به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، دوشنبه هفته گذشته بود که "کورنل وست" استاد فلسفه، تاریخدان و فعال سیاسی از سوی حزب جدید "ملت" - خارج از دو حزب دمکرات و جمهوریخواه - خود را در شبکههای اجتماعی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ این کشور معرفی کرد.
اغلب رسانههای خبری آمریکایی و بین المللی هفته گذشته پیام ویدئویی این استاد رنگین پوست فلسفه سیاسی دانشگاههای هاروارد، پرینستون و ییل را منتشر کرده و شعارهای انتخاباتی او را " مبارزه برای پایان دادن به فقر، حبس جمعی، پایان دادن به جنگها و فروپاشی محیط زیست، تضمین تامین مسکن، مراقبتهای بهداشتی، آموزش و دستمزد زندگی برای همه! " اعلام کردند.
به گزارش روز سه شنبه نشریه آمریکایی هیل، او که در سال ۲۰۲۱ از دانشگاه هاروارد استعفا داد و استاد دانشکده الهیات این کشور است، نهاد ریاست جمهوری کشورش را ابزاری برای پیگیری حقیقت و عدالت خواند و با انتقاد همزمان از دمکراتها و جمهوریخواهان، کلیپهایی از خود منتشر کرد که در آنها "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری سابق را "نئوفاشیست" و "جو بایدن" رئیسجمهوری فعلی را نیز یک "لیبرال ترسو و ضعیف" خواند.
وست که نامزدی خود را یک روز بعد از اعلام نامزدی "مایک پنس" نامزد جمهوریخواهان برای ریاست جمهوری ۲۰۲۴ اعلام کرد، وعده داد بدهیهای بیمههای درمانی مردم را حذف کند، آزادیهای مدنی را افزایش دهد، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را برچیند و نظامیان آمریکایی را از سراسر جهان به کشور بازگرداند.
به گزارش واشنگتن پست، وست که شهرت خاصی در حوزه مطالعات توسعه، امور عمومی و نوشتن آثار کلاسیک معاصر همچون "مسائل نژادی" دارد، پیشتر در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ کشورش از حامیان سرسخت "برنی سندرز" بود.
این فعال سیاسی ۷۰ ساله از اعضای اصلی "حزب ملت" است که "نیک برانا" رئیس دفتر سابق سندرز بعد از انتخابات ۲۰۱۶ این کشور آنرا راه اندازی کرده بود به همین دلیل او همچون برانا خود را از نظام دو حزبی کشور خلاص کرد.
در هرحال تاکنون احزاب سوم زیادی در این کشور ظهور کردند و رو به افول گذاشتند، اما این بار صرف نظر از اعلام نامزدی این شخصیت سوسیال دمکرات از یک حزب جدید، باید دید آیا ساختار سیاسی و بافتار فرهنگی این کشور پذیرای نامزدی او برای چالش کشیدن دو حزب اصلی همیشه حاکم در این کشور را دارد یا خیر.
چون گروهی از تحلیلگران همچنان برخی موانع ذاتی ساختاری، حقوقی، اقتصادی، فرهنگی و روانشناختی، انعطاف پذیری دو حزب دمکرات و جمهوریخواه در جلب ایدهها و برنامههای احزاب سوم قوی و اقدامات آنها در جهت حفظ انحصار خود در صحنه سیاسی و همچنین ناشناخته بودن احزاب سوم و نامزدهای مستقل برای مردم به دلیل کمبود پوششهای رسانه و همچنین عدم برخورداری اغلب احزاب غیراصلی از سازماندهی سیاسی منسجم و رهبری قوی را از علل عدم شکنندگی نظام دو حزبی آمریکا (حداقل تا آینده قابل پیش بینی) میدانند.
یادآوری میشود علاوه بر اعلام نامزدی کورنل وست از حزب جدید، به تازگی کارزارهایی نیز از سوی برخی گروهای سیاسی و مدنی آمریکا از جمله "گروه بی نشان یا بی برچسب – No Labels" در این کشور به راه افتاد که بر اعلام نامزدی افرادی از سوی یک "حزب ثالث" و یا گروههای مستقل به عنوان "بلیط وحدت بخشی" در کشور تاکید دارند.
