به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نمایشهای سنتی و آئینی در ایران، سنتی صدها ساله دارد که میتوان نمونههای آن را در آئین «سوگ سیاووش» یافت. این آئین در ایران بعد از اسلام و حوادث بعد از عاشورا رفته رفته تغییر شکل و ماهیت پیدا کرد و در سنت دیرینه تعزیه به شدت فراگیر و جزو جدایی ناپذیر از عزاداری محرم شد، تا جایی که تکیه دولت مختص تعزیه ساخته شد.
مردم نیز با هنر تعزیه چنان اخت شدهاند که اجرای آن را همپای روضهخوانی و دستهروی و سایر سنتها و مراسم عزاداری میدانند و چه بسا در برخی مواقع آن را مهمتر از آن میشمارند. این ریشه تاریخی و ناگسستنی میان مردم و هنر تعزیه و پیشرفت هنر تئاتر از حیث سختافزاری فرصتی است تا حقیقت عاشورا بدون تحریف و ترویج خرافه برای مخاطب به نمایش درآید. هر چند استفاده افراطی از سختافزارهایی مانند نور، دکور، جلوههای ویژه و ... میتواند به شمشیری علیه آن تبدیل شود، اما نباید از این نکته غافل شویم که محاسن این پدیده بر معایب آن غالب است و هنرمند نمیتواند نسبت به استفاده از آن دچار تردید شود.
استفاده درست از این پدیده در دل نمایشهای آئینی تازه نیست، «شب آفتابی»، «شبی در کهکشانها» به کارگردانی بهزاد بهزادپور، «فصل شیدایی» به کارگردانی سعید اسماعیلی، «محشر» به کارگردانی صادق فتاحی، «سرزمین خورشید»، «روشنای شب تار» و «تنهاتر از مسیح» هر سه به کارگردانی حسن بزرا از نمونههایی هستند که با تلفیق شبیهخوانی و جلوههای ویژه در فضایی وسیعتر از سالنها روی صحنه رفتند و مخاطبان بسیاری را به خود جلب کردند.
این روزها نمایش بزرگ میدانی «تنهاتر از مسیح؛ فصل راه سرخ» به کارگردانی حسن بزرا و تهیهکنندگی علی اسماعیلی فصل چهارم اجراهای خود را در بوستان ولایت آغاز کرده است و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. این اثر در زمانی نزدیک به ۹۰ دقیقه تاریخ ۵۰ ساله صدر اسلام از واقعه غدیر خم در سال یازدهم هجرت تا واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجرت را در چندین پرده و فصل روایت میکند.
حسن بزرا نمایش خود را نه در سنی یک سویه که در سنی سه سویه اجرا کرده است که در نوع خود مشابه اندکی دارد. استفاده درست از نور و بهرهگیری از دکوری مناسب در گستره وسیع و نزدیک به واقعیت ویژگی دیگری است که «تنهاتر از مسیح؛ فصل راه سرخ» را به اثری جالب توجه برای مخاطب عام تبدیل کرده است. شاید برخی معتقد باشند که این اثر با یک تئاتر کلاسیک تفاوت فاحش دارد و نقدهایی نیز نه اجرا وارد کنند، اما باید دانست که نمایشهایی مانند «تنهاتر از مسیح؛ فصل راه سرخ» را نباید با الگوی تئاتر غربی مقایسه کرد و نوع نگاه به این اثر باید از جنس تعزیه، شبیه خوانی، نقالی و مانند آن باشد با این تفاوت که کارگردان اثر سعی خود را کرده تا نوآورهایی در اجرا و متن داشته باشد. اینکه تا چه میزان موفق بوده یا نه مسئلهای است که باید در تعداد مخاطبان آن را جستجو کرد و چنان که به نظر میرسد عوامل «تنهاتر از مسیح؛ فصل راه سرخ» تا حد زیادی به هدف غایی خود رسیدهاند.
«تنهاتر از مسیح، فصل راه سرخ» روایتی پرتکرار از واقعه عظیم عاشورا است چرا که همه آنچه بر صحنه میگذرد بارها و بارها از زبان مقتل خوانان و واعظان و روضه خوانها شنیده شده است، اما این پرتکرار بودن هرگز برای مخاطب ملالآور نیست. این اثر با بهرهگیری از سنتهای نمایش آئینی و سنتی ایران و مولفههای تئاتر کلاسیک غربی به نمایشی تبدیل شده که توانسته مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. حوادثی، چون واقعه غدیر خم، غصب خلافت امیرالمومنین، شهادت امام حسن (ع) و برخی از حوادث کربلا مانند شهادت حضرت علی اکبر (ع)، حضرت قاسم بن حسن (ع)، حضرت عباس (ع)، سیدالشهدا (ع) و صحنههای به اسارت گرفتن اهل حرم امام حسین (ع) به صورت موجز و پرهز از حواشی به اجرا در آمده و برای اثرگذاری بیشتر از صدای مداحان مشهوری، چون محمود کریمی استفاده شده است.
همچنین در برخی از صحنهها از موسیقی برای رنگ آمیزی صحنهها استفاده شده که به آن عمق بخشیده است. این موجز بودن صحنهها خود میتواند نکته مثبتی باشد برای مخاطبانی که اطلاع دقیقی از تاریخ صدر اسلام ندارند چرا که در زمانی محدود میتوانند با سرفصلهایی مهم از تاریخ اسلام آشنا شوند. دلیل اینکه گفته شده ریشه حادثه کربلا را باید در واقعه غدیر جستجو کرد نکتهای است که میتوان با دیدن «تنهاتر از مسیح؛ فصل راه سرخ» نه به طور کامل، اما به طور ضمنی به آن پی برد. البته قرار هم نیست این نمایش همه زاوایای پنهان و مغفول مانده را شرح و بسط دهد چرا اولا چنین امری در قالب نمایش امکان پذیر نیست ثانیا این مخاطب است که خود باید برای درک حقیقت همت به خرج دهد.
«تنهاتر از مسیح؛ فصل راه سرخ» تنها میتواند در حکم تلنگری باشد تا به دنبال حقیق برویم. خلاصه اینکه حضور در اجرا «تنهاتر از مسیح؛ فصل راه سرخ» دیدن یک اثر تئاتری نیست بلکه فراتر از آن تشرفی است به مجلس سوگواری حضرت سیدالشهدا (ع) در زمانهای که متاسفانه برخی از هیاتها دچار انحطاط و خرافهگرایی و آغشته به رفتارهای دون شان اهل بیت (ع) شدهاند.