به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، زبان میتواند دری به بهشت یا دری به دوزخ به روی انسان بگشاید؛ زبان ابزاری برای بیان حقایق و حکمتهای الهی یا ابزاری برای شیطان و خدمترسانی به اهداف پلید و پست اوست. بسیاری از گناهان بزرگ در ارتباط با زبان است که شامل غیبت، بهتان، قذف، دروغ و مانند آنها است.
از نظر قرآن، غیبت به این معنا است که انسان تکهای از گوشت برادر دینی خود را بکند و بخورد؛ زیرا او عیبی را در برادر دینیاش میبیند که تنها او بدان آگاه است، ولی آن را جار میزند و به گوش دیگران میرساند و اینگونه آبروی مومن را میبرد. (حجرات، آیه ۱۲)
برخی از امور زمینه و بستری را برای غیبت فراهم میکند که از جمله آنها روحیه تجسس و فضولی در زندگی دیگران و احوالات آنان است. (حجرات، آیه ۱۲)
همچنین ثروت و قدرت در افراد این روحیه را ایجاد میکند که خود را برتر از دیگران دانسته به تحقیر دیگران میپردازند و غیبت را برای آنان آسان میسازد و اینگونه است که درباره دیگران به غیبت میپردازند. اصولا کسی که دنبال قدرت و ثروت است، مبنای زندگی را همین امر قرار میدهد و دیگران را با نیش زبان میآزارد و عیبجویی و خردهگیری و نکتهگیری نسبت دیگران میکند. (همزه، آیات ۱ و ۲)
کسی که نسبت به دیگران سوء ظن دارد، رفتارها و عیوب دیگران را میبیند و جار میزند و غیبت میکند؛ از همین رو از نظر قرآن بسیاری از گمانها از مصادیق سوء ظن و گناه دانسته شده است. (حجرات، آیه ۱۲) همچنین از نظر اسلام، کسی دنبال غیبت دیگران میرود که عیب خود را نمیبیند؛ چنین افرادی به عیب دیگران بینا و به عیوب خویش نابینا هستند؛ اگر کسی به خود مشغول باشد و دنبال این حکم الهی «علیکم انفسکم؛ مراقب خودتان باشید» (مائده، آیه ۱۰۵) اصلا وقت نمیکند تا به دیگران بپردازد. از نظر امیرمومنان علی (ع) کسی که دنبال عیب مردم است بدترین مردمان هستند: شر الناس من کان متتبعا لعیوب الناس عمیا عن معایبه؛ بدترین مردم کسی است که عیبجوی دیگران باشد و عیبهای خویش را نبیند. (غرر الحکم، حدیث ۵۷۳۹)
در تعریف غیبت آن طور که در احادیث آمده گفتهاند: غیبت آن است که در پشت سر کسی سخنی بگویی که از شنیدن آن ناراحت میشود. برخیها وقتی میخواهند پشت سرکسی سخن بگویند و آن را توجیه کنند که غیبت نیست میگویند این حرف را جلوی رویش نیز میتوانم بگویم و خیال میکنند که اگر جرات گفتن آن سخن را در برابر طرف داشته باشند دیگر غیبت حساب نمیشود در حالی که چنانکه گفته شد غیبت آن است که پشت سر کسی سخنی بگوییم که شخص از شنیدن آن ناخرسند میشود و توانایی گفتن در برابر شخص، حکم غیبت بودن را از بین نمیبرد.
تقواپیشگی مانع غیبت و بدگویی از دیگران (حجرات، آیه ۱۲) است؛ زیرا کسی که متوجه خدا و حسابرسی خدا در قیامت و بازخواست او باشد و زشتی غیبت را بداند هرگز دنبال غیبت نمیرود؛ زیرا نمیخواهد تا کاری کند که خشم خدا را به دنبال داشته باشد و خود را در دنیا و آخرت و دوزخ مشغول خوردن گوشت مردار و متعفن کند که از آن کراهت دارد. (همان)
غیبتکننده باید از غیبت خویش توبه کند (حجرات، آیه ۱۲) تا از شرور غیبت در دنیا و آخرت آزاد شود. البته غیبتکننده و عیبجو و خردهگیر باید بداند که اگر به غیبت دیگری میپردازد خود نیز گرفتار غیبت دیگران میشود و عیوب او جار زده شده و رسوا میشود؛ زیرا چاهکن همیشه ته چاه است.
سخن درباره غیبت بسیار است و علمای اخلاق بحثهای مفصلی در کتابهای اخلاق در این باره داشتهاند و کتابهای زیادی هم نوشته شده که شاید یکی از بهترین آنها کتاب کشف الریبه عن احکام الغیبه (ابهامزدایی از احکام غیبت) نوشته شهید ثانی است و در آن به تمام جزئیات و احکام غیبت پرداخته است.