به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آیتالله سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران هفته گذشته به دعوت رسمی همتای چینی خود در راس هیئت بلندپایهای عازم چین شد و با مقامات ارشد این کشور دیدار و گفتگو کرد. این اولین سفر رسمی دولتی رئیسجمهوری اسلامی ایران به چین بود و از این روی چه پیش از انجام سفر و چه پس از آن در صدر توجهات محافل سیاسی و رسانهای جهان قرار گرفت که حکایت از اهمیت بسیار بالای این سفر داشت.
دیدار خصوصی با شی جین پینگ رئیسجمهور چین، انجام مذاکرات هیئتهای عالیرتبه دو کشور، شرکت در نشست مشترک تجار و فعالان اقتصادی دو کشور و دیدار با ایرانیان مقیم چین به همراه سخنرانی در دانشگاه پکن و نشست و گفتگو بااندیشمندان و فرهیختگان برتر چینی از برنامههای سفر رئیسی در پکن بود.
همچنین در این سفر 20 سند همکاری در چارچوب سند جامع مشارکت راهبردی دو کشور در حوزههای اقتصادی، تجاری و علمی در حضور آیتالله رئیسی و شی جین پینگ به امضا رسید تا ثابت کند تلاشهای بیوقفه غربیها بهویژه آمریکا برای بیثباتی در ایران از یک سو و ایجاد شکاف میان کشورمان با متحدان استراتژیک خوداندکی تاثیر نداشته است.
بخشی از نتایج و دستاوردهای سفر راهبردی رئیسی به چین
همچنین تولید مشترک هواپیما با چین، سرمایهگذاری چین در ساخت فرودگاه، ایجاد شهرک صنعتی مشترک، تکمیل کریدور ریلی شرق به غرب، صادرات محصولات لبنی به چین، مشارکت چین در ساخت انبوه مسکن، امضای 3.5 میلیارد دلار قرارداد صنعتی با چین، توافقات 12 میلیارد دلاری در صنعت حملونقل و ساخت خودروی باکیفیت، پیشنهاد بسته 40 میلیارد دلاری برای سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران و سرمایهگذاری در سواحل مکران تنها بخشی از نتایج و دستاوردهای این سفر به کشور چین بوده است.
موضوعی که در رسانههای جهان هم بازتاب گستردهای داشت و هر یک به فراخور دیدگاه خود نسبت به روابط ایران و چین، به این سفر پرداختند.
بازتاب گسترده سفر آیتالله رئیسی به چین در رسانههای جهان
رسانههای چینی که از ابعاد و نتایج دیدارهای رئیسی و مقامات پکن به خوبی آگاه بودند، دستاوردهای این سفر را فراتر از روابط دوجانبه معمولی عنوان کردند. رسانه چینی «گلوبال تایمز» نوشت، دیگر نیازی نیست که چین و ایران نگران رویکرد آمریکا و غرب باشند.
این رسانه همچنین تصویری از برج آزادی را که با پرچم ایران و چین نورپردازی شده بود، در سرمقاله خود گنجاند و نوشت: به عنوان دو تمدن کهن آسیایی، چین و ایران اکنون دو قدرت صنعتی و تولیدکننده مهم انرژی به شمار میروند و این دو کشور به لحاظ اقتصادی مکمل یکدیگرند و میل شدیدی به توسعه دارند.
شبکه «آر بیسی» روسیه هم نوشت: سفر رئیسجمهور ایران به پکن و دیدار وی با شی جین پینگ، نشان دهنده روابط قویتر بین دو کشور در میانه تشدید تنشها با ایالات متحده است.
روزنامه «فرست پست» چاپ هند هم حضور رئیسی در چین را با این تیتر پوشش داد که «آیا غرب باید از این سفر نگران شود»؟ این روزنامه نوشت: غرب و به ویژه آمریکا با دقت این سفر را دنبال میکنند چراکه پتانسیل ایجاد تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه را دارد. چین و ایران روابط پرتنشی با آمریکا دارند و میکوشند تا در کنار روسیه، قدرت آمریکا را به چالش بکشند.
