گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی و ایادی وابسته به آنها در داخل و خارج همواره از هر اتفاقی سوء استفاده میکنند تا کشور را به آشوب بکشانند و امروز نام مهسا امینی به اسم رمز و آشوب در ایران تبدیل شده است.
فوت مهسا امینی اتفاق ناراحت کنندهای بود و با واکنشهایی از سوی کارگزاران نظام و افراد و جریانهای سیاسی اعم از اصول گرا و اصلاح طلب و نقد رویههای گشت ارشاد در برخورد با افراد بدحجاب و ناکارامدی نهادهای متولی عفاف و حجاب همراه بود؛ اما این اتفاق از زمانی که ضد انقلاب تلاش کرد تا با سوءاستفاده از احساسات و عواطف مردم جهت اعتراضات را به سمت اهداف و منافع خود تغییر دهد رنگ و بوی خشونت گرفتند به گونهای که امروز شاهد آشوبها و اغتشاشاتی هستیم که در آن سوی مرزها و از طریق رسانههای معاند و شبکههای اجتماعی مدیریت میشوند.
با این اوصاف خبرگزاری دانشجو به منظور بررسی نقش نهادهای متولی در تبیین واقعیتهای مربوط به ماجرای فوت خانم مهسا امینی، پشت پرده اغتشاشات و آشوبها در کشور و نقش جنبش دانشجویی در مواجهه با اتفاقات اخیر با سید حسن موسوی فرد، دبیر قرارگاه شهید احمدی روشن سازمان بسیج دانشجویی و امیر محمد کولانی، دبیر کل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان به گفتگو پرداخته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
موسوی فرد: نیروی انتظامی با انتشار اسناد و مدارک مورد نیاز در رسانهها تلاش خود را در جهت شفاف سازی فوت خانم مهسا امینی انجام داده و به نظر میرسد که بیشتر از این هم کاری از دستشان برنمی آید که بخواهد انجام دهد؛ اگر چه معتقدم نیروی انتظامی از حوادث اخیر غافلگیر شده و حتی این تصور را نمیکردند که بخواهد اتفاقی به این عظمت بیفتد.
به نظر میرسد در مورد سایر نهادها که باید به درستی به وظایف خود در مقوله حجاب عمل میکردند این اتفاق نیفتاده است. واقعیت این است که نیروی انتظامی در مقوله حجاب و از بعد عملکرد تقریبا تنهاست و تنها کاری هم که در مواجهه با ناهنجاریهای اجتماعی از دست آن برمی آید گشت ارشاد و برخوردهایی بوده که همواره مسئله ساز و دردساز ساز بوده اند.
معتقدم صدا و سیما راهبرد مشخصی برای مواجهه و تبیین ماجرای فوت خانم مهسا امینی نداشته و برگزاری برخی مناظرات اگر چه یک حرکت رو به جلو است و میتواند باب گفتگوها را باز کند؛ اما مخاطب عمومی میداند که این فضا در یک موضع انفعال و تحت فشار شکل گرفته و در یک حالت عادی چنین اتفاقاتی نمیافتد.
علی رغم انتشار اسناد و مدارک مورد نیاز اعم از فیلم و اسناد پزشکی، اما از منظر رسانهای آنچه بیشتر بازتاب مییابد و پذیرفته هم میشود بعضا اظهارنظرهای غیرکارشناسی، دروغ و مربوط به خانواده خانم امینی است که لزوما اظهارنظر کارشناسی محسوب نمیشوند؛ البته خانواده خانم امینی داغدیده هستند و طبیعی است که در مورد مرگ فرزندشان هم اظهارنظر کنند.
آنچه مهم است این است که باید یک جریان مستقل و منصف که توانایی اغنای افکار عمومی را دارد شکل بگیرد و این جریان بلافاصله با بررسی سریع حادثه نتایج بررسیهای خود را گزارش بدهد که تاکنون این اتفاق نیفتاده و گزارشهایی که ارائه میشوند بعضا پراکنده و جسته و گریخته هستند که خیلی کمکی به اغناء افکار عمومی نکرده اند.
با اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا، مریم رجوی، جدای طلبهای کرد و گروهکهای ضدانقلاب و حتی برخیها در داخل پشت پرده اغتشاشات عیان شده. به هر روی اتفاقات اخیر متاثر از مدیریت کلان ضدانقلاب و ورود آنها به مسئله حجاب، فرهنگ و سبک زندگی از گذشته تاکنون بوده و امروز دنباله اقدامات آنها وارد فاز خشنتر و میدانیتر شده و طبیعی است که بعد از فروکش کردن اعتراضات اخیر که به نظر میرسد طولانی مدت نخواهند بود سراغ سناریوهای دیگر در چهلم خانم امینی، سالگرد حوادث آبان، ۱۶ آذر و دیگر موقفهای انقلاب خواهند رفت و اعتراضات کوچکتری را شکل خواهند داد و این بدان معناست که ضد انقلاب و غربیها از استراتژی زخمهای کوچک، اما پی در پی و ممتد استفاده میکنند تا از این طریق نظام را در حوزه اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی تحت فشار قرار دهند و به زعم خودشان آن را از پای درآورند. نکتهای که وجود دارد این است که ضدانقلاب خیلی مسئلهای ندارد تا استراتژیهای خود در مواجهه با جمهوری اسلامی را به طور مشخص مطرح کند، اما مهم این است که ما بدانیم استراتژیمان برای مواجهه با ضدانقلاب چیست.