البته یک گزارش روز پنجشنبه "نیویورک تایمز" حاکی است که این جنبش بدون برچسبها با انتقادات شدید از سوی دانشمندان علوم سیاسی، استراتژیستها و دموکراتها نیز مواجه است. آنها چنین استدلال میکنند که حزب سوم هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ندارد و احتمالاً به نفع نامزد جمهوریخواه خواهد بود. چون ساختار نظام سیاسی آمریکا رقابت موفقیت آمیز حزب ثالث برای ریاست جمهوری را بسیار دشوار میکند.
در هر حال در آمریکا برخلاف آلمان و یا انگلیس که آنها نیز بطور سنتی با دو حزب اصلی و دیگر احزاب در صحنه سایسی مخصوصا در انتخابات فعال هستند، سیستم انتخاباتی خود به عنوان حافظ یک نظام دو حزبی شانس موفقیت احزاب سوم را به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری کم میکند.
واژه "حزب سوم" در این کشور به کلیهٔ احزاب سیاسی، بجز دو حزب اصلی جمهوریخواه و دمکرات گفته میشود که عمدتاً کوچک نیز هستند و با نام اقلیت نیز شناخته میشوند. تاکنون بزرگترین احزاب سوم آمریکا، حزب لیبرترین (آزادی ها)، حزب سبز و حزب قانون اساسی هستند.
البته احزاب سومی نیز طی سالهای اخیر در این کشور ظهور کردند که نتوانستند تاثیری در معادلات قدرت داخلی این کشور داشته باشند، مثلا پنجم مردادماه سال گذشته بود که شماری از فعالان سیاسی از هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه با اعلام موجودیت یک حزب جدید از میلیونها رای دهنده سرخورده از سیاست دو حزب بزرگ اصلی آمریکا، خواسته بودند به حزب جدید "فوروارد (به پیش) " بپیوندند.
اندرو یانگ (چپ) و کریستین تاد ویتمَن رهبری مشترک حزب «به پیش» را بر عهده دارند.
"آندرو یانگ" نامزدی ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ از حزب دمکرات و "کریستین تاد ویتمَن" فرماندار پیشین ایالت نیوجرسی از حزب جمهوریخواه، ریاست مشترک حزب «به پیش» را برعهده داشتند به امید اینکه میانهروهای هر دو حزب به حزب جدید آنها بپیوندند، اما موفق نبودند.
چون در آمریکا نقش نامزد احزاب سوم، رای شکنی نامزدهای دو حزب اصلی به حساب آمده و این پدیده در ادبیات سیاسی این کشور یک اقدام خارق العاده به حساب میآید، به همین دلیل تاکنون فقط یکی از این دو حزب دمکرات و یا جمهوریخواه پیروز همه انتخاباتهای ریاست جمهوری کشور بودند و به احزاب دیگر مجال ظهور و بروز ندادند.
این احزاب سوم که از اوایل قرن ۱۹ به وجود آمدند، تاکنون سعی کردند انحصار دو حزب اصلی را به چالش بکشند و اگرچه تاکنون هیچ عضوی از این احزاب سوم و مستقل موفق به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نشدند و چندان نقشی در برهم زدن معادله قدرت در این کشور نداشتند، اما در برخی موارد در نتیجه انتخابات موثر بوده اند و ایدههای آنان بر سیاستهای اتخاذ شده توسط دو حزب اصلی تاثیر زیادی داشته است.
ناگفته نماند این احزاب در برخی از مقاطع هم توانستهاند در انتخابات کنگره آمریکا پیروز شوند و نمایندگان خود را به مجلس نمایندگان این کشور یا مجلس سنا بفرستند، مثلا در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری آمریکا "جو جورگنسن" نامزد حزب لیبرترین و "هووی هاوکینز" نامزد حزب سبز بود.
با این وجود در طول تاریخ سیاسی این کشور، غیر از دو حزب اصلی بارها حزبهای دیگری نیز اعلام موجودیت کردهاند که عمدتا نقش محلل سیاسی و حزبی را بازی کرده اند، مثلا در انتخابات سال ۲۰۰۰ حزب سبز به رهبری "رالف نادر" بخشی از آرای "ال گور" نامزد دمکراتها را به خود اختصاص داد و موجب شد "جورج بوش" رقیب جمهوریخواه او، برنده انتخابات آن سال اعلام شود.
