به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حضور سخنگوی دولت در دانشگاه علامه طباطبائی با حواشی همراه بود که از جمله آنها میتوان به حضور بهادری جهرمی در جمع دانشجویان معترض و گفتگو با آنها اشاره کرد.
۱. پوستر برنامهٔ «کارگزار ملّت» یکشنبه شب منتشر شد. برنامهای که قرار است به صورت سلسلهای تدارک دیده شود و پای کارگزاران جمهوری اسلامی را به صحن دانشگاه بکشاند تا در سال تحصیلی پیش رو بسیج دانشجویی رسالت خود را در ایجاد حلقهٔ میانی بیواسطه بین دانشجویانِ دانشگاه و کارگزاران نظام به سرانجام رساند. تاریخ برگزاری برنامه روز سهشنبه، ۲۶ مهر ۱۴۰۱؛ سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق و علوم سیاسی. پردیس مرکزی دهکده المپیک. دانشگاه علامه طباطبائی (ره)!
۲. از دیشب، یعنی یکروز قبل از روز برگزاری برنامه کانالهایی که ساماندهی تجمعات غیرقانونی دانشگاه علامه را بر عهده داشتند اعلام کردند که میخواهد حسابِ سخنگوی دولت را برسند! برخی توئیتها علمی بودن برنامه بسیج دانشجویی را به سخره گرفتند و برخی دیگر، همکیشان خود را هشدار دادند که اقدام به شعارهای رکیک نکنند! گویی که اَحَدی از این اقلیت دغدغهٔ طرح مسئله دانشجوییاش را ندارد. تصمیم گرفته است که بلوغ فکری خود را دانشگاه را فراموش کند. فقط و فقط به «برهم ریختن فضا» میاندیشد. هیچ فضایی خلق نمیکند و هیچ اندیشهای نمیسازد. فقط و فقط شعار! شعارهای کورِ بینتیجه که چندین روز است نشان داده جایش هرجا باشد، دانشگاه نیست!
۳. اما اینبار سوژهٔ جدیدی پیدا شده بود؛ علی بهادری جهرمی بهعنوان نمایندهٔ دولت در اولین حضورِ دانشگاهی به دانشگاه علامه آمد و میزبان بسیج دانشجویی شد. شعارها همچنان رنگ و بوی گذشته را داشت، اما اینبار تجمعکنندگان معترض آمادهٔ توهین و اهانت به یک شخص از حاکمیت بودند که اندکی هیجانات خود را هر چند به صورت «کور» تخلیه کنند! دقیقاً از دیشب خبر اینکه بناست مقابل دانشکده حقوق تفرجگاه جدیدی برای معترضین ایجاد شود، در کانالهای غیر رسمی پخش شد. بنا بود جمع شوند و باز کلاسشان را تعطیل کنند!
۴. بهنظر میرسید ساماندهی و برنامهریزی دقیقتر از گذشته بود. رأس ساعت ۱۳ که برنامه آغاز شد و فضا برای طرح مباحث آماده گشت، عدهای از معترضین بدون اینکه بگویند «چرا»، آغاز کردند به ترک جلسه و پیوستن به معدود افرادی که مقابل دانشکده تجمع کردهبودند. مجریان برنامه نیز بارها اعلام کردند با وجود ضیق وقت، میکروفون همراه در سالن وجود خواهد داشت و دانشجویان بدون واسطه دغدغهها و اعتراضات و مسئلههایشان را با سخنگوی دولت مطرح میکنند. اما هیچ بیانی اثر نداشت، چون «ترکِ بیدلیل» جلسه و پیوستن به جمع حاضر در مقابل دانشکده حقوق، راهبرد از پیش تصمیم گرفته شده بود.
۵. پس از آغاز روند رسمی جلسه، شعارها مقابل دانشکده حقوق بالا گرفت. شعارهایی که تکراری بود و مطالبهی مشخصی را رهگیری نمیکرد. اما یک مطالبه مشخص بلاخره مطرح شد؛ نمایندگانی از تجمعکنندگان مقابل دانشکده با مسئولین برگزاری برنامه و کادر معاونت فرهنگی خواستار حضور سخنگوی دولت در بین تجمعکنندگان شدند. اصل رسیدن به یک مطالبه مثبت بود، ولی هیچ پاسخی برای اینکه «چرا از شرکت در برنامه رسمی و قرار گرفتن در قالبهای منطقی طرح مطالبات دانشجویی میگریزند؟» وجود نداشت. ضمانتی هم برای عدم توهین به میهمان دانشگاه داده نمیشد و مدام شعارهای توهینآمیز در فضای اطراف دانشکده حقوق میپیچید. مسئولین غیر رسمی تجمعکنندگان مقابل دانشکده بارها از جمعیت حاضرشان خواستند که شعارها متوقف شود تا بسیج دانشجویی موضوع حضور بهادری جهرمی بین دانشجویان معترض را با وی و کادر همراهش طرح کند، اما هیچ سخنی به تصمیم منطقی منتهی نمیشد. تصمیم بر این بود که فضا آرام نشود و شعارها جنبهٔ دانشجویی نداشته باشد!
