به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، فارینپالیسی در تحلیل خود با اشاره به این که غیر از ایران، حتی عربستان هم بهواسطه همکاری با روسیه در حال زهرچشم گرفتن از آمریکاست، مینویسد: در حالی که ریاض و تهران تقریباً در همهچیز رقیب یکدیگر هستند، اما هر دو از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین برای زهرچشم گرفتن از واشنگتن حمایت میکنند. اکنون، در زمان نیاز روسیه، تصور اینکه ایران درخواستهای مسکو را برای تسلیحاتی که انگیزههای مالی و نفوذ ژئوپلیتیکی در صحنه جهانی را به همراه دارد، رد کند، دشوار است. ایران همچنین فرصتی به دست آورده تا ارائه تواناییهای تسلیحاتی بومی خود را با وجود چندین دهه تحریم به نمایش بگذارد و بهعنوان هشداری برای دشمنان منطقهای خود عمل کند که میتواند با استفاده از تسلیحات ساخت خود خسارت قابل توجهی به آنها وارد کند.
برای به دست آوردن مجدد نفوذ و اهرم فشار در برابر عربستان سعودی و ایران، ایالات متحده باید این روندهای سیاستی جدید ریاض و تهران را بهعنوان علایم قطعی ظهور نظم جهانی چند قطبی بپذیرد. عربستان در حال نافرمانی آمریکا در زمینه صادرات نفت است.
ایران در حال تحویل تسلیحات، یعنی هواپیماهای بدون سرنشین و احتمالا موشک، به روسیه است. عربستان سعودی نیز در همکاری با روسیه با کاهش عرضه 2 میلیون بشکهای نفت، تلاش دارد در آستانه آغاز فصل سرد، درد بیشتری را به پایتختهای غربی وارد کند.
این در شرایطی است که ایالات متحده و اروپا خواستار افزایش تولید برای کاهش قیمتها به شیوههایی هستند که به کاهش بحران هزینههای زندگی در غرب کمک میکند.
تحریمها روسیه را مجبور کرده است که نفت خود را با ارائه تخفیف و با قیمت کمتر از بازار بفروشد. به این ترتیب، قیمت پایه بالاتر راه اصلی برای مسکو است تا همچنان از فروش منابع انرژی خود سود ببرد و تلاشهای جنگی پرهزینه و ناموفق خود را حفظ کند.
حداقل، همانطور که مقامات کاخ سفید بارها از محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان خواستند، اوپک پلاس میتوانست یک ماه دیگر صبر کند و کاهش تولید درست قبل از انتخابات میان دورهای ایالات متحده لازم الاجرا نمیشد، اما سعودیها به درخواست دولت بایدن وقعی نگذاشتند و کار خود را کردند.
در طرف ایرانی هم، واضح است که درگیری به صحنه جدیدی تبدیل شده است که تهران احساس میکند میتواند روابط خود را با روسیه برای تضعیف ایالات متحده تقویت کند.
امتناع عربستان از همکاری در زمینه سیاست نفتی با آمریکا به هیچ وجه به معنای جانبداری از روسیه نیست. برخلاف ایران، عربستان سعودی در تمام قطعنامههای مهم مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره اوکراین علیه روسیه رای داده است، ۴۰۰ میلیون دلار به اوکراین کمک کرده و از توافقی حمایت کرد که اتباع غربی اسیر شده توسط روسیه را در حالی که در کنار اوکراین میجنگیدند، آزاد کرده است. تحرکات اخیر عربستان سعودی بیشتر در جهت عدم جانبداری از واشنگتن است که احساس میکند دیگر شریک قابل اعتمادی نیست.
در همین حال، ایران در حال تنوع بخشیدن به گزینههای خود همزمان با تشدید تنش در روابط با غرب و محو شدن چشمانداز احیای برجام است. ایران شراکت خود با روسیه را دو چندان میکند، برای روابط اقتصادی بیشتر با چین و تعمیق دیپلماسی با همسایگان خلیجفارس و آسیایی خود تلاش میکند. با ایجاد این روابط، تهران قصد دارد غرب را ناتوان از منزوی کردن خود کند، همانطور که دولت اوباما توانست از طریق تحریمها و با متحد کردن جامعه بینالمللی علیه برنامه هستهای ایران، این کار را انجام دهد.
اکنون، در زمان نیاز روسیه، تصور اینکه ایران درخواستهای مسکو را برای تسلیحاتی که انگیزههای مالی و نفوذ ژئوپلیتیکی در صحنه جهانی را به همراه دارد، رد کند، دشوار است.
برای به دست آوردن مجدد نفوذ و اهرم فشار در برابر عربستان سعودی و ایران، ایالات متحده باید این روندهای سیاستی جدید ریاض و تهران را بهعنوان علایم قطعی ظهور نظم جهانی چندقطبی بپذیرد.
طبق معمول در مورد ایران، تمرکز زیادی روی اعمال تحریمها وجود دارد. اروپا و ایالات متحده تحریمهای جدیدی را برای هدف قرار دادن افراد و نهادها به دلیل پهپادهایی که به روسیه برای استفاده در اوکراین ارائه میشود، اعمال کردهاند. اما واضح است که تحریمهای بیشتر غرب رفتار ایران را تغییر نخواهد داد.
در اینجا با توجه به اینکه باید به اعتراضات در ایران توجه شود. اما با توجه به نقشی که غرب در حمایت از صدام در طول جنگ ایران و عراق که منجر به کشته شدن هزاران نفر در ایران شد و بسیاری از جوامع را با جنگ طولانی مواجه کرد، این موضوعی بسیار حساس در مباحثات عمومی ایران است. کمک کشورهای غربی به استفاده از سلاحهای شیمیایی صدام علیه ایران همچنان جایگاه غرب را در بین اقشار وسیعی از مردم ایران خدشهدار میکند.