به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، منصور مظفری مدیر مسئول این روزنامه در تحلیلی نوشته: با عنوان «صاف و پوست کنده بگویید از پهپاد ایرانی میترسیم، چرا تهمت میزنید». وی در این سرمقاله مینویسد: دیرینهشناسی «مذاکرات هستهای» به ما میگوید: این مذاکرات در نوع خود یکی از پیچیـدهتریـن، عجیبترین و طولانی مدتترین مذاکراتی است که در عرصه بینالملل به وقوع پیوسـته است. این را گفتیم که برسیم به «قاعده نفع و ضرر» یعنی در دو سوی ترازوی نفع و ضرر، این مذاکرات اگر هیچ فایدهای برای ایران و ایرانی نداشته، حداقل فایدهاش این بوده که ایرانیها حـالا دیگر مثل کف دستشـان، تیر و طایفه همپالگی آمریکایی جماعت را خوب شناختهاند! این که شـروع مذاکرات از دستیابی و عدم دستیابی ایران به دانش هستهای بود فرع ماجرا است، این که غربیها از «ایران قوی» واهمه داشتهاند؛ اصلیترین بخش داستان.
اوایل که تیمهای مذاکرهکننده دور یک میز جمع میشدند، بحث بر سر انرژی هستهای بود و ذخائر اورانیوم غنی سازی شده، اما این مذاکرات هرچه پیشتر رفت، شاخ و برگ بیشتری گرفت:
- یک روز آمدنـد کـه روی بـرد موشکهایتان بحث داریم، بعد آمدند که روی قدرت تخریبی موشکهایتان بحث داریم، کمی بعدتر آمدند که این چه کاری است؟ موشک میخواهید بگویید خودمان تأمین کنیم و در نهایت صاف و پوست کنده گفتند: نباید موشک داشته باشید...! پاسخ ایران مشخص و صریح بود؛ موشک داشتن یا نداشتن جمهوری اسلامی ایران نه ارتباطی به غربی هـا دارد نه دخلی به مذاکرات هستهای.
- یک روز هم آمدند که شما نباید از محور مقاومت حمایت کنیـد، حمایت به معنای عام و خاص و وقتی متوجه شدند این یکی ماجرا درست شبیه داستان موشک داشتن و نداشتن است، فاز را عوض کردند که در بحثهای حقوق بشری لنگ میزنید. تا رسیدیم به بحران اوکراین و حوادثی که سه – چهارم یک سال را شامل شده است- و حالا که رسیدهاند به بحث پهپادها و لابـد فردا نیز خواهند گفت تولیدات صنعتی ایران دارد جهان را تهدید میکند الى آخر...
جلوی روسیه کم آوردهاند، این به ایران چه؟! غربی هـا کـه اوایل «هارت و پورت» میکردند که اگر پای یک روسی به اوکراین برسـد، فلان و چنان میکنیم و هر چه دامنه این بحران گستـردهتر شد، تهدیدها نیز جدیتر، اما کم اثرتر!
این روزها که بحث «پهپادها را سر نیزه کردهاند و هر روز برای خودشان تحلیل و تفسیر میآفرینند، خواهیم بگوییم؛ این بازیها اگر برای شماها ارج و قربی دارد، برای ما ایرانیها شبیه طنزهای دهه سی و چهل است.
حالا و در این میانه اگر میترسید از این که اعتراف کنید ایرانیها بعد موشـک در پهپاد نیز سرآمد شـدهاند امری است علیحده، اما این که دائم داستان سر هم کنید دیگر خود دانیـد و افکار عمومی جامعه جهانی!
حتما و تا همین حالا نیز متوجه شدهاید که دل درد دارید نه دندان درد واگرنه صاف و پوستکنده میگفتید: «از پهپادهای ایرانی میترسیم» و این اندازه بدون سند و مدرک محکمهپسند، تهمت نمیزدیدا