گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو_ حسین نجار_ «رسانههای جریان اصلی غرب» سال 1398 نقش پر رنگی در کودتای بولیوی و آشوبهای کور ونزوئلا در منطقه امریکای لاتین داشتند. در همان زمان رهیافت به آشوب کشیدن کشورها آنچنان توسط سازمانهای اطلاعاتی غرب دنبال میشد که همان پروژه را در لبنان و عراق هم در پیش گرفتند که موجب ناامنی و سقوط دولت در بیروت و بغداد شدند سپس همان اقدام را در مورد هنگ کنگ و بلاروس هم انجام دادند، اما به هیچ نتیجهای نرسیدند. سال 1400 هم در کوبا دست به کار شدند و باز هم به نتیجه دلخواه نرسیدند.
اندکی بعد با جنگ اوکراین همه توان آنها _بی اعتنا به سالها کشتار در دونباس توسط دولت کیف_ بر ساختن تصویری شیطانی از یک طرف ماجرا یعنی روسیه معطوف شد و رسانههای غربی بی توجه به انبوه جنایاتی که در یمن، افغانستان، سوریه، افریقا و عراق توسط آمریکا و متحدانش علیه زنان و کودکان بی دفاع انجام شده برای کودکان اوکراینی اشک ریختند و پدیده زشت جنگ را بیش از آنچه در اوکراین وجود داشت ضریب دادند تا با مدیریت ادراک به جنگ شناختی دست بزنند.
از منظر رسانههای غربی و شخصیتهای ورزشی و سینمایی همراستا با غرب هرگز کودکان یمن ارزش اشک ریختن ندارند حتی اگر سالها در تحریم، محاصره و بمباران امریکا و دوستانش باشند.
مدتی بعد همان راهکار بحران سازی در ایران سال 1401 هم بکار گرفته شد و یک مساله داخلی ناگهان بیشترین حجم از کنش همه رسانهها در سطح جهان را به خود دید، اما کمتر شخص یا رسانهای این پرسش را مطرح کرد که آیا رسانههای غربی نگران حقوق زنان ایران هستند؟ آیا دختران مبتلا به «بیماری پروانه ای» و تالاسمی که بر اثر نرسیدن دارو از غرب جان میدهند بخشی از جامعه بانوان ایران نیستند و فقط بخشی از زنان که اهداف سیاسی همسو با غرب دارند انسان محسوب میشوند؟
مردم کشورهای دیگر چه برداشتی از آشوبهایی دارند که در ایران، عراق و لبنان با تحریک رسانههای غربی شروع شد؟ به همان میزان باید پرسید آیا آمریکا که حامی دیکتاتورهای عربستان، امارات و بحرین است ناگهان نگران دموکراسی در بولیوی، ونزوئلا و کوبا شده است؟ ساما همه این موارد چرا باید در شبکه هیسپان تی وی بازتاب یابد؟ پاسخ روشن است؛ با آگاهی یافتن مردم و جریانهای سیاسی در امریکای لاتین دیگر افرادی مانند «گابریل بوریچ» رئیس جمهور شیلی فریب تبلیغات منفی آمریکا در خصوص حقوق زنان را نمیخورند و مانند روزهای نخستین آشوب در ایران، مطالبی نخواهند گفت که به سود برنامههای ویرانگر سازمانهای جاسوسی رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد. هیسپان تی وی با یادآوری در آشوبهای آمریکای لاتین میتواند مردم شیلی را متوجه نقش امریکا در جنایات آگوستو پینوشه در دهه 1970 کند، زمانی که رئیس جمهور چپ گرای کشور را ساقط کرد و شیلی دو دهه در تاریکی قرار گرفت.
مردم امریکای لاتین به خوبی با پروژههای به آشوب کشیدن کشورها سپس جنگ، کودتا، و تغییر دولتها به خوبی آشنا هستند و هیسپان تی وی با ارائه حقیقت وضعیت امروز ایران و البته سایر کشورهای غرب آسیا گام درستی در آگاه کردن مردم آمریکای لاتین برداشته است.
شبکه هیسپان تی وی در بخش «Noticias de Irán» به این جنگ شناختی توجه دارد و آن را بر اساس اخبار روز برای مخاطب اسپانیایی زبان که به شکل مستقیم به اخبار مستقل دسترسی ندارد شرح میدهد تا این فرصت فراهم گردد که دست سازمانهای موساد، سیا و ام آی 6 در بحران سازی اخیر آشکار شود.
در حقیقت هیسپان تی وی با ارائه حقایق تصویری در گزارشهای متعدد واقعیت را نشان میدهد تا با جنگ شناختی رسانههای غربی مقابله کند. در این جنگ هیبریدی رسانههای غربی در حال ساختن تصویری شیطانی از همان کشور ایران هستند که محور مقاومت ضد استکبار در غرب آسیا را شکل داده است.
بهانه اولیه رسانههای جریان اصلی غرب که برای ایجاد بحران در در ایران 1401 «حقوق زنان» بود سپس ناامنی، کشتن افسران پلیس، تجزیه طلبی درهای مرزها و در نهایت براندازی را در پیش گرفتند.
در آشوبهایی که رسانههای غربی و عربی مانند بی بی سی، صدای آمریکا و سعودی اینترننشال در ایران طراحی کردند شعارها در ظاهر حمایت از حقوق زنان بود تا غرب را نگران و حامی زنان نشان دهد و وجهه مردمی انقلاب اسلامی را از طریق رسانه در جهان وارونه نشان دهد، اما به راستی وضعیت زنان در ایران در مقایسه با زنان دیگر کشورهای غرب آسیا مانند عربستان سعودی، پاکستان و البته فلسطین اشغالی چگونه است؟
یادآوری این نکته جالب است که زنان صهیونیست باید 5 سال مستمر به عنوان سرباز در خدمت نظامی باشند و تا 40 سال هم در وضعیت آماد (فراخوان در زمان جنگ) به سر ببرند؛ و جامعه زنان در عربستان سعودی اصولا به رسمیت شناخته نمیشوند و تا چند سال قبل حتی دارای شناسنامه هم نبودند و حق تحصیل و رانندگی هم نداشتند.
آیا آمریکا برای خرد شدن استخوانهای «راشل کوری» دختر آمریکایی زیر بولدوزر ارتش تل آویو در نزدیکی غزه که به مرگ وی انجامید نگران شد؟ آیا امریکا برای ترور منجر به قتل خبرنگاران مونث مانند شیرین ابوعاقله فلسطینی، داریا دوگین روس و صدها خبرنگار عراقی و یمنی جنجال رسانهای به راه انداخت؟
دخترانی که در دو دهه اخیر در افغانستان و عراق به دست نظامیان امریکایی کشته شدند و برخی قبل از مرگ مورد شکنجه و البته تجاوز هم قرار گرفتند شامل «حقوق زنان» نمیشدند؟
زنانی که در شرق و جنوب عربستان سعودی فقط به دلیل شیعه بودن زندانی و شکنجه میشوند یا دختران خُردسالی که در یمن با بمباران عربستان یا گرسنگی و بیماری ناشی از محاصره آمریکا جان میدهند آیا شامل «حقوق زنان» نمیشوند؟
به یقیین ارائه این مقایسهها و نیز معرفی موفقیتهای زنان ایران در عرصههای شغلی، تحصیلی، پزشکی و حضور بانوان در مجلس و حکومت ایران توسط شبکه هیسپان تی وی میتواند مخاطبان امریکای لاتین را به حقیقت آگاه سازد.