به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، پنجمین نشست از سری جدید نشستهای کرسی آزاد اندیشی تحت عنوان معرکه با موضوع «حکمرانی فضای مجازی و اعتراضات» با حضور محمدحسین سیاح طاهری جامعهشناس و کارشناس حوزه فضای مجازی و محمد کشوری مدیر اندیشکده طیف برگزار شد.
در ابتدا، دکتر محمدحسین سیاح طاهری به اعتراضات و اغتشاشات اخیر اشاره کرد و گفت: اعتراضات و اغتشاشاتی که اخیراً رخ داد، زمینههای آن از قبل وجود داشت و نمیتوان این مسأله را تکعاملی دانست و بر اساس آن تحلیل کرد، چرا که هر پدیدهی اجتماعی زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد؛ بنابراین نقش این زمینهها را در به وجود آمدن این پدیده به صورت جداگانه باید بررسی و تحلیل کرد؛ چرا که یک نارضایتی عظیم و بزرگی از وضعیت موجود در میان جامعه وجود دارد و با توجه به برخی پژوهشهای صورت گرفته، بسیاری از افراد حاضر در این اعتراضات مطالبات اقتصادی داشتند، اما متأسفانه عدهای نیز در این میان خواستار این بودند که اعتراضات را به نحو خشونتباری پیش ببرند.
این کارشناس حوزه فضای مجازی ادامه داد: در تحلیلهای علوم انسانی و فنی مهندسی چنین آمده که ابتدا عوامل و زمینههای مؤثر در پدید آمدن یک پدیده باید بررسی شود تا سهم هر کدام از زمینهها از نظر کمی و کیفی مشخص شود. حال این سؤال مطرح میشود که آیا میتوان از فضای مجازی در روی دادن این پدیده صرفنظر کرد؟ آیا این عامل نقش کمرنگی در به وجود آمدن این پدیده داشته است؟ اگر کسی بخواهد اتفاقات اخیر را چنین بررسی و تحلیل کند، تحلیل صحیحی از این پدیده ارائه نخواهد داد، چرا که فضای مجازی در به وجود آمدن اتفاقات اخیر اعم از توصیف پدیده، روایت پدیده، همراه کردن تودهها و… نقش پر رنگی داشته است؛ بنابراین فضای مجازی ضمن اینکه یک فناوری و ابزار و جنبه رسانهای است، اتفاقاتی را نیز در کشور رقم میزند؛ بر این اساس لازم است در این زمینه به پیش از اغتشاشات اخیر نیز توجه شود. همچنین اگر بخواهیم تحلیل درستی از وقایع اخیر داشته باشیم باید گفت دو شبکه آمریکایی اینستاگرام و واتساپ در روی دادن این وقایع اخیر پررنگ بوده و توانستند در یک فرآیند، ذهن و فکر مردم جامعه را تحت تأثیر قرار دهند و این اتفاقی نیست که مربوط به دو ماه اخیر باشد.
وی تصریح کرد: این شبکهها توانستند یک صورت رویایی از رژیم پهلوی را در ذهن نسل جدید ترسیم کنند؛ گویی رژیم پهلوی بدون کمترین مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سیاسی حکومت جامعه ایران را در دست داشت. همچنین شبهات فراوانی در زمینه اصل جمهوریت و اسلامیت را در ذهن جوانان ایجاد کرد و نوع نگاه جوانان به استقلال اقتصادی را تغییر داد، به گونهای که برخی وابستگی اقتصادی را بیاهمیت دانستند و اذعان داشتند چه اشکالی دارد ما جاروکش غرب باشیم، اما جیبمان پر از پول باشد؛ درواقع این تغییر شناختی در بخشی از اقشار جامعه صورت گرفت و، چون این امر در سطح ملی بود، در مناطق مختلف نیز تأثیر آن مشاهده شد؛ بنابراین در اتفاقات اخیر نقش فضای مجازی در عملیات روانی و ایجاد جنگ شناختی بسیار حائز اهمیت بوده و میتوان گفت نقش اینستاگرام در تغییر روایتها و عملیات جنگ روانی پر رنگ بوده و غیر قابل انکار است.
