به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی خبرگزاری دانشجو - الهه زوارهئیان، همه ما یک روز صبح چشم باز کردیم و بی هیچ مقدمهای عروسکهای باربیمان را با دستان خودمان از گوشه و کنار اتاق جمع و جور کردیم و فرستادیمشان به اعماق زیرزمین خانه. سرنوشت باربیهای بعضیمان نیز به دست خواهر کوچک یا خواهرزاده هایمان سپرده شد. از آن روز تا همین حالا که رنگ صورتی باربی در دنیا فراگیر شده، برای هر کدام از ما متفاوت سپری شده است. زمان متفاوتی که حالا با دور تند به عقب برگشته و انگار دستی، دوباره رنگ صورتی باربی و تمام متعلقات اش را از زیرزمین خانه هایمان بیرون کشیده و در تک تک لحظههای زندگیمان انداخته. پروفایل هایمان را طرح باربی زده، صفحه گوگل مان را گاهی صورتی میکند و تمام تلاش را به کار گرفته تا دوباره باربیهایمان را از صندوقچه ها بیرون بیاوریم. این اتفاق با اکران فیلم باربی در تابستان امسال در آمریکا و دیگر کشورهای جهان قوت بیشتری گرفت. فیلمی به کارگردانی گریتا گرویک که انگار میخواست دوباره به تمام دنیا یادآوری کند که روزی اغلب تان آرزو میکردید برای یک بار هم که شده در لابه لای دیوارهای صورتی آن خانههای پلاستیکی بچرخید و زندگی کنید. حالا من این آرزو را با فیلم باربی برایتان محقق کرده ام. به بهانه اکران این فیلم با زهرا اردکانی، دکترای علوم ارتباطات و پژوهشگر مطالعات زنان و رسانه در میز نقد به گفتوگو نشستیم.
باربی، مورد انتقاد جوامع غربی!
اردکانی در ابتدا با تاکید بر خود عروسک باربی به عنوان سوژه محوری فیلم گفت: فیلم درباره خود عروسک باربی است. عروسک باربی جایگاه پارادوکسیکالی در بین منتقدان در آمریکا دارد. این عروسک در سال ۱۹۵۹ خلق شد؛ در زمانی که موج دوم فمنیسم در حال جریان بود و تغییراتی در جایگاه زنان در این دهه و تنشهای موج دوم اتفاق افتاد. موج دوم فمنیسم الگوی زن سنتی را نقد میکند چرا که جامعه سنتی عدم توانمندیهایی در زنان میدیده اما موج دوم فمینسم این را از بین میبرد و زنان را توانمند در انجام هر کاری میبیند. باربی در آن بازه زمانی دقیقا در راستای همان اندیشهها ایجاد میشود؛ کاراکتری خلق میشود که در تمام کارها درجه یک است. باربی پزشک باربی وکیل و.. پس این ادعا که ابتدای فیلم مطرح میشود که باربی به جریان فمینسم و مساله حقوق زنان کمک کرده تا حدی درست است چون زنان را در موقعیتهایی نشان میدهد که در جامعه سنتی پذیرفته شده نبوده است. اما از جایی مردسالاری و سرمایهداری طی توافقی این محصول را مصادره میکنند و آرمانهای خودشان را اضافه میکنند. آرمانهایی که درباره فرم بدنی ایدهال خاص سرمایهداری است. خاص جهانی است که باید فروش برود. تو باید محصول متفاوتی را عرضه کنی تا بتوانی انبوهی از محصولات زیبایی و لاغری را بفروشی. این جایی درخدمت سیستم است در عین اینکه اول در خدمت ایدههای زنانه بوده اما از طرفی مصادره میشود. از این رو باربی در آمریکا نقد میشود و اشاره میکنند که باربی بدن ایده ال زنانه و ابژهگی جنسی زنان را ترویج میدهد.
باربیِ محافظهکار!
این پژوهشگر مطالعات زنان در ادامه با اشاره بیشتر به نقش سرمایه داری گفت: فیلم در تلاش است تاریخچه باربی و سیر اتفاقات این عروسک را توضیح بدهد و در نهایت به ری برنیدنیگ این عروسک اشاره دارد. فیلم با اشاره به باربی معمولی دنبال این است که نقصهای باربی را طی این سالها بر طرف کند. فیلم در این نقد محافظه کار است و این به دلیل سرمایهگذاری شرکت متل به عنوان سازنده عروسکهای باربی است. علیرغم اینکه ما انتظار داریم بدن ایده آل باربی را کامل کنار بگذارد اما به این نکته اشاره نمیکند و فرم را میپذیرد و بیشتر محافظه کارانه بخشهای مثبت باربی را مورد اشاره قرار میدهد. فیلم تاکید بر این دارد که باربی به جنبش های زنان کمک کرد؛ به همین خاطر قسمت آسیب زای باربی را مطرح میکند اما بر آن تاکید نمیکند.