به همین دلیل همچنان برخی تحلیلگران معتقدند با وجود بسیاری نواقص حساب شده ساختاری و بافتاری در حاکمیت سیاسی آمریکا، هنوز "حزب سوم" میتواند تاثیرگذاری خود را در این کشور داشته باشد و الان بهترین زمان برای به چالش کشیدن روند دوحزبی در این کشور است.
برخی نظرسنجیها هم نشان میدهد که بسیاری از آمریکاییها از گزینههای خود ناامید شده اند. مثلا یک نظرسنجی گالوپ در سال ۲۰۲۱ نشان داد که ۶۲ درصد از پاسخ دهندگان گفتند که "احزاب به نمایندگی از مردم آمریکا چنان ضعیف عمل میکنند که دیگر نباید به آنها تکیه کرد و باید به احزاب سوم و نامزدهای آنها اندیشید.
نظرسنجیهای اخیر نیز نشان میدهند که اکثریت آمریکاییها نمیخواهند بایدن یا دونالد ترامپ دوباره نامزد شوند، از اینرو گروه No Labels و دیگر حامیان احزاب سوم به این دیدگاهها اشاره میکنند.
از طرفی هم هستند تحلیلگرانی که معتقدند ورود احزاب سوم در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا به نفع نامزد جمهوریخواه خواهد بود. چون سابقه تاریخی نشان میدهد اگرچه یک حزب سوم نمیتواند برنده شود، اما میتواند به یکی از نامزدهای حزب اصلی آسیب برساند.
در هر صورت، امروزه نقش احزاب سوم میرود نسبت به گذشته پر رنگتر شود تا جایی که حتی دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق این کشور که با پرونده قضایی سنگینی دست و پنجه نرم میکند، این بار به دلیل طرد شدن از سوی بسیاری از هم حزبیهای خود تهدید کرد چنانچه روند تحولات درون حزبی و حتی در سطح کشور به همین نحو ادامه یابد، یک حزب سوم تشکیل میدهد.
او دی ماه گذشته در سایت "حقیقت اجتماعی" این ایده را مطرح کرده که اگر جمهوریخواهان از نامزدی او برای ریاست جمهوری حمایت نکنند، کارزار ایجاد یک حزب سوم راه میاندازد.
بعد از آن بود که "جاناتان کارل" خبرنگار ABC در کاخ سفید در کتاب خود با عنوان "خیانت: اقدام نهایی نمایش ترامپ" نوشت که ترامپ یک بار به رئیس کمیته ملی جمهوری خواهان، "رونا مک دانیل" گفته است که کار او با جمهوری خواهان «تمام شده» و در حال راه اندازی حزب خود است.
به همین دلیل مکدانیل به او هشدار داده بود: «تو نمیتوانی این کار را انجام دهی. اگر این کار را بکنید، ما برای همیشه شکست خواهیم خورد.»
چندی پیش، برخی از رهبران جمهوریخواه با اعلام نگرانی از احتمال تشکیل یک حزب سوم از سوی ترامپ، این تصمیم را اقدامی برای تقسیم حوزه انتخابیه جمهوریخواهان و یک قمار بزرگ با عواقب بسیار عمیق توصیف کرده بودند.
بنابراین، باید اذعان داشت که دلگرمی افرادی، چون ترامپ برای راه اندازی یک حزب سوم جدید و بررسی واکنش افرادی، چون جاناتان کارل به او و یا واکنش دمکراتها به نامزدی افرادی، چون کورنل وست میتواند نشانههایی از امیدواری به موثر بودن ظهور برخی احزاب سوم و جدیت آنها در برهم زدن معادله قدرت در آمریکا و بازیهای سیاسی دورباطل با نتیجه مخرب بر جهان باشد، به ویژه زمانی که این حزب جدید بتواند از حمایتهای عمومی بیشتر و حتی همراهی طرفداران سنتی ترامپ و پشتوانه مالی او نیز برخوردار باشد.