به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، یکی از اتفاقات بزرگ حوزه فرهنگی و هنری در هر کشوری رسیدن به زیرساختها و تولیدات متعدد و متنوع در عرصه پویانمایی است. این اتفاق در چند سال اخیر برای کشور ما افتاده و انیمیشنهای ایرانی در مجامع بینالمللی هم با استقبال خوبی روبرو شد.
در میان چرخه اکران هم بارها توانست عنوان پرفروشترین و رقیب سرسخت سینمای کمدی هم باشد. از طرفی پویش نوشتافزار امسال هم با محوریت انیمیشن «بچه زرنگ» این نکته را نشان داد که توجه به زیرساختهای حوزه پویانمایی کشور میتواند به ارتقاء مقوله اقتصاد فرهنگ هم کمک کند. نکتهای که سازنده «پسر دلفینی» هم به آن اشاره کرده بود: «ما خیلی مشکل زیرساخت در کشور نداریم. البته از لحاظهای دیگر به نسبت سایر کشورها تفاوتهای عجیب و غریبی داریم. معمولاً عدد تمام شده یک انیمیشن در ایران حدود 1000 برابر کمتر از انیمیشنی است که در سایر کشورها تولید میشود. به همین دلیل، برای اینکه یک فیلم به خارج از ایران فرستاده شود و به یک اکران خود برسد، باید به همان اندازه هزینه تولید، هزینه پکیج، بازاریابی و ... شود.»
این نکته را به گونهای دیگر حامد جعفری تهیهکننده انیمیشن «بچه زرنگ» که این روزها با استقبال خوبی در اکران روبرو شده هم اشاره کرد. او گفت: نزدیک به یک میلیون دلار برای تولید این اثر طی 5 سال هزینه شده است و «بچه زرنگ» به لحاظ اقتصادی اثری موفق بوده است.
وی همچنین به سودآوری صنعت انیمیشن تا سال 2030 اشاره کرد و یادآور شد که بسیاری از تولیدکنندگان آثار با توجه به اختلاف نرخ دلار، تولیدات خود را به کشور هند منتقل کردند و حالا ایران در حال جایگزین شدن است و همین امر باعث میشود تا تولیدکنندگان داخلی به لحاظ تکنیکی آبدیده شوند.
به نظر میرسد توجه به زیرساختها و حمایت از انیمیشنسازان هم میتواند جلوی مهاجرت انیماتورها را بگیرد و هم با توجه به هزینههای پایینتر ساخت و تولید انیمیشن در ایران، آثار متنوعتر و پویاتری را شاهد باشیم تا در مجامع بینالمللی انیمیشن ایران حضور فعالتری داشته باشد. به شرط آنکه مسئولین مربوطه در حوزه فرهنگ و هنر هم به زیرساختهای این حوزه توجه کنند و هم انیماتورها و سازندگان فعال این حوزه را دریابند.
چرا که فروش 18 میلیارد تومانی طی 25 روز و جذب این همه تماشاگر به سینماهای سراسر کشور و از طرفی توجه کودکان و نوجوانان را به انیمیشنهای پاک در برابر انیمیشنهای عجیب و غریب پر از قهرمانان پوشالی، میتواند نقطه امیدوارکننده و البته سرآغاز حمایتهای مسئولان عرصه فرهنگ و هنر باشد.
اگرچه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال اضافه کردن ساختار پویانمایی به وزارتخانه و توجه بیشتر به حوزه انیمیشن است اما این روند باید هرچه زودتر به یک فرهنگ و رویه تبدیل شود.
اما در نشست «قرار هفت» که تهیهکننده «بچه زرنگ» در آن حضور داشت چه گذشت؟
در این نشست که با اکران انیمیشن «بچه زرنگ» آغاز شد، حامد جعفری تهیه کننده این اثر، عباس جواهری و جواد خدادای (روانشناس) حضور داشتند.
جواهری در آغاز این جلسه توضیحی از مفهوم «آرکتایپ» ارائه کرد و «هیرو» به معنای قهرمان را یکی از مفاهیمی دانست که همه انسانها نسبت به آن حس دارند. وی در سخنانش بر این نکته تاکید داشت که همه انسانها در درونشان یک قهرمان دارند که اتفاقا آن را زندگی نمیکنند و به همین دلیل هم وقتی فیلمی میبینیم که قهرمان دارد، با اینکه میدانیم واقعی نیست، محو آن میشویم. به عبارتی دیگر ما وقتی فیلمی را میبینیم که قهرمان دارد، حس میکنیم که قهرمان اثر همان قهرمان وجودی خودمان است که زندگی نکردهایم .