رسانههای عربی هم که تحولات ایران را به خوبی رصد میکنند این بار هم سفر رئیسی به پکن را بازتاب دادند. شبکه «المیادین» در این باره نوشت: حضور تهران در طرح «یک کمربند و یک جاده» به نفع پکن است و این کشور تلاش میکند تا روابط ایران و عربستان را بهبود بخشد.
روزنامه «رای الیوم»، نیز در تحلیلی به اهداف سفر رئیسجمهور ایران به چین پرداخته و آن را گامی مهم در مسیر همگرایی بین تهران-پکن در حوزههای سیاسی و اقتصادی توصیف کرد. این روزنامه تاکید کرد که همگرایی ایران و چین، خشم ایالات متحده را برانگیخته و با نگرانی به افزایش سطح همکاری بین تهران و پکن مینگرد.
شبکه الجزیره قطر هم نوشت که با وجود تحریمهای آمریکا علیه ایران، چین همچنان به تجارت با این کشور ادامه میدهد. روزنامه لبنانی «النهار» نوشت که این دیدار درشرایطی انجام شده که دو کشور ایران و چین به دلیل مواضعشان در قبال اوکراین، تحت فشار اقتصادی غرب قرار دارند.
عصبانیت قابل درک آمریکا و پادوهای داخلی آن از نتایج سفر
این سفر و نتایج آن، اما به میزانی که رضایتمندی دو طرف و انعکاس و بازتابهای مثبتی در رسانههای مستقل و آزاداندیش منطقهای و بینالمللی داشت، مخالفان و دشمنانی هم داشت که منافع خود را در تقابل با ایران، انزوای جمهوری اسلامی و توقف و عدم پیشرفت آن تعریف کردهاند و از اینرو طبیعی است که عصبانی باشند و عصبانیت خود را هم پنهان نکنند.
صهیونیستها که از مدتها قبل نسبت به همافزایی راهبردی و استراتژیک ایران و چین ابراز نگرانی کرده بودند. «جاکوب ناگل» رئیسسابق شورای امنیت ملی اسرائیل و عضو فعلی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در واشنگتن، پیشتر در این باره گفته بود: «چین با ایران تجارت میکند. هر دوی آنها دشمن آمریکا هستند... چشمانداز «وحشتناک» تشکیل این «محور شرارت» باید نگرانی بزرگی برای غرب باشد.»
ند پرایس سخنگوی کاخ سفید نیز عصبانیت مقامات آمریکائی از سفر مهم و راهبردی آیتالله رئیسی به چین را اینگونه بیان کرد و به رغم آنکه گفت درباره اهداف این سفر صحبتی نمیکند، اما با تکرار ادعاهای واشنگتن افزود: اقدامات مخرب ایران را به چین گوشزد کردیم.
حامیان منافع ایران یا حافظان منافع آمریکا؟!
نکته قابل تامل، اما همسویی و همصدایی طیف مدعی اصلاحات یا همان جریان غربگرای داخلی در مخالفت و دشمنی با این سفر و نتایج بسیار مثبت آن در خنثی سازی تحریمها و حتی قویتر کردن ایران در میز مذاکره در مواجهه با غرب بود.
این رسانهها که طی 8 سال گذشته دم از تعامل با دنیا میزدند، اما حل تمام مشکلات ایران را به مذاکره و رابطه با آمریکا گره زده بودند و نتیجه این سیاست و نگاه مخرب به روابط بینالملل در کنار کاهش اعتماد و دلخوری دوستان و متحدان ایران در شرایط تحریم، دستاوردی جز نابودی اقتصاد و معیشت مردم، صدها برابر شدن قیمت ارز، خودرو، مسکن و مایحتاج مردم و بازگشت همه تحریمها به علاوه هشتصد تحریم جدید دیگری نداشت، این بار نیز در نقش پادوهای آمریکا و غرب در داخل ایران ظاهرا شده و با کوبیدن بر طبل چین هراسی در داخل کشور و تقلا برای بیتاثیر نشان دادن سفر رئیسجمهور به چین برای چندمین بار ثابت کردند به جای اینکه حامی منافع ملت ایران باشند، به حافظ منافع آمریکا بدل شدهاند.