جنبش دانشجویی در اتفاقات اخیر میتواند نقش تاثیرگذاری در تقابل با جریان ضدانقلاب در صحن دانشگاه داشته باشد به گونهای که این جنبش میتواند با مدیریت اعتراضات آن را به سمت یک فرایند منطقی شامل ایجاد جمعهای گفتگو محور، برگزاری کرسیهای آزاداندیشی و بازکردن پای اندیشمندان و صاحبنظران از طیفهای مختلف به دانشگاه سوق بدهد.
اهمیت دانشگاه به حدی است که اتفاقات اخیر ابتدا در دانشگاه کلید خورد و بعد شاهد سرریز آن به فضای اجتماعی بودیم. هدف جریان ضد انقلاب نیز تا حد زیادی این است که هسته اولیه برای شکستن قبح یک اتفاق را در دانشگاه شکل بدهد و بعد آن را به اکوسیستم اجتماعی منتقل کند؛ لذا در برهه کنونی جنبش دانشجویی باید هوشیار باشد و از اتخاذ مواضعی که میتواند به تضعیف جریان مقابله با ضدانقلاب منجر شود بپرهیزد.
کولانی: فوت خانم مهسا امینی برای همه ما ناراحت کننده است، اما مرگ خانم امینی موجب موج سواری رسانههای معاند و ایجاد اغتشاشات و ناآرامیهایی شد که قاعدتا در خارج از مرزها طراحی و هدایت میشوند و قاعدتا هیچ نتیجهای هم جز آسیب رسیدن به اموال عمومی و مختل کردن امنیت کشور نخواهند شد.
معتقدم در رابطه با فوت خانم امینی نیروی انتظامی مظلوم واقع شد؛ چون نیروی انتظامی نهادی است که باید آخرین گام را در رابطه با حجاب بردارد از این رو در اتفاق اخیر همه نیروی انتظامی را مقصر دانستند نه آنها نهادهای فرهنگی که متولی امر حجاب هستند.
نیروی انتظامی در طول این سالیان ثابت کرده که مدافع امنیت و سلامت مردم ایران است و مقتدرانه عمل میکند؛ اما در رابطه با فوت خانم امینی ابتدا رسانههای معاند تلاش کردند که اقتدار نیروی انتظامی زیر سوال ببرند و در گام بعد با دامن زدن به آرامیها و اغتشاشات در جهت مختل کردن امور داشتند قدم برداشتند.
تقارن حادثه فوت خانم امینی با اجتماع عظیم اربعین و سفر رئیس جمهور کشورمان به نیویورک این شک و شبهه را بیشتر میکند که این حرکت از طریق پدیده نفوذ و یا از هر طریق دیگری از پیش برنامه ریزی شده بوده است.
در ماجرای اخیر نیز میطلبد جنبش دانشجویی هوشیاری و بصیرت خود را حفظ کند و افزایش بدهد و با حضور موثر در صحنه از نظام اسلامی دفاع کند. در واقع همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند دانشجو باید نسبت به تمام امور کشور حساس باشد؛ با این اوصاف امروز که دشمنان اصل نظام را نشانه گرفته اند وظیفه جنبش دانشجویی در دفاع از نظام سنگینتر شده پس به هر نحوی که شده باید وظیفه خودش را انجام دهد؛ چرا که دفاع از نظام به نوعی دفاع از مردم هم به شمار میرود.
معتقدم فضای حاکم بر دانشگاهها اکنون مثبت نیست؛ چرا که ضد انقلاب توانسته با کمک امواج رسانهای خود به قدری روی فضای دانشگاه تاثیرگذار باشند؛ هر چند که تعداد ضد انقلاب در دانشگاه زیاد نیست؛ اما صدای آنها بلند است؛ از این رو همین مسئله میطلبد تا جنبش دانشجویی انقلابی با صدای بلند به دفاع از نظام بپردازد و بیزاری از اغتشاشات را فریاد بزند.
نکتهای که نباید از آن غافل شویم این است که باید حساب کسانی را که نقد دلسوزانه دارند از حساب اغتشاشگران جدا بدانیم؛ از این رو پس از پایان اغتشاشات باید پای حرف منتقدین مصلح که به بیگانگان و اغتشاشگران وابستگی ندارند و در پی حل مشکلات کشور هستند، بنشینیم. به هر روی امیدواریم چالشی که امروز کشور با آن روبرو شده با حضور مردم در صحنه حل شود و فضا برای رشد و پیشرفت کشور و اصلاح امور شکل بگیرد.