وی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای قهرمانی، جنگیدن است اظهار کرد: با اینکه در حال حاضر بستر جنگ در زندگیها وجود ندارد اما با این حال با نمیتوانمهایمان، استرسها و... در حال جنگیدن هستیم و کسانی که یاد میگیرند قهرمانشان را زندگی کنند افراد قویتر و جنگندهتری هستند و در مقابل کسانی که قهرمان درونشان را زندگی نکردهاند، حال بدی دارند؛ بنابراین ما نیاز داریم که آرکتایپها را در دنیای مدرن زندگی کنیم.
جایگاه انیمیشن در دنیای کودکان و نوجوانان
حامد جعفری تهیه کننده «بچه زرنگ» نیز در این نشست گفت: زمان تولید این اثر کار در حوزه کودک را بررسی کردیم و دریافتیم که موثرترین رسانه امروز در رابطه با کودکان و نوجوانمان، انیمیشن است. نکته تمایز انیمیشن نسبت به سایر رسانههای بصری این است که در کارهای تلویزیونی تالیف با تهیهکننده است و در تئاتر کارگردان این امر را بر عهده دارد و در سینما بین کارگردان و تهیهکننده مشترک است ولی در انیمیشن این کمپانی خالق اثر است که تولیدکننده محسوب میشود؛ بنابراین کمتر اسم عوامل شنیده میشود و این جنس خلق اثر باعث میشود رسوب تجربه در ساختار کمپانی شکل گیرد و به لحاظ فرم کیفیت افزایش پیدا کند.
وی ادامه داد: ما برای کسب این تجربه پس از ساخت آثارمان مصاحبههایی با مخاطبان آثار در سینما انجام دادیم تا از هر لحاظ از محتوا گرفته تا تبلیغات عملکرد را ارزیابی کنیم.
تهیه کننده انیمیشن «بچه زرنگ» با اشاره به فضای انیمیشن «فیلشاه» که از تولیدات پیشینشان بوده درباره «بچه زرنگ» گفت: قصه این اثر درباره بچه نبود ولی ما فکر کردیم در فرآیند شکلگیری نیاز به قهرمان داریم و این با ایده یک خطی و بازنویسیها به این چیزی که امروز میبینیم رسید. ما فکر کردیم که اگر قهرمانی از جنس بچهها و در فضای امروز باشد به ارتباط مخاطب با اثر کمک میکند.
جواد خدادادی که روانشناس حاضر در این جلسه بود، پیام «بچه زرنگ» را مفهوم اصلی قهرمان معنا کرد و گفت: بر اساس این انیمیشن، قهرمان کسی است که به درد جامعه بخورد و برای عموم سودمند باشد و من فکر میکنم در بخشهای مختلف انیمیشن «بچه زرنگ» میتوان این سودمندی اجتماعی را دید.
وی با تاکید بر اهمیت انتقال پیام به صورت غیرمستقیم و اینکه «بچه زرنگ» پیامها را به صورت غیرمستقیم به مخاطب میرساند بیان کرد: عناصر فرهنگی در بافت «بچه زرنگ» وجود دارد و در تولید آن از شخصیتهایی استفاده شده که شرطیسازی عجیبی دارد و به تعامل با بینندگان کمک میکند.
این روانشناس با بیان اینکه بچهها با پویانمایی تاثیرپذیری بیشتری نسبت به آموزش رسمی دارند تصریح کرد: قهرمان کسی است که با نظام هستی در پی صلح و دوستی پیش میرود، او کینهجو و انتقام محور نیست بلکه فضای صلح محوری در او پربارتر است.
وی با تأکید بر اینکه ایجاد تفاوت در فضا باعث معنادارتر شدن مفهوم قهرمانی میشود، افزود: قهرمان فردی است که بین خیر و شر دست به انتخاب میزند. او در جایی به جای انتقام و تحقیر و شکست، دستگیر و نجات دهنده عموم افراد میشود و این اتفاق هوشمندانهای است که در «بچه زرنگ» رخ داد و ما پیام صلح جهانی را از آن میشنویم.
ویژگیهای قهرمانی
عباس جواهری دیگر روانشناس حاضر در این جلسه قوی بودن قهرمان را خصوصیت ثابت آن معرفی کرد و گفت: قهرمان کسی است که ابزار قویتری نسبت به دیگر افراد دارد، او از یک نظر نسبت به افراد معمولی جامعه قویتر است و این ویژگی میتواند یا جسمانی باشد یا توانایی انجام کاری ویژه متمایز از جنس قدرت جسمی دارد. یعنی کسی که خیلی باهوش است ممکن است قهرمان نباشد.
