گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-الهه زوارئیان- یادگار جنوب دومین ساخته بلند دوماری و پور امیری بعد از «جاندار » این بار جان بیشتری دارد. فیلمی در همان ژانر که ترکیب بازیگران وسوسه کننده ای داشت. ترکیبی همچون دو کفه غیر ترازِ یک ترازو که با صابر ابر و سحر دولتشاهی وزن بسیار سنگین تر و ناشناخته تری پیدا کرده است. گویی که مخاطب را به کشف واداشته باشد تا از لابه لای گریم عجیب و شخصیتی فرسنگها دور از آنچه تاکنون از ابر دیده بود، شناسایی اش کند. دولتشاهی نیز به عنوان تنها یادگار جنوب از پس ایفای لهجه جنوبی به خوبی بر آمده و در اولین مواجه نیز قدرتمند ظاهر میشود. قدرتی که اتفاقا کارکردی آنچنانی نیز در فیلمنامه ندارد و حتی به پایان بندی کاراکتر صالح ( پژمان جمشیدی) نیز کمک چندانی نمیکند.
یادگار جنوب داستان قابل قبولی دارد، گره هایی که سر ضرب باز می شوند و مخاطب را غافلگیر میکنند. هرچند موتور قصه دیرتر از حد معمول روشن میشود و اما چندین مواجه عجیب و غریب به مخاطب میدهد که غیر خطی بودن روایت نیز آن را تقویت میکند.
حفره هایی که در ابتدای قصه ایجاد میشوند، با طمانینه پر میشوند و بی آنکه به مخاطب اجازه نفس کشیدن بدهند، فلش بک بعدی را آغاز میکنند. ماجرایی که تا پیش از تمام شدن یک سوم ابتدایی و پاسخ دادن به اولین سوال های مخاطب، میتواند درامی روانشناسانه توسط مخاطب تلقی شود اما هر چه جلوتر میرویم داستان در ریل اصلی اش جا میگیرد و واکنشهای شخصیت اصلی واقعیتر میشود. هر چند که مفهوم انتقام بخشی از محرک اصلی داستان است اما در محتوا عنصر پیش برنده ای برای این انتقام پیدا نمیشود. از گذشته ی کاراکتر ها نیز تنها از زبان خودشان میشنویم و این انگیزه شعله ور شدن چنین کینه ای را توجیه نمیسازد.
یادگارِ بی هیچ نشانی از جنوب
نکته قابل توجه اینکه یادگار جنوب اگر در شمال، شرق، غرب یا هر جهت جغرافیایی دیگر نیز ساخته می شد تغییری در پیش روی داستان و جهت گیری محتوا نداشت. هر آنچه از جنوب به یادگار مانده بود یک اسم بود و خانواده ای که از قضا هیچ کدام لهجه جنوبی نداشتند. به جز حرا( سحر دولتشاهی) که نقش اصلی ماجرا نیز نبود، باقی کاراکترها عنصر متمایز کننده ای نداشتند. هرچند فیلمساز سعی کرده بود با قرار دادن نی انبان در دل ماجرا و استفاده از صدای آن در آهنگسازی اثر، حس و حال جنوبی بودن روایت را ایجاد کند اما آنچه این کاراکترها را متمایز سازد که هویت اصیل جنوبی داشته باشند، اتفاق نیفتاد. حتی گرا دادن اثر به قاچاق از طریق کشتی ها نیز مفهوم سازی نکرده و به کمک روایت نیامده بود.