به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - سید رضا میرجعفری، نزدیک به بامداد روز شنبه 20 آبان ماه بود که مهدی عرفاتی سردبیر برنامه «به افق فلسطین» در توئیتی در شبکه اجتماعی X خود خبر از ادامه این برنامه با تیم دیگری «به تصمیم شبکه افق داد» و رسما اعلام شد که سازمان اوج و تهیه کننده این برنامه دیگر به تولید آن ادامه نخواهند داد.
این خبر تبدیل به زلزله ای در اخبار در عرصه فرهنگ و رادیو تلویزیون شد تا اینکه خود روابط عمومی شبکه افق با انتشار بیانیهای به آن واکنش نشان داد.
در بیانیه شبکه افق جملاتی بود که خبر اولیه سردبیر برنامه به افق فلسطین را نقض می کرد، در این بیانیه به صراحت مرقوم شده: «تیم محترم تولید این برنامه خود تصمیم به توقف تولید گرفته اند، شبکه افق با هدف حفظ این ارزش افزوده رسانهای در موضوع فلسطین و برای ادامه تولید این برنامه از تیمی جدید و حرفهای بهره خواهد برد.» در حالی که عرفاتی هرگز نگفته بود ما نخواستیم دیگر تولید کنیم بلکه از ادامه برنامه با تیم دیگری آن هم با تصمیم شبکه افق خبر داد.
ماجرا اما تمام نشد و در حالی که افکار عمومی و اهالی رسانه از احتمال فشار مدیریت شبکه به عوامل برنامه حرف می زدند مهدی عرفاتی نسبت به بیانیه شبکه افق واکنش نشان می دهد و باز هم در شبکه اجتماعی خود مینویسد: «مدیر شبکه افق تصمیم گرفت برنامه به افق فلسطین از شنبه ۲۰ آبان ماه با گروه دیگری ادامه پیدا کند... و تأکید می کند: هر گزارهای غیر از این، خلاف واقع است»
عرفاتی در مصاحبهای با روزنامه هم میهن هم درباره چرایی حذف برنامه توضیحات مفصل تری ارائه میکند: «مهم این است که برنامه پیش برود و مسئله فلسطین از اولویت نیفتد. چه با این تیم، چه با تیم دیگری. برنامه اگر متوقف میشد شاید ریشهیابی در مورد آن اولویت بود اما حالا که برنامه ادامه دارد مشکل خاصی نیست و امیدوارم کیفیت برنامه بهتر پیش برود. »
وی در مهمترین بخش توضیح خود حرف مهمی می زند و می گوید: «شبکه افق اشتباه کرد بیانیه داد. نباید حاشیه درست کنیم. » و در اینستاگرامش هم می نویسد: «قصد ندارم به حاشیههای اخیری که برای برنامه #به_افق_فلسطین پیش آمده بپردازم… از اول هم بنایمان همین بود. بچههای مظلوم غزه زیر آتش ظلم صهیونیستها جان میدهند و ما اینجا به اسم فلسطین یقهٔ هم را بگیریم!؟ حاشا و کلّا!
جمعی از بچههای سازمان اوج، یکدل و یکدست یاعلی گفتند و ۲۶ شبانه روز با همهٔ وجودشان پایکار آمدند تا قصهٔ پرغصهٔ فلسطینِ عزیز را برای مردم و افکارعمومی بطور شایسته روایت کنند. مثل هر کار دیگری از این جنس، حتما خطا و اشتباه هم داشتیم، اما در مجموع «به افق فلسطین» مورد اقبال قرار گرفت و روز به روز بر دایره مخاطبانش افزوده میشد.
مدیریت شبکه افق بنا به هر دلیلی تصمیم گرفت کار را با تیم دیگری ادامه دهد، ما هم با دلی پرخون پذیرفتیم، چون یقین داشتیم که این کار با همین تیم، به خروجی بهتری خواهد رسید. علیایحال دوستان افق تصمیم گرفتند و به ما ابلاغ کردند و ما هم تمکین کردیم. بجز یک متن سهخطی هم که موضع سازندگان برنامه بود، هیچ موضعی نگرفتیم و سکوت کردیم. اساسا هدف برنامه، ایجاد وفاق و همدلی بر سر آرمان فلسطین بود و گسترش دامنه اختلاف، نقض غرض این هدف بزرگ.
دیروز هم که خبرنگار محترم روزنامه هممیهن برای مصاحبه درباره حواشی اخیر تماس گرفت، همین موضع را پیش بردم که بجای پرداختن به حاشیه، به اصل مسأله فلسطین بپردازید.
