به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، کانال امتداد وابسته به حزب اتحاد ملت در اینباره توشت: «پیام خانم شیرین عبادی بهعنوان یکی از برندگان جایزه نوبل صلح درباره وقایع اخیر غزه، متعجب و متأسفم کرد. همواره شناخت مرز بین سیاست و حقوق بشر، یکی از موضوعات مهم مطرح در هر دو این حوزهها بوده است. یکی از کسانی که دیدگاهش درباره تمایز سفت و سخت بین دو حوزه سیاست و حقوق بشر همواره در ذهنم مانده، خانم عبادی است که در یکی از جلسات سالها پیش در جبهه مشارکت حضور داشتند. اما پیام دیروز ایشان، به باور من مصداق نقض آن حرفها و شاهدی بر غلبه تمایلات و اهداف سیاسی بر حقوق بشر است.
خانم عبادی در این پیام، تلویحا دو جنایت مجاز و غیرمجاز را مطرح کرده است. یکی رفتار واکنشی و البته آزاردهنده و غیرقابل دفاع حماس در دفاع از حق خود برابر اشغالگری اسرائیل که غیرمجاز و مجوزی بر «پایان» و درواقع کشتار وسیع آنها شمرده شده است؛ و دیگری، جنایات عنقریب اسرائیل است که، چون به تعبیر خانم عبادی، ید طولایی در انتقامگیری دارد و تعهدی نسبت به موازین حقوق بشری ندارد، پس مجاز است و هیچ نصیحتی هم لازم ندارد! در ریشهیابی این جنایات مجاز و غیرمجاز هم به اندازه اشاره گذرایی به اشغالگری و جنایات و خشونتهای بیحد و حصر و بلندمدت اسرائیل نکرده و برای نهادهای بینالمللی و دولتهای غربی هم در قبال آن مسئولیتی عنوان نکرده و تنها مسئله ریشهای را مماشات بیانتهای دولتهای غربی با جمهوری اسلامی بهعنوان حامی حماس و حزبالله مطرح نموده است! این همه آن چیزی است که از پیام خانم عبادی دریافت میشود.
آیا این نمونه مناسبی از یک نگاه حقوق بشری و منصفانه است که از خانم عبادی دیدیم؟ همه میدانند که ایشان به گزینه براندازی نظام حاکم بر ایران رسیده و در این رابطه فعالیت هم دارد. حق ایشان و هرکس دیگری است که چنین تصمیمی بگیرد و برای آن در چارچوب قواعد حقوق بشری تلاش کند، اما آیا برای یک فعال سیاسی دموکرات هم چنین مواجههای با حقوق بشر و مستمسک قرار دادن آن برای اهداف سیاسی مجاز است که از برنده جایزه نوبل صلح میبینیم؟
ایرادی بر محکومیت برخی رفتار حماس در وقایع اخیر نیست و در کنار بیان ریشههای اصلی آن، حتما لازم است. میتوان سیاستهای جمهوری اسلامی در منطقه را هم به زیر نقد رادیکال کشید، اما کیست که نداند ریشه اصلی خشونتهای اخیر و بسیاری از فجایع منطقه و یکی از بارزترین جلوههای آپارتاید در جهان، رژیم اشغالگر اسرائیل است که حتی قطعنامههای متعدد سازمان ملل علیه جنایات و کشتار و اشغال سرزمینی را به هیچ انگاشته و رادیکالیسم متقابل در منطقه را تشدید کرده است؟ و کیست که نداند اگر اراده غرب و مشخصا آمریکا بر توقف این جنایات بود، تاکنون حل شده بود؟ چرا از غرب چنین گام مهمی برای توقف خشونت در منطقه و گرفتن بهانه از دیگر نیروهای رادیکال مطالبه نمیشود؟ آیا این مواجهه یکسویه، اولویت منافع سیاسی بر حقوق بشر را متبادر نمیکند؟ اگر یک فعال عادی حقوق بشر چنین میکرد چندان مهم نبود، اما برنده جایزه نوبل صلح چرا؟!»
این نقد ملایم کانال حزب اتحاد ملت در حالی است که شیرین عبادی سالهاست به شکل علنی در خدمت سیاستهای ضد انسانی آمریکا و رژیم صهیونیست قرار دارد و بهعنوان ابزار دست آنها برای توجیه همین سیاستها عمل کرده است. او همچنان که از تحریمها علیه ایران حمایت کرده با گروهکهای تجزیهطلب و تروریست هم همکاری دارد و بنابراین عجیب است که نویسنده کانال امتداد از رفتار متناقض شیرین عبادی تعجب کند. این در حالی است که عبادی بهعنوان پادوی سلطنتطلبان در قبل از انقلاب فعالیت داشت و براساس انتخابی کاملا سیاسی و مورد حمایت آمریکا و صهیونیستها، نامزد دریافت جایزه صلح نوبلی شد که قبلا به جنایتکارانی مانند کیسینجر و شیمون پرز و مناخیم بگین و اسحاق رابین و... داده بودند.