به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در روزهای اخیر برخی از رسانههای غربی به ویژه نشریه اکسیوس موضوع توافق موقت هستهای را برای چندمین بار در سالهای اخیر پس از خروج آمریکا از برجام، مطرح و داغ کردند و این بار مدعی شدند این طرح بین آمریکا و اسرائیل پخته شده و مورد توافق ضمنی سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه نیز هست. اما به نظر میرسد همان طور که نشریه مذکور مدعی شده ایران برای چندمین بار موضوعی به نام توافق موقت را قبول نکرده است و این طرح نیز نتوانسته رضایت ایران را جلب کند. سوال این جاست که در صورت صحت ادعای اکسیوس درباره ارائه طرح توافق موقت، چرا تهران حاضر به قبول آن نشده است و اصولا تبعات منفی چنین طرحی برای ایران چیست؟
جمهوری اسلامی ایران از اردیبهشت 1398 و بر پایه کاهش گام به گام تعهدات برجامی خود در حوزه هستهای و سپس در آذر 1399 در چارچوب قانون راهبردی مجلس، تقریبا همه تعهدات هستهای خود را در برجام کنار گذاشت تا به نوعی توازن میان بازگشت تحریمها از سوی آمریکا و در واقع اروپا و آمریکا و تعهدات ایران را در برجام دوباره برقرار سازد. این فرایند باعث شده تا ایران امروز ذخایر مهمی از اورانیوم غنی شده به ویژه 60 درصد و 20 درصد داشته باشد که نگرانی دولتهای غربی به ویژه دولت بایدن و رژیم صهیونیستی را در پی داشته است. چنین فضای نگران کنندهای برای غرب، اگر چه زجرآور است، اما برای ایران میتواند به عنوان یک ابزار در مذاکرات عمل کند و از طرفی نگذارد طرف مقابل به سمت اقدامات احمقانهای همچون اقدام نظامی برود و از طرف دیگر حتی ابزاری به نام اسنپ بک را برای بازگرداندن قطعنامههای پیشین کند سازد. بر این اساس طرحی به عنوان توافق موقت میتواند این نقطه مثبت ایران را از بین ببرد یا تضعیف کند و در برابرش تحریمهایی لغو شوند که یا ارزش چندانی ندارند یا در بازی زمان که غربیها در آن استاد هستند به نفع طرف مقابل ما تمام شود.
این رویکرد مشابه رویکردی است که توسط جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و بیل برنز، رئیس سیا که از اعضای ارشد دولت اوباما بودند، در سال ۲۰۱۳ و مذاکرات برجام دنبال شد که شامل توقف کوتاه مدت بخشهایی از برنامه هستهای ایران در ازای کاهش جزئی تحریمها میشد. رویکردی که حدود دو سال به طول انجامید و عملا در مقاطعی حتی به سمت شکست مطلق هم نزدیک شد که اگر درایت طرف ایرانی نبود شاید اصولا برجامی متولد نمیشد. در حالی که امروز تا انتخابات پایان دوره اول ریاست جمهوری بایدن کمتر از یک سال و نیم باقی مانده و با توجه به پیروزیهای جمهوری خواهان همیشه مخالف برجام در مجلس نمایندگان، هیچ بعید نیست دموکراتها سنگر سنا و کاخ سفید را هم ببازند و نتوانند همین توافق موقت نیم بند را نیز عملی کنند تا به توافق نهایی و کامل برسد.
نکته سوم و مهمتر این که ایران در همه این 5 سال خروج غیر قانونی ترامپ از برجام، تاکید و تصریح داشته که به چیزی کمتر از برجام راضی نمیشود و نمیتواند توافقی گام به گام را بپذیرد که نه ضمانت اجرایی دارد و نه اعتمادی به طرف مقابل هست. این که ایران غنی سازی بالای 3.67 درصد خود را متوقف کند و در ازای آن امتیازاتی بگیرد که انتفاع اقتصادی ویژهای برای ایران نداشته باشد و از همه بدتر باعث شود تا اصل برجام و تعهدات طرف مقابل در آن زیر سوال برود یا به دنبال توافق جدیدی بروند از جمله موضوعات خطرناک چنین طرحی است، ضمن این که اصولا بعید نیست طرف مقابل در مرحله بعد از توافق موقت، دیگر به برجام راضی نشود و به دنبال توافق در موضوعات غیر هستهای هم برود که نتیجه اش نه تنها مرگ برجام است بلکه ما را وارد چاهی میکند که با مذاکرات فرسایشی و طولانی از وضعیت کنونی به مراتب بدتر خواهد بود. اگر چه ظاهرا هنوز این طرح توافق موقت نیز به صورت رسمی به ایران ارائه نشده، اما با موارد گفته شده در بالا و مواردی که قابل گفتن نیست میتوان نتیجه گرفت ارائه چنین طرحی در رسانهها در حالی که میدانند ایران قبول نکرده و نخواهد کرد تنها با هدف مقصر سازی ایران بوده و نه حل و فصل منصفانه تنش موجود. با این شرایط تهران نمیتواند طرحی را بعد از این همه سال صبر و تحمل سخت بپذیرد که منافع اولیه و ابتدایی اش در آن لحاظ نشده باشد.
هادی محمدی
منبع: خراسان