قهرمانی مولفههایی دارد و یکی از آن این است که باید با ضدقهرمان مبارزه کند.
وی ادامه داد: قهرمان باید به مردم کمک کند و این مفهومی است که همه نسبت به آن آگاهند. اتفاقی که در «بچه زرنگ» وجود دارد این است که قهرمان تمام ویژگیهای قهرمانی را دارد و در اینجا یک تقابل بین قهرمان مدل بومی و قهرمانی که جنبه غربی دارد بهوجود میآید؛ چراکه در بیشتر انیمیشنها قهرمان در آخر داستان از بین برنده است و این وجه در «بچه زرنگ» وجود ندارد و همین ویژگی نقطه تقابل با انیمیشنهای غربی است. در «بچه زرنگ» قهرمان هم قرار است قدرتمند باشد و هم ناجی؛ و همین امر ارتباط با فرهنگ قهرمانی و بومی ما دارد.
حامد جعفری تهیه کننده «بچه زرنگ» نیز با اشاره به تغییراتی که در بازنویسی نهایی انجام شده گفت: ما در قصه «بچه زرنگ» چند نکته مهم داریم؛ از جمله اینکه قرار نیست ویژگی منحصر به فردی برای قهرمانی داشته باشیم بلکه باید نسخه خوب خود باشیم.
وی با اشاره به ارتباطی که «بچه زرنگ» در اکران جشنواره فیلم فجر با مخاطب داشته به بازخوردهای مثبت منتقدان پرداخت.
تهیه کننده «بچه زرنگ» در سخنانش اظهار کرد: کار ساختن برای مخاطب و اینکه محل درآمد از مخاطب داشته باشیم کار پسندیدهای است و ما در تولید هر انیمیشن سعی کردهایم یک پله به جلو برویم. در انیمیشن «شاهزاده روم» به ما گفته شد که در کنار جشنواره باشد و جایزه ویژه دبیر جشنواره به آن اعطا شد و در «فیلشاه» در بخش مسابقه بودیم ولی مورد قضاوت قرار نگرفتیم و در «بچه زرنگ» در بخش مسابقه بودیم و برای اولین بار یک انیمیشن سینمایی با کارهای سینمای رئال رقابت کرد و در تمام بخشها هم کاندید شد.
فروش «بچه زرنگ»
وی همچنین به فروش 18 میلیارد تومانی «بچه زرنگ» طی 25 روز و جذب 500 هزار مخاطب به سینما اشاره کرد.
در ادامه خدادادی، روانشناس این نشست یکی از دلایل ارتباط مخاطب با شخصیت «چنگیز» در «بچه زرنگ» را نوع عرضه آن دانست و افزود: مشکل ما در سالهای گذشته، ارائه ارزشها به سخیفترین شکل ممکن بود و من فکر میکنم چگونگی عرضه در جذب مخاطب تاثیر بسیار زیادی دارد.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش به خطاهای کلیشهای و مرسوم در تولیدات هنری اشاره کرد و یادآور شد که قهرمان بودن وابسته به جنسیت نیست.
این روانشناس با بیان این نکته که قهرمانی و قهرمان بودن به هر قیمت نیست، گفت: اصول الگوهای قهرمانی ما در زندگی نشان دادهاند که قهرمانها میتوانند خیلی از کارها را انجام دهند ولی از آن ممانعت میکنند. از سویی دیگر بهترین روش برای آشنایی با ارزشهای انسانی این است که مضامین و آموزشها، به صورت رقیق در متن و غیرمستقیم باشد. انتقال مفهوم به صورت مستقیم چندان تاثیرگذار نیست و با مهندسی نرم بهتر جواب میدهد.
استفاده از لهجههای گوناگون
جواهری نیز در ادامه نشست خطاب به حامد جعفری تهیه کننده «بچه زرنگ» گفت: کار شما طنز فاخری دارد و لهجه طنز مازندرانی که جملات بیادبی ندارد فاخر است. استفاده از لهجههای گوناگون در این انیمیشن باعث بومی شدن اثر شده و المانها به قدری با کار همراه شده که این اثر را برای مخاطب دلپذیر کرده است. «بچه زرنگ» از خیلی وجوه از انیمیشنهایی مثل «لوپتو» قویتر است.