به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، پس از حوادث حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران که با انگیزههای شخصی انجام گرفت، دولت باکو برخلاف رویه موجود دیپلماتیک که سعی در مشخص کردن زوایای مختلف حادثه در فضایی آرام و به دور از تنش دارد کوشید تا با سیاسی جلوه دادن موضوع، روند تنشزایی میان دو کشور را که در ماههای قبل با عناوین و اشکال مختلف پیگیری کرده بود با تعطیلی فعالیتهای سفارت خود در تهران به بالاترین حد خود برساند.
اما نفرت پراکنی باکو در قبال جمهوری اسلامی ایران در روزهای گذشته تنها به اعلام مواضع خصمانه از سوی سیاستمداران و رسانههای وابسته به دولت این کشور محدود نشده است. باکو در راستای سیاستهای تنشآفرینی خود و با استفاده از ایجاد فضای خصمانه و احساسی که در جامعه آذربایجان با محوریت حادثه سفارت شکل داده، جامعه دینداران و شیعیان جمهوری آذربایجان را به اتهام نزدیکی و همکاری با ایران با شدیدترین محدودیتها مواجه ساخته است.
در همین راستا وزارت کشور آذربایجان مدعی انجام عملیاتی علیه شبکه جاسوسی ایران شد که بر اثر آن ۷ نفر بازداشت شدهاند. افراد بازداشت شده از کارکنان رسانههای، «سلام نیوز» و «اینترآذ» بوده که متهم به ترویج سیاست ایران و منافع آن در این رسانهها شدهاند.
دستگیری کارکنان رسانههای سلام نیوز و اینترآذ تیوی میتواند به این معنا باشد که باکو حتی به کسانی که ظاهرا برای حفظ روابط ایران و جمهوری آذربایجان، چشم بر روی فساد و دیکتاتوری خاندان علیاف به خصوص فعالیتهای به اصطلاح فرهنگی مهربان علی اوا همسر وی میبندند، هم رحم نمیکند.
در تمام سالیان گذشته جمهوری اسلامی با تکیهبر مفهوم «عمق ایدئولوژیک» سعی کرد تا با حمایت از جامعه شیعیان در مقابل دشمنیهای آشکار رژیم علیاف و رسانههای وابسته به وی سیاست مدارا پیشه کند تا جامعه شیعیان و دینداران جمهوری آذربایجان زیر فشار نهادهای امنیتی رژیم باکو قرار نگیرند.
یقینا بسیاری از کسانی که ترویج کننده این نوع نگاه در سیستم سیاسی و امنیتی کشور بودهاند در طی سالیان گذشته به طور ناخودآگاه مانع ایجاد قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در مقابل رژیم باکو شدهاند، که مطمئنا دیدگاه آنان از سر دلسوزی و نگرانی برای شیعیان و دینداران آذربایجان بوده است. ولیکن این روزها با نگاه به روند اقدامات خصمانه رژیم علیاف نسبت به جمهوری اسلامی وتبع شیعیان آذربایجان، بیشک متوجه این امر شدهاند که این استدلال اشتباه بوده و عدم پاسخگویی جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین حامی مستضعفین جهان، نه تنها باعث کاهش فشارها به دینداران نشد بلکه رژیم علیاف را نیز دچار این خطای محاسباتی کرد که عدم موضعگیری ایران در قبال مسائل پیش آمده از سر ترس و استیصال در مقابل این رژیم بوده است و این برداشت از سوی سران باکو حملبر برتری استراتژیک و داشتن اهرمهای فشاری همچون مسائل قومیتی در قبال جمهوری اسلامی شده است. کما اینکه در روزهای گذشته وقاحت سیاستمداران و رسانههای وابسته به دستگاه علیاف را در بازداشت 35 تن شیعیان و روحانیون با عنواین جعلی جاسوسی برای ایران و یا قاچاق مواد مخدر در چند روز گذشته شاهد هستیم.
سیاستهای، خصمانهِ در پیش گرفته شده از سوی علیاف که به وضوح در راستای سیاستهای ضد ایرانی رژیم صهیونیستی است تا زمانی که در جمهوری اسلامی با سیاستهای صبر استراتژیک و حسنهمجواری روبروست و پاسخ داده میشود نه تنها کاهش پیدا نخواهد کرد بلکه میتواند زمینه ساز چالشهای بزرگتر و تقابل سخت میان دو کشور گردد.
با توجه به روند تحولات و مناسبات میان ایران و جمهوری آذربایجان، مطمئنا باید تغییراتی در نگرش، مناسبات و همچنین دیپلماسی کشور به نسبت ماهها و سالهای گذشته صورت پذیرد و سیاستخارجی از سر عزت و اقتدار در قبال رژیم باکو اتخاذ شود. این نوع نگاه نهتنها متهم به تندروی نیست بلکه کاملا در راستای استقرار امنیت و صلح منطقه لازم و ضروری است.
همانطور که خداوند متعال در سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۰ «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم» بیان داشتند ایجاد قدرت بازدارندگی از واجبات حکومت اسلامی است.
این در حالی است که در شرایط فعلی، با اتخاذ دیپلماسی فعال و از سر اقتدار در قبال رژیم باکو میتوانیم از تله پیشروی گذر کرده و سایه جنگ با همسایه شمالی را از سر کشور دور نگه داریم.
حداقل امروز با در اختیار داشتن تجربه دولت یازدهم و دوازدهم در هشت سال پیگیری سیاست تنش زدایی با غرب که نتیجهای جز افزایش فشارها و تهدیدها برای کشور در بر نداشت، تکرار این اشتباه درباره رژیمی که مامور به پیاده سازی دستورات غرب در دشمنی و ایجاد چالشی جدید برای ایران است و همسایه شمالی را به استانی برای رژیم صهیونیستی تبدیل کرده دیگر به هیچ عنوان پذیرفته نیست.
امروز به خوبی ثابت شده است که رژیم علیاف با اتخاذ سیاست تنشزدایی و حسنهمجواری، سر به راه نخواهد شد و تهدیدها و فشارهای این رژیم علیه ایران و دینداران طرفدار ایران هر روز بیشازپیش خواهد شد؛ و در آخر توجه به این نکته الزامی است که پس از پیگیری سیاستهای ضد دینی و صهیونیستی باکو شاهد تقلیل جمیعت شیعیان آذربایجان به حدود ۶۵ درصد و وهابی سازی عدهای از آنها و واردات هزاران تکفیری به آذربایجان به آخرین مرحله شیعهزدایی در این کشور رسیدهایم که عبارت است تربیت و مدیریت شیعیان کاملا سکولار و درباری که ایران را دشمن خود و اسرائیل دوست خود میدانند و این یعنی بزرگترین زنگ خطری که اگر دست به اقدامات و تدابیر لازم نزنیم هزینه زیادی متحمل جمهوری اسلامی خواهد شد.
مهدی سیف تبریزی