به دوستان افق و برخی رفقای نادیده که این روزها همهجور تهمت و ناسزا نثار ما کردند هم برادرانه پیشنهاد میکنم بهجای پرداختن به حواشی و اتلاف انرژی، بر روی بالا بردن کیفیت برنامه و جلب رضایت مخاطبان تمرکز کنند.
به امید پیروزی مردم مظلوم فلسطین»
هر چند این گزارهها نشان از حسن نیت سردبیر سابق برنامه به افق فلسطین می دهد اما پردهای از ماجراهای ادامه دار ناهماهنگی و قربانی کردن مسئله مهمی به نام فلسطین و به حاشیه بردن اصل ماجرا یعنی انسجام و وحدت برای این مهم در بین مدیران رسانهای، نحوه برخورد غیر حرفه ای با تیم های تولید کننده در این سازمان و... میدهد.
حتی اگر رئیس سازمان صدا و سیما نیز پایش به ماجرا باز شود و در اظهار نظری بگوید: «همکاران در سازمان صداوسیما در حال بررسی موضوع هستند. به هر حال ما از هر نوع خلاقیت، نوآوری و برنامههایی که با هدف تبیین دقیق و روشن و بهروز شده آرمانهای انقلاب اسلامی که در رأس مهمترین آنها موضوع فلسطین هست استقبال میکنیم. درباره عناصر و موسسان فعال هم از روز اول گفتهام و شعار نیست و واقعیت و نیاز است. بار فرهنگ در کشور به قدری سنگین است که صداوسیما به تنهایی نمی تواند همه بار آن را به دوش بکشد. ما حتما از همکاری با موسسات رسانهای فرهنگی، افراد و عناصر رسانهای فعال استقبال می کنیم و آن را گسترش خواهیم داد.»
حال پرسشی که از شخص ریاست سازمان قابل طرح است این که جناب آقای پیمان جبلی آب رفته به جوی بر میگردد؟ و این مسئله مهم تا همینجا به اندازه کافی به دلیل عدم انسجام در مرجعیت اطلاع رسانهای و اخبار آن توسط فعالین سازمان و طرفین این تناقض گوییها از دست رفته و آنچه مخاطب و افکار عمومی در پس این ماجرا می بینند تناقضات بین عوامل تولید و سازمان است که تا همینجا کافیست که این برنامه و برند آن یعنی به افق فلسطین را در افق سازمان و حداقل نزد مردم محو کند.
به صورت مسئله اصلی بازگردیم: برنامه «به افق فلسطین» که به گفته بسیاری متفاوت ترین برنامه در مورد فلسطین بود و با گروه نسبتا حرفه ای و البته متفاوت خود سعی داشت تا مسئله فلسطین را که یکی از موضوعات عامل وحدت جامعه ایرانی در محکومیت اقدامات رژیم صهیونیستی بود را از منظر سلایق و گروه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تبیین و اخبار این روزهای غزه را بازتاب بدهد، اینکه این برنامه چقدر در این راستا موفق بود قابل گفت و گو و نقد است.
اما چرا همین فرصت هم به تهدیدی بزرگ در رسانه تبدیل شد؟ و چطور قربانی سلایق شخصی شد؟ چرا حتی روادارترین افراد مثل مهدی عرفاتی هم وارد این بازی دو سر باخت می کنیم؟ و آیا این کشمکشها روزی به پایان خود خواهد رسید؟ تا مردم هم حس کنند با یک رسانه ملی رو به رو هستند؟
در ماجرای «به افق فلسطین» مهمترین تصوری که ایجاد می شود این است که مدیران سازمان اعتماد کافی به برنامه سازان ندارند و هر وقت دلشان بخواهد باز هم بنا بر سلایقی تیم تولید را که مؤلف یک برنامه هستند بر کنار و تیم دیگری را بر سر کار می آورند و این در دنیای حرفه ای تولید برنامه یا هر اثر هنری جز از بین بردن اعتماد مخاطب آورده دیگری برای سازمان، شبکه و عنوان آن برنامه و البته ضرر به بیت المال نخواهد داشت.
مهم ترین پرسشی که از پس کشمکشهای این روزها بر سر «به افق فلسطین» پیش میآید این است که آیا فلسطین و آرمانهای آن آن هم در رسانه ملی آن هم در شبکه افق که موضوع آن اگر مسئله اصلی انقلاب اسلامی نباشد جزء مهم ترین آنهاست قربانی سلایق شخصی شد؟