۶. آرام کردن فضای بیرون از سالن کار سختی شده بود، چون هر لحظه امکان اتمام برنامه وجود داشت. این اتفاق افتاد و سخنگوی دولت بهصورت آنی بین دانشجویان معترض حضور یافت. بهادری تقریباً جمعبندی هیچیک از همراهانش را نپذیرفت و با تصمیم شخصی اقدام به حضور در میان دانشجویان گرفت. چندین حلقه اطراف وی را در دقایق حضور مقابل دانشکده گرفتند. با تکتک دانشجویانی که تمایل داشتند با او سخن بگویند، سخن میگفت. در واقع مطالبهٔ اصلی تجمعکنندگان مقابل دانشکده و حاضر نشدگانِ در برنامهٔ کارگزار ملّت محقق شد؛ سخنگوی دولت در بین دانشجویان معترض، بدون هیچ تشریفات خاصی!
۷. اما لحظه به لحظه اتفاقات خاصی میافتاد. حلقههایی اطراف سخنگوی دولت برای گفتگو شکل میگرفت. چند متر آنطرفتر، اما جمعیتی مطالبهٔ خود را هم زیرِ پا گذاشتند! جمعیتی که حتی پس از تحقق خواستهشان، بنا بر «مخاصمه» داشتند با شعارهای موهن به میهمان دانشگاهشان، اطراف او ترک کردند.
همانها که تا دقایقی پیش میگفتد «بهادری جهرمی باید بین معترضین حاضر شود!»، اکنون و پس از حضور وی شروع به توهین به او کردند و مسیر خروج از محوطه دانشکده را پیگرفتند.
۸. اما این پایان ماجرا نبود. سخنگوی دولت اصرار بر گفتگو با دانشجویان داشت. از مسیر بین محوطه سرسبز دانشکده گذشت و مجدداً مقابل دانشجویانی که قصد ترکِ محوطه را داشتند حاضر شد. اینبار حلقههای جدیدی اطراف وی تشکیل شد، ولی شعارهای توهین آمیز به اصطلاح دانشجویان معترض به ناکجاآباد ادامه یافت. بازهم بازگشت به عقب و باز هم فرار از گفت وگوی بیواسطه با سخنگوی دولتِ رسمی جمهوری اسلامی ایران. دولتی که آن را محکوم به دیکتاتوری و سلب آزادی از آنان میدانند!
۹. بعد از رفتن سخنگوی دولت شعارهای رادیکال جمع معترض بیشتر شد. بسیجیان دانشگاه در جهت دفاع از ارزشها و عقایدشان با پرچم به دست گرفته و شعار سر دادند. رفتهرفته با ورود حراست، قرار بر عبورِ مسالمتآمیز و بدون شعارِ دانشجویان معترض از میان دانشجویان انقلابی دانشگاه برای خروج از صحنه تقابل شد. عبوری که البته قرار را نقض کرد و شعار را بر قرار ترجیح داد. همچنان شعارهای ساختارشکنِ تند! عبوری که حتی به خروج و توقف تقابل هم منتهی نشد؛ حرکت مجدد به سمت مقبره راهبرد جدید بود.
۱۱. در بین این مسیر، یکی از دختران بسیجی در حالی که با پرچم به سمت مقبره میدوید، پرچم از دستهاش خارج شده و پارچه آن بر زمین میفتد، و دانشجویان مدعی ایران و معترض از لگدکوب کردن پرچمِ روی زمین شرم نکردند.
۱۲. فرد بسیجی به سرعت پرچم را از روی زمین برمیدارد، همین امر موجب عصبانیت دو نفر از دخترهای معترض شده و سعی در هل دادن او دارد، در همین حین معترضینی که چندی پیش از آزادی زن سخن میگفتند روسری را از سرِ وی کشیدند و اقدام به غصب چادر وی داشتند. در همین صحنه دست یکی دیگر از دختران نیز آسیب میبیند. پس از دقایقی با وساطتِ دانشجویان حاضر این درگیری تمام میشود. اما هتاکی، خیر!
۱۳. جمعیت در مقابل مقبره جمع میشود. مسئول بسیج دانشگاه، به منظور برقراری آرامش با دانشجویان انقلابی دانشگاه سخن میگوید و با صراحت اعلام میکند هدفِ ما، درگیری نیست و تاکید میکند که تنها هدف دانشجویان انقلابی دانشگاه، صرفا دفاع از ارزشهای بنیادین و اصولی انقلاب اسلامی و مردم مسلمان ایران است. تکبیر و صلوات پایانبخش این سخنان درمیان جمعیت است اما، هتاکی ادامه دارد.