به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، وبسایت شبکه الجزیره در تحلیلی به قلم «جلیل العنانی»، استاد علوم سیاسی دانشگاه جانهاپکینز آمریکا نوشت: اول ژوئن سال گذشته، وزیر دفاع چین از برگزاری دیدار دوجانبه با همتای آمریکایی در حاشیه اجلاس «گفتوگویشانگری لا» در سنگاپور خودداری کرد.
این اولین باری نیست که چین از مذاکره بین وزیران دفاع طرفین امتناع میکند.
آمریکا در سه دهه گذشته بدون رقابت واقعی بر نظام جهانی مسلط بود، اما چین، قدرت رو به رشد اقتصادی، فناوری و نظامی است که به دنبال شکستن این هژمونی و رقابت با آمریکاست.
اگر فرض کنیم که میدان جنگ داغ بین دو کشور در منطقه دریای چین جنوبی متمرکز شود، عرصههای دیگری نیز برای رویارویی وجود دارد، که بین دو طرف کمتر داغ و مهم نیستند، اما تقابل در آنها اشکال متفاوتی دارد.
اکنون خاورمیانه، و بهویژه جهان عرب، حوزه جدیدی از نفوذ و رقابت بین دو قطب بزرگ است که هر یک از آنها به دنبال تقویت حضور خود است. درست است که ایالات متحده در منطقه حضور دارد، با این حال، حضور اقتصادی، سرمایهگذاری و فناوری چین گاهی اوقات از همتای آمریکایی خود پیشی میگیرد. در سالهای گذشته، چین به بزرگترین شریک تجاری کشورهای عرب خلیجفارس تبدیل شده است. پکن همچنین موفق به ایجاد مشارکتهای اقتصادی، فناوری و دفاعی با تعدادی از کشورها مانند عربستان (۵۰ میلیارد دلار) شده است.
چین همچنین با بیش از ۶۰ میلیارد دلار به بزرگترین شریک تجاری امارات تبدیل شده و انتظار میرود حجم تجارت دوجانبه تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برسد.
به عبارت دیگر، در زمانی که به نظر میرسد ایالات متحده درگیر جنگ روسیه در اوکراین و درگیری با چین در دریای جنوبی چین است، پکن در حیاط خلوت ایالات متحده و در یکی از مهمترین حوزههای نفوذ خود در نیم قرن گذشته درحال گسترش است.
اکنون پرسش مهم این است: آیا ما در آستانه درگیری بین آمریکا و چین در خاورمیانه هستیم؟ همانطور که در بالا توضیح دادیم نفوذ چین نه تنها از نظر اقتصادی و تجاری گسترش یافته، بلکه از نظر سیاسی، استراتژیک و نظامی نیز توسعه یافته است. چهار ماه پیش، چین از توافقی برای عادی سازی و از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان و ایران حمایت کرد که یکی از مهمترین غافلگیریهای سیاسی در منطقه در دوره اخیر به این ترتیب رخ داده است.
همچنین، چین دو سال پیش نیز تلاش کرد یک پایگاه نظامی مخفی برای خود در امارات بسازد که شوک بزرگی برای واشنگتن بود. چین بیش از ۶ سال است که یک پایگاه نظامی نیز در جیبوتی دارد و روابط قوی با کشورهای شاخ آفریقا، همان منطقهای که نیروهای آمریکایی نیز در آن مستقر هستند، ایجاد کرده است. چین برای جیبوتی نقش مهمی در تسهیل و دستیابی به اهداف طرح «کمربند و جاده» که ۱۰ سال پیش توسط چین راهاندازی شد، قائل است.
برخی از مقامات آمریکایی نشان میدهند که پایگاه نظامی چین در جیبوتی، آغاز مجموعهای از پایگاههای نظامی چین در آفریقا است که نباید منتفی شود، زیرا مسیرهای تجاری همواره نیازمند حفاظت امنیتی و نظامی توسط قدرتهای بزرگ اقتصادی و نظامی هستند.
برای مقابله با افزایش حضور و نفوذ چین در خاورمیانه، گزینههای زیادی برای آمریکا وجود ندارد، و پذیرفتن آن به عنوان یک اتفاق اجتنابناپذیر است؛ بنابراین هدف اصلی آمریکا اکنون این است که چگونه اثرات منفی آن را کاهش دهد؛ چرا که حضور و منافعاش در منطقه، یا تلاش برای توقف کامل آن، واضح و صریح است که میتواند به معنای وارد شدن به یک رویارویی آشکار با پکن باشد که ممکن است عواقب غیر قابل تصوری در پی داشته باشد.
تاریخ میگوید که هیچ دو قدرت بزرگی وجود نداشتند که در کنار یکدیگر زندگی کنند و در یک حوزه نفوذ همزیستی داشته باشند، بدون درگیری بین آنها. دیر یا زود، این درگیری بین واشنگتن و پکن در منطقه رخ خواهد داد.