در ادامه، محمد کشوری با اشاره به اینکه فضای مجازی فضایی جدای از فضای حقیقی و واقعی بشر نیست و نمیتوان با آن به صورت تقابلی رفتار کرد، گفت: لازم به یادآوری است اعتراضات از اواخر دهه ۷۰ وجود داشته و نقش مطبوعات در این دوران بسیار پر رنگ بود. وقتی وارد دهه ۸۰ میشویم، فضای مجازی به معنای امروزی گسترده نبود و مردم عامه به آن دسترسی نداشتند و مسائلی که در فضای مجازی میگذشت، عملاً در مطبوعات نیز مشاهده میشد و شبکههای اجتماعی بیشتر در دست نخبگان و روزنامه نگاران بود، اعتراضات دهه ۹۰ نیز زمینههای مشخص اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و … داشت و نمیتوان فضای مجازی را عامل ایجاد آن اعتراضات دانست. لازم به تأکید است وقتی سخن از فضای مجازی و اعتراضات میشود، مقصود از فضای مجازی همان شبکههای اجتماعی است.
مدیر اندیشکده طیف اضافه کرد: نکته اول اینکه پیش از ظهور فضای مجازی یا همان شبکههای اجتماعی، کشور از نظر رسانهای سیاست و فضای خاصی داشت، در حالی که در بسیاری از کشورها روزنامههای متعدد و شبکههای مختلف تلویزیونی فعالیت داشتند و به تولید محتوا میپرداختند و مردم در این کشورها مفاهیم متعددی غیر از مفهومی که در فضای رسانه تحت کنترل حاکمیت بیان میشد، میشنیدند. به همین علت زمانی که شبکههای اجتماعی در این کشورها فرا گیر شد، مردم با یک مسأله عجیب و غریب روبرو نشدند، اما در کشور ایران شاهد بودیم که با ظهور شبکههای اجتماعی افراد از آن فضای کنترلگری رسانه به فضای آزاد شبکههای اجتماعی وارد شدند، در حالی که این آمادگی از قبل وجود نداشت.
وی افزود: نکته دوم اینکه فضای مجازی فضایی کاملاً شبکهای است و کاربران به سرعت از اتفاقات رخ داده در جهان مطلع میشوند و در نهایت اینکه یک فضای تعاملی است. نکته بعدی اینکه شبکههای اجتماعی رویکردشان شبیه به هم نیست و ویژگیهای هر یک با دیگری متفاوت است و هر کدام آسیبهای خاص خود را دارد و نکته آخر اینکه بسیاری از معضلات کنونی را که به فضای مجازی نسبت داده میشود به خاطر سیاستهای تثبیتشده و جا افتادهای است که در حوزه رسانه ترسیم شده و ریشه این معضلات از همان سیاستها نشأت میگیرد؛ بنابراین تفاوت اعتراضات اخیر با اعتراضات سالهای پیش این است که در اعتراضات اخیر بحث فرهنگی و اجتماعی پررنگتر بود و همچنین نقش و حرکت برنامهریزی شده و هدفمند رسانههای بیگانه مانند اینترنشنال در اعتراضات اخیر کاملاً مشهود است.
سیاح یادآور شد: وقتی شبکههای اجتماعی ظهور کرد، گفته شد آن دوران آزادی که همه مردم حق بیان داشته باشند و افراد بتوانند از هر نقطهای از جهان سخن خود را به گوش دیگران برسانند فرا رسیده است؛ اما بعد که این فضا پیش رفت، نقدهایی از سوی اندیشمندان به شبکههای اجتماعی وارد شد و مشاهد کردند شبکههای اجتماعی نیز برای صاحبان پلتفرم ابزار کنترل و نظارت و برای مصرفکنندگان ابزار سلطه و اثرگذاری است. این امر در ایران واقعاً صورت گرفت و شبکه مجازی نمیتواند کاتالیزور حوادث باشد، چرا که در بسیاری از مواقع شبکههای مجازی اقدام به تغییر روایت کردند. در اعتراضات اخیر نظام سلطه از همه ابزارش بهره برد تا بتواند به اهداف خود برسد که یکی از آن ابزارها شبکههای اجتماعی است. برای مثال اینستاگرام قوانینی دارد که نشان میدهد بی طرف نیست و هر آنچه در بیانیه این شبکه اجتماعی آمده برخلاف چیزی است که عمل میکند و در اتفاقات اخیر میتوان گفت اینستاگرام دایه دار میدان بود و به توسعه اغتشاشات کمک کرد.