فیلم فمنیسم را عامه پسند میکند. اصطلاح فمنیسم بازار بعد از چندین دهه در سالهای پایانی دهه 90 مطرح میشود و فمینسم را تبدیل به یک کالا میکند. کالایی که با آن فروش اتفاق میافتاد. این فیلم در کلیت یک فمنیسم بازار است و محصولی است که مورد مصرف قرار میگیرد. زمانی که فیلم فروش بالا دارد نشان از این است که جامعه مدنی دارد این فمیسنم بازار را میپذیرد. مختصات پذیرش آن نیز نسخه تلطیف شده از آرمان رادیکالی فمنیسم است و فروش آن نیز نشان میدهد که این محصول مورد پذیرش قرار گرفته است.
فیلمی برای تمام سلیقهها!
ارکانی ایده و پرداخت فیلم را همهپسند دانست و افزود: ایده فمنیستی فیلم طوری بسته بندی شده که مخاطب گسترده آن را بپذیرد. فیلم به قدری وسط بوده، خود خودش را نقد کرده و خودش به خودش خندیده و به سمت طنز پیش رفته تا مورد قبول واقع شود.البته که فیلم منتقد نیز داشته است. یکی از منتقدان نوشته بود فیلم متعلق به زمان حال نیست. در حال حاضر در بورس آمریکا از بین 300 شرکت 45 درصد مدیران عامل زنان هستند و عنوان کرده بود که فیلم با جامعه آمریکا سازگار نیست. این دقیقا آنجایی است که فیلم سویههای جهانی داشته چرا که جاهایی از جهان وجود دارند که زنان در مدیریت های کلان کشور در عرصه اقتصادی حضور ندارند. فیلم برای این کشورها نیز خود را آماده کرده است تا مورد قبول واقع شود. در حقیقت فیلم هم برای جامعه خود و هم برای دیگر جوامع ساخته شده است. فیلم برای دیگر جوامع که هنوز به حد کشور خودش نرسیده اند پیام دارد. پیام هایی هم برای جامعه آمریکا دارد که همان تلطیف و تعدیل است.
تغییر فرم ایدهآل باربی به نفع سرمایهداری!
اردکانی، منتقد و پژوهشگر زنان و رسانه ضمن توضیح تبلیغات فیلم گفت: ری برند شدن باربی یقینا هدف تجاری دارد و این سبک از ری برند شدن به دلیل تغییر فرم ایده آل است. کارکرد فرم ایده آل برای سرمایهداری همیشه این است که با آن محصول فروخته شود. زمانی که الگو و فرم ایده آلی برای بدن وتحصیلات و.. داده شود یعنی در کنار آن محصولات زیادی در حال فروخته شدن است. حدود بیش از یک دهه است که از بدن ایده آلی که باربی برای زنان تعریف کرده بود، گذر کردیم و در حال حاضر بدن های ساعت شنی مانند کیم کارداشیان و امثالهم نماد بدن ایده آل زنانه هستند. وقتی فرم ایده آل تغییر میکند محصولات جدید ارایه میشود. برای رسیدن به فرم ایده آل جدید فیتنس و داروهای مرتبط وعملهای زیبایی جریان مییابند و ری برند شدن باربی نیز به این دلیل است تا بتواند یک فرم جدید را به وجود بیاورد چرا که هر چه میتوانسته را با فرم بدن قبلی باربی به دست آورده و حالا نیازمند یک فرم جدید است تا محصولات جدیدش را بفروشد.
کشورهای در حال توسعه، مشکلات این نوع از برابریخواهی را ببینند!
این منتقدسینما در پایان با اشاره به تاثیرپذیری جوامع از این فیلم گفت: آنچه در آمریکا اتفاق می افتد از باقی جوامع جلوتر است این فیلم نیز جلوتر است. این فیلم مساله امروز جامعه ما نیست. فیلم به جوامع دیگر که میخواهند مسیر آزادی ها و برابری های زنان را بروند کمک میکند چرا که خودش مشکلات و نقصهای این نوع نگاه را مطرح میکند. همین آرمان شهر زنانه از دید مخاطب عام، نقص دارد. جامعه ای که تنها زنان در آن حضور دارند و مردان به طور کلی هیچ نقشی ندارند مخاطب را در نگاه اول زده میکند. مخاطب این ها را دریافت میکند و این نوع جامعه را جذاب نمییابد و میتواند این نقص را ببیند. فیلم نیز خودش این نقد را مطرح میکند. تفکر پیشینی ما درباره فمنیسم، مطلق است اما این فیلم نشان میدهد هر مرحله چه نقصی دارد و به کشورهای در حال توسعه که دغدغه مساله زنان را دارند، این نقص ها را نشان میدهد و مشکلات فمنیسم رادیکال را بازنمایی میکند. از این رو دیگر جوامع آن مسیر را طی نمیکنند و برای رسیدن به برابری حقوق زنان و مردان با آگاهی نسبت به اندیشههای موجود پیش میروند.