در همین رابطه روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «چشمانداز روابط ایران با تمامی کشورهای دنیا از غرب تا شرق؛ حتی کشورهای ضعیف آفریقایی (!) تابعی از روابط ایران و آمریکا است و به طور طبیعی چین نیز از این قاعده مستثنی نیست به همین دلیل تا اختلافات ایران و آمریکا حل نشود هیچ چشماندازی نه قابل پیشبینی است، نه ترسیم پذیر»
سایت اصلاحطلب تجارتنیوز نیز در گزارشی درباره قرارداد ۲۵ ساله ایران-چین مدعی شده است که «چین نفت و گاز ایران را با ۳۰ درصد تخفیف میخرد و برای پرداخت پول آن دو سال مهلت دارد»
روزنامه آرمان هم با تردید و تشکیک درباره سفر آقای رئیسی به چین نوشت: چین فاقد بسیاری از تکنولوژیهای موردنیاز نفت، پتروشیمی و پالایشگاهی است و با توجه به تحریمها، امیدی به قرارداد با صاحبان تکنولوژی روز دنیا (کشورهای اروپایی و آمریکا) نیست. به نظر کارشناسان، این سفر، دستاورد اقتصادی نداشت و بیشتر جنبه سیاسی داشت. رئیسی در حالی به پکن سفر کرده که توافق 25 ساله میان ایران و چین در بلاتکلیفی به سر میبرد.»
روزنامه جمهوری اسلامی هم با طرح این ادعا که «براساس قواعد حاکم بر روابط بینالمللی، سفر رئیس جمهور رئیسی به چین قبل از آنکه چین رسماً به خاطر مواضع ضدایرانی شیجین پینگ از دولت و ملت ایران عذرخواهی کند، اقدام درستی نبود» نوشت: «مسئولین حکومت «نباید تصور» کنند که با «وعدههای دولت چین گشایشی در اقتصاد» ایران پدید خواهد آمد.»
روزنامه «تعادل» نیز نوشته که «واقع آن است که چین هر چند مایل است روابط اقتصادیاش با ایران را وسعت ببخشد، اما در عین حال حدود ۲ تریلیون دلار سرمایهگذاری مشترک با آمریکا دارد. چینیها قادر نیستند، تحریمهای آمریکا را نادیده بگیرند، بنابراین هر پروژهای در زمان تحریم ایران، امکان عملیاتی شدن نخواهد داشت.»
رفع محاصره آمریکا، علت اصلی مخالفتها و دشمنیها با تعمیق روابط ایران و چین
اما واضح و مبرهن آن است که دلیل ناراحتی و عصبانیت آمریکا، رژیم صهیونیستی و طیف مدعی اصلاحات با همان جریان غربگرا از این سفر و نتایج آن چیزی فراتر از این بهانهها و ادعاهای مضحک است. یک استاد روابط بینالملل و مشاور دانشگاه لبنان در امور همکاری با دانشگاههای چین علت اصلی این مخالفتها و دشمنیها را اینگونه بیان کرده است: «تصمیم دو طرف چینی و ایرانی برای تعمیق شیوههای همکاری در زمینههای مختلف کاملا روشن است. بدون ورود به اعداد و ارقام، چین دومین اقتصاد جهان است و به سرعت در حال پیشرفت است تا در جایگاه نخست اقتصاد جهان قرار گیرد در سالهایی که در سایه تزلزل و نوسان اقتصاد آمریکا و افزایش هولناک بدهیهای این کشور، چندان دور به نظر نمیرسد. در مقابل، سهم قابل توجه ایران از نفت و گاز و مهمتر از آن، ارتباطش با بیش از یک منطقه راهبردی و اشراف آن بر خطوط دریایی بسیار مهم، موجب میشود که همکاری ایران و چین به ثمر بنشیند و از نظر عملی، راه را بر تمامی تلاشهای آمریکا برای محاصره علیه چین و ایران ببندد.»