مدیر اندیشکده طیف بیان داشت: همه چیز را نباید به ضعف رسانهای تقلیل دهیم؛ اینکه گفته شود فلان جا ضعف رسانهای بوده و از حق دفاع نشده، خیر این مسأله تنها ضعف رسانهای نبوده بلکه واقعاً در مواقع بسیاری ایراد در سیاستها و اقدامات وجود داشته است. رسانه صدا و سیما را نباید دست کم گرفت؛ جایگاهی که این رسانه دارد شبکههای اجتماعی ندارند. چرا امروز به جایی رسیدیم که مردم به زحمت تلویزیون را تماشا میکنند. کاری کردیم که ابزار خودمان را در برابر شبکههای اجتماعی خلع سلاح کردیم، زیرا رسانهای که داشتیم به صدای حاکمیت تبدیل شده، در حالی که لازم است دو شبکه برای حاکمیت باشد و مابقی شبکهها واگذار شود. ما حاضر نیستیم این امر را به کسی بسپاریم که شاید ۲۰ درصد با سیاستهای نظام همسو نباشد و حرفهایی بزند که در راستای ارزشهای انقلاب نباشد. این باعث میشود مخاطب خوراک خبری خود را از رسانههای بیگانه تأمین کند.
وی خاطرنشان کرد: یکی از دغدغههای اصلی که همه جوامع دارند این است که چه تدابیری باید صورت بگیرد تا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اطلاعات غلط و برداشت بد منتشر نشود. درباره شبکههای آمریکایی باید این مسأله گفته شود که همه این شبکهها یکسان نیستند و مکانیسم یکسانی ندارند. ماهیتی که شبکههای اجتماعی اعم از داخلی و خارجی دارد به گونهای است که نمیتوان از یکدیگر تفکیک کرد. لازم است سیاستها تغییر کند و از شبکههای خارجی واهمه نداشته باشیم تا کاربران از شبکههای داخلی فراری نباشند.
دکتر سیاح با تأکید بر اینکه دشمنی دشمن را نباید فراموش کرد و اینکه او از هر ابزاری استفاده میکند تا دشمنی خود را ابراز و پیاده کند، گفت: شکلگیری توطئههای دشمن را نمیتوان در اینستاگرام انکار کرد. اینستاگرام با استفاده از اکانتهای فیک در شکلگیری اتفاقات اخیر نقش آفرین بود.
کشوری پاسخ داد: اکانت فیک در هر دو جبهه شبکههای اجتماعی دشمن و انقلابی وجود دارد.
سیاح ادامه داد: چرا اکانت ترامپ در توئیتر حذف شد؟ این وقتی رخ داد که ترامپ از هواداران خود خواست به سمت کنگره حرکت کنند و زمانی که مشاهده شد امنیت ملی ایالت متحده تحتالشعاع قرار گرفته است، اکانت او حذف شد، زیرا در این زمینه آنان شوخی ندارند، اما در خصوص کشورهای مصرفکننده چنین موضعی ندارند. در همه کشورها برای فضای مجازی قانون تعریف شده، اما زمانی که ایران میخواست این امر را در جامعه پیاده کند، به قدری با واکنشهای متعدد روبرو شد گویا این اقدام یک جنایت بود. نباید شبکههای اجتماعی را به فضایی برد که یک فضای آزاد است و حاکمیتها در آن دخالت نداشته باشند چرا که در بسیاری از کشورها این کنترلها صورت میگیرد، اما، چون ایران به این شبکهها دسترسی ندارد مجبور به فیلترینگ میشود و از سوی دیگران متهم میشود که چرا فیلتر؟
سیاح در سخنان پایانی گفت: فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی بی طرف نیست، جهتدار است و گاهی اوقات روایتهای کاذب میسازد. راه کوتاه جلوگیری از این اقدام، فیلترینگ است و اگر راه تأثیرگذار و بلندمدت را بخواهیم برای مقابله با این اقدام داشته باشیم، قانونگذاری و مدیریت حکمرانی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است.
کشوری نیز در پایان سخنان خود گفت: نه تنها رسانهها بلکه همه ابزارها بی طرف نیستند و جهتگیری دارند، اما نمیتوان همه رسانهها و شبکههای اجتماعی را نفی کرد و کنار گذاشت و نکته دیگر اگر مشکل را در نگاه با تعامل با آنان تعریف کنیم، این نگاه غلط است تا زمانی که نتوان مردم را اغنا و بین آنان وفاق ایجاد کرد و محتوای بد باید حذف شود. سیاست فیلترینگ سیاست موفقی نبوده و مباحث موجود در شبکههای خارجی نیز در شبکههای داخلی وجود خواهد داشت، زیرا بخشی از این مشکلات به ماهیت این فضا بر میگردد و بخشی هم به پارادایم رسانهای نادرست ما بر میگردد که باید اصلاح شود.