سیاسی، به نظر میرسد که دیر یا زود لا اقل صدر به دیداری با هادی العامری در جهت انجام مذاکره تن دهد. به همین خاطر باید گفت آنچه که صدر از مذاکره زودهنگام به عنوان ماگزیموم میخواهد، برگزاری انتخاباتی زودهنگام توسط کمیسیون برگزاری انتخابات فعلی و نیز دولت فعلی و بدون هیچ تغییری در قانون انتخابات است یا این که نهایت تغییر در شیوه شمارش آرا (به صورت هم الکترونیک و هم دستی) باشد. تمامی اینها هم به دلیل عدم وجود هیچ توجیه قانونی برای بازگرداندن نمایندگان مستعفی جریان صدر به مجلس تا بدین لحظه میباشد، زیرا اساسا اگر امکان چنین موضوعی آن هم با توجیهی قانونی وجود داشت، شاید کار به درخواست صدر برای برگزاری انتخابات زودهنگام کشیده نمیشد.
اما از طرفی دیگر الاطار التنسیقی از این مذاکرات به دنبال برگزاری انتخابات زودهنگام با تغییر قانون انتخابات در سطح تقسیم بندی حوزههای انتخابیه و نیز با دولتی جدید و تغییر اعضای کمیسیون برگزاری انتخابات فعلی است و این ماگزیموم خواستههای الاطار التنسیقی است.
پس از بیان نکات بالا در همین راستا تحرکات اخیر طرفین را میتوان تفسیر کرد؛ تحرکاتی به مانند: سخنرانی تند و اخیر نوری المالکی و پیام تند صدر به وی در شبکههای اجتماعی، عدم ارسال پاسخی روشن از طرف صدر تا بدین لحظه برای انجام مذاکرات، تهدید جریان صدر برای حمله به منطقه الجادریة در بغداد (محل بیت سید عمار الحکیم)، دادن اولتیماتوم از طرف صدر به شورای عالی قضایی، تجمع دوم طرفین به صورت سراسری و دعوت صدر از همه هواداران برای تجمع در میدان التحریر، همگی اینها چانه زنیهای طرفین برای به دست آوردن بیشترین امتیاز ممکن و داشتن دست بالا تا جای ممکن برای ورود به مذاکره است.
دو نکته پایانی
در پایان دو نکته را هم خالی از لطف نیست که در این جا ذکر کنیم:
الف- آیا صدر قادر به انحلال پارلمان از طریق شورای عالی قضایی است؟ پاسخ این سؤال منفی است، اما قادر به تقدیم شکایت نامه به دادگاه فدرال است مبنی بر این که پارلمان به دلیل ناکامی در انتخاب رئیس جمهور در مدت زمان قانونی دچار تخلف شده است و به همین دلیل از این طریق دادگاه فدرال میتواند ورود پیدا کرده و پارلمان را منحل کند.
ب-در واقع صدر دو فرصت مهم و الاطار التنسیقی یک فرصت مهم را تا بدین جا برای تشکیل دولتی با حداکثر نفوذ خود از دست دادند.
صدر در هنگامی این فرصت را از دست داد که ۷۳ نماینده خود را از مجلس بیرون کشید و نیز در دفعه بعدی هنگامی از دست داد که در شب اول شروع اعتراضات، وارد منطقه سبز شده، اما همان شب از آن خارج شد بلکه از هواداران خود خواست که به خانههای خود بازگردند و همین امر باعث عدم اعتماد مردم به صدر برای همراهی با وی شد و این موضوع تا بدین لحظه یک امتیاز مهم در دست الاطار التنسیقی است. حالا نیز صدر مجبور است به انتخابات زودهنگام تن دهد.
اما الاطار التنسیقی هم زمانی فرصت طلایی خود را از دست داد که جلسه انتخاب رئیس جمهور را در پارلمان برگزار نکرد و به هر دلیلی به لغو آن راضی شد تا بیش از پیش به صدر این جرأت را برای پیشروی و تصرف پارلمان تا اطلاع ثانوی دهد و حالا به مذاکره و انتخاباتی مجدد راضی شود.