به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، جبار آذین مدرس، منتقد سینما و تلویزیون نوشت: تولید مجموعههای تاریخی با رویکرد مذهبی و فرهنگی، با هدف حفظ دستاوردهای ملی و دینی و همسویی با باورها و اعتقادات مذهبی و پاسداشت آیینها و سنتهای اجتماعی، اعتقادی و فرهنگسازی در کشور، افزون بر اینکه سبب استقبال مردم و خانوادهها و جوانان از چنین مجموعههایی شده است، انگیزه تولید مستمر این نوع آثار را نزد مدیران رسانه ملی و سازندگان سریالهای تلویزیونی تقویت کرده و از همین رو، درپی تولید و پخش سریالهایی مانند «شب دهم»، «پریدخت»، «گیلدخت» و «آتشوباد» و... همچنان شاهد تداوم تولید آثار تاریخی و مذهبی در سیما هستیم.
بینندگان شبکه سه تلویزیون، این شبها به تماشای یک عاشقانه تاریخی و اجتماعی و دینی به نام «رحیل» تشویق و ترغیب شدهاند. مجموعهای که در همان قسمتهای آغازین سریال، نظرها را به سوی خود جلب کرده است.
«رحیل» یک سریال تاریخی، حادثه ای، عاشقانه، اجتماعی، مذهبی و زن محور است که حرفهایی تازه برای گفتن دارد. حرفهایی از جنس عشق و ایمان و مهر و لطف الهی و انسانی که در نمایشی تازه از جدال بزرگ خیر و شر و کفر و ایمان در پناه پرچم دین و اعتقاد برقاب سیمای رسانه ملی، هنرمندانه و متعهدانه نقش بسته است.
گرچه در نگاه اول، شاید فضای گزینش شده قجر برای روایت داستانهای شور و عشق و ایمان آفرین سریال «رحیل»، برای برخی مخاطبان که پیشتر و بارها اینگونه داستانها را در بستر دوران تلخ و سیاه قاجار در تلویزیون دیده و شاهد انواع مثلثهای عشقی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی و شبکه خانگی بوده اند، کمی ناخوشایند باشد، اما همراهی با حوادث و شخصیتهای سریال «رحیل» به ویژه شخصیت اصلی آن «محا» بینندگان را با چهرههای تازه در ساخته تلویزیونی مسعود آب پرور و رامین عباسی زاده آشنا و همدل میکند.
محا یک زن درباری با گرایشهای اجتماعی و مذهبی است که با دو مساله و چالش بزرگ زندگی خود و جامعه روبه روست. او دو خواهان سرسخت دارد که یکی درباری و شاهزادهای زن باره از طایفه قجر و دیگری جوانی امروزی و به رنگ زندگی مردم است. او از سوی دیگر به دلیل نوع نگاه و اعتقاداتش، به یاری ندیمهها و دیگر مظلومان و باورمندان ملی و اعتقادی، به مقابله با قاجار برمی خیزد و با دفاع از آیینها و سنتها میکوشد به رغم تلاشهای مخالفان و موانع بسیار، مراسم تعزیه عاشورایی برپا کند.
مبارزه و ستیز محا و طرفدارانش با حاکمان و حکومت در حال اضمحلال قجر و ابتدای حکومت پهلوی، ابعاد گستردهای مییابد و نگاه دینی و اسلامی و عاشورایی را در مقابل کهنهها و سلطنت قاجار و پهلوی و کفر و ظلم و بی عدالتی و گمراهی به نمایش میگذارد.
مضمون و محتوای شاخص «رحیل» که با داستان و فیلمنامهای مناسب و شخصیت پردازیهای باورپذیر و کارگردانی متفکرانه و سنجیده و بازیهای خوب اندیشه فولادوند، زنده یاد حسام محمودی، حمیدرضا آذرنگ و جوانانی مثل علی عباسی زاده و ریحانه رضی همسو شده، از مجموعه تلویزیونی «رحیل»، اثری جذاب و با محتوا و مخاطب پسند ساخته است.
با آنکه درباره دوران قاجار، فیلم و مجموعه زیاد ساخته شده، ولی نگاه نو و تفاوت در پرداخت و ارائه حرفهای جدید، «رحیل» را از آنها متمایز کرده است.
امتیازهای هنری و محتوایی این سریال به ویژه در حیطه تولید بدون بریز و بپاش یک سریال تاریخی خوش آب و رنگ و با تکیه بر سه گروه مختلف تولید- نظیر آنچه در سریالهای مطرح دنیا شاهدیم- و در عین حال قرارگیری یک نظارت واحد بر هر سه گروه از طریق شکل گیری یک اتاق فکر به مدیریت رامین عباسی زاده که تجربههای فراوان در سریال سازی با درون مایههای مختلف دارد، نشان میدهد که میشود و میتوان در فضای دوران و رخدادهای متنابه هم، حرفهای تازه و هنرمندانه برای مخاطبان امروز هنر و سینما و سیما داشت و با احترام به فرهنگ، باورها و سلیقهها و پسندهای مردم، آثار تاثیرگذار ساخت و خانوادهها را همراه جوانان و نوجوانان به تماشای آنها دعوت کرد.
سریال تاریخی، مذهبی، اجتماعی، عاشورایی و خرافات ستیز «رحیل» که با داستان معناگرای خود و تکیه بر علم و ایمان و امید به نبرد با خرافات و اشرار و موانع تکامل انسانها و جامعه برخاسته، اثری محترم است و میتواند الگویی مفید باشد برای روایت داستانهای جذاب هزار و یک شبی در دل تاریخ و مصداقی بر این مدعا که همچنان اگر کار سریال سازی تلویزیون را به خبرههای باسابقه در تلویزیون سپرده شود قطعاً نتیجه منطقیتری برای مخاطب حاصل میگردد.