به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، به نقل از روابط عمومی موزه سینما، سومین جلسه کارگاه «شخصیتپردازی در فیلمنامه» با حضور علی شاهمحمدی فیلمنامهنویس و مدرس دانشگاه عصر روز گذشته ۱۵ آبان در موزه سینما برگزار شد.
علی شاهمحمدی با بیان اینکه ضد قهرمان، شخصیت اصلی یا قهرمانی است که ویژگیهای قهرمانانه ندارد، گفت: شخصیت قهرمان، فعال، شجاع، قوی، مقاوم و دایم به دنبال هدف است و در پایان لزومی ندارد که به هدف نهایی خود برسد، اما حتی در صورت شکست در نبرد نهایی، واجد درک و معرفتی میشود که در آغاز فاقد آن بوده است. در مقابل، ضدقهرمان ویژگی قهرمانی ندارد. به عنوان مثال، شخصیت اصلی فیلم قهرمان اصغر فرهادی کاملاً در دسته ضدقهرمان قرار میگیرد.
وی ادامه داد: همچنین در سریال «هزار دستان» که به لحاظ روایی و تاکید خود مرحوم حاتمی شکل هزار و یک شبی دارد و شخصیت اصلی به معنای کلاسیک ندارد، مفتش ۶ انگشتی ضدقهرمانی قربانی شرایط و فقر دوران کودکیاش است. در مجموع میتوان گفت ضدقهرمان محصول ناامیدی نویسنده از انسانها است.
شاهمحمدی بیان کرد: قهرمان از کسانی دفاع میکند که نمیتوانند از خودشان دفاع کنند و در دوره مدرن گاه برای رسیدن به هدف، ارزشهای قانونی جامعه را زیر سوال میبرد. قهرمانها نباید غیر قابل دسترس باشند و حتی اگر قهرمان فیلم یک قدیس باشد باید ویژگیهای زمینی و انسانی داشته باشد.
وی با اشاره به شخصیتهای بیگناه نیز گفت: این نوع شخصیتها سادهدل هستند و معمولاً هر آنچه را که رخ میدهد، میپذیرند و همین پذیرش معمولاً موجب رستگاری آنها میشود. در این گونه شخصیتپردازی، کاراکتر بچه/ بیگناه معمولاً به یکباره از زندگی متنعم به تنگناهای تنهایی و فقر و غریبگی میافتد.
شاهمحمدی با بیان اینکه شخصیتهای بچه، دلسوز، خوش باور، صمیمی و دارای چهرهای معصوم هستند، ادامه داد: این نوع افراد تحت هیچ شرایطی ویژگی مثبت اخلاقیشان را ترک نمیکنند و با دروغ، تزویر، دورویی نسبتی ندارند.
این فیلمنامهنویس درباره شخصیت جوکر نیز گفت: این نوع شخصیتها همانند شخصیتهای کمیک برای تفرج خلق شدهاند، اما هدفی فراتر دارند و در لفافه شوخی، انتقادات تند را مطرح میکنند و اغلب رفتارهایشان موجب خنده میشود. در این نوع شخصیتها معمولاً انتقادهای اجتماعی به شدت به چشم میخورد و در عین حال رفتارشان موجب خنده نیز میشود.
وی ادامه داد: شخصیتهای جوکر بدون هدف و برنامه زندگی میکنند درواقع کلبی مسلک هستند مثل، چاپلین، جری لوئیس و …باید توجه داشت که اگر شخصیتمان جوکر یا سیاه در نمایش ایرانی یا دلقک است باید در یک پلات مشخص شده قرار گیرند و بیهدف نباشند هر چند ظاهراً خودشان هدفی برای زندگی ندارند. این نوع شخصیتها اغلب سرگرمکننده، شوخطبع، دوستداشتنی و به طرز شگفتآوری روشنگر هستند و در عین حال معمولاً از طرف دیگران جدی گرفته نمیشوند. شخصیتهای جوکر معمولاً از الفاظ خلاف عادت به راحتی استفاده میکنند و اغلب انتقادهای تند اجتماعی دارند.
شاهمحمدی درباره شخصیتهای عاشق در فیلمنامه نیز گفت: این نوع شخصیتها با نیروی قلب و احساسشان فکر میکنند و بزرگترین هدف آنها رسیدن به عشقشان است به همین منظور شاید گاهی رفتارشان و موقعیتشان موجب خنده دیگران شود. آنها با شخصیتهای حامی نیز همپوشانی دارند.
وی نوع دیگری از شخصیتهای کهنالگویی در فیلمنامه را جادوگر دانست و بیان کرد: این نوع شخصیتها در هر ۲ جبهه خیر و شر وجود دارند و اگر از جادوی واقعی استفاده نکنند به قدری ماهر هستند که تقریباً قدرتشان فراطبیعی به نظر میرسند.
این فیلمنامهنویس ادامه داد: شخصیتهای جادوگر در قطب منفی، به جای کمک، به دنبال قدرت و همواره به دنبالپیشرفت در سطوح مختلف جامعه هستند. آنها هم ایدهها و مفاهیم را درک میکنند و هم میتوانند با تغییر چیزها، چیزهای جدید خلق کنند.
شاهمحمدی با اشاره به شخصیتهای یتیم در فیلمنامهها نیز گفت: این نوع شخصیتها به دلیل اینکه ضعیف هستند نیاز به حمایت دارند، زیرا آسیبپذیر هستند به همین دلیل هم برای همه ما ارزشمندند مثال اولیور توئیست.
وی با بیان اینکه ما با شخصیتهای یتیم به خوبی همذاتپنداری میکنیم، افزود: در مجموع میتوانند از نقاط قوت دیگر کهن الگوها استفاده کنند، اما باید مراقب کاستیهای آنها نیز باشند. این نوع شخصیتها با افراد عامی و بی گناه همپوشانی دارند.
شاهمحمدی مطرح کرد: این نوع شخصیتها برای بقا و زنده ماندن تلاش کم نظیری دارند و به شدت همدلیبرانگیز هستند. آنها برای برون رفت از دایره تنهایی و طردشدگی مصمم هستند. این نوع افراد به منابع، امکانات و آدمهای مهم جامعه دسترسی ندارند و یاد میگیرند روی کسی حساب نکنند.