گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهرا صلواتی؛ سریالهای تاریخی همواره جزو پرمخاطبترین آثار تلویزیون هستند و در اغلب موارد با استقبال چشمگیر بینندگان قاب جادویی مواجه میشوند. پرداخت به تاریخ و اطلاع از جزئیات و وقایع آن، چه مربوط به تاریخ معاصر باشد و چه مرتبط با سدههای گذشته، معمولاً در زمره علایق و دلمشغولیهای مردم قرار دارد و اصولاً هر ملتی علاقهمند است که از آنچه بر کشورش رفته مطلع باشد. نگاهی به کارنامه تلویزیون در چهار دهه اخیر نشان میدهد که هرگاه یک سریال جذاب تاریخی ساخته شده و روی آنتن رفته، اقبال مردم را به خود دیده است. از سریالهای مانند هزاردستان، کوچک جنگلی، کیف انگلیسی، در چشم باد، کلاه پهلوی و..؛ که تمرکزشان بر تاریخ معاصر بوده گرفته تا آثاری از جمله گرگها، پهلوانان نمیمیرند، سلطان و شبان، روشنتر از خاموشی، جلالالدین و... که به مقطع زمانی قدیمیتر پرداختهاند.
معمولاً وقتی سخن از سریال تاریخی به میان میآید، یک پروژه عظیم نمایشی که سالها زمان و بودجه کلان برای ساختنش مورد نیاز است به ذهن متبادر میشود. چنین سریال بزرگی قطعاً باید بازیگران زیادی هم داشته باشد و بالطبع عوامل فراوان و هنروران پرتعداد و.... به عبارت دیگر، تصور عامه بر این است که سریالهای تاریخی لزوماً باید به لحاظ صرف زمان و بودجه، در رده آثار درجه الف تلویزیون قرار بگیرند و ضمن هزینهکرد بودجههای چند دهمیلیاردی، سالهای زیادی را برای تولیدشان اختصاص داد. این تصور البته درباره برخی از سریالهای تاریخی مصداق دارد و تولید چنین آثاری واقعاً باید به این صورت باشد، اما ساخت هر سریال تاریخی لزوماً از این قاعده الگو نمیگیرد. بودهاند و هستند سریالهایی که قصهشان در گذشتههای دور میگذرد و اتفاقاً به لحاظ جذابیت هم کم و کسری ندارند، اما برای تولیدشان نیاز به صرف هزینههای هنگفت (لااقل در حد یک سریال درجه الف) نبوده است.
نمونه بارز این آثار سریال «مستوران ۲» است که این شبها روی آنتن شبکه یک میرود. یک سریال جذاب تاریخی که بر اساس قصهها و افسانههای کهن ایرانی ساخته شده و به نظر نمیرسد هزینههایی خارج از عرف معمول برای تولید آن صرف شده باشد. شواهد این ادعا میتواند دکور نه خیلی پرطمطراق و عظیم و باشکوه، جلوههای ویژه و میدانی معمولی، بازیگران با دستمزدهای نه چندان بالا، تعداد معقول هنروران و مواردی از این دست باشد. به تعبیر بهتر، سریال مستوران اگرچه کار جمع و جور و شسته و رفتهای است و اتفاقاً در جذب مخاطبان هم موفق بوده، اما یک اثر نمایشی تاریخی پرهزینه به نظر نمیرسد و تولید چنین سریالی میتواند به عنوان یک الگوی موفق در تلویزیون مورد توجه قرار گرفته و پیادهسازی شود. به معنای دیگر، سریالهای جذاب و پرمخاطبی مانند مستوران ثابت میکنند که برای ساخت آثار نمایشی تاریخی احتیاج به صرف هزینههای هنگفت نیست و با نگاه مناسب اقتصادی و مدیریت درست بودجه هم میتوان یک سریال تاریخی دیدنی را تولید کرد و به روی آنتن فرستاد.
برگ برنده سریال «مستوران ۲» قصه جذابش است که در یک مقطع تاریخی مربوط به گذشتههای خیلی دور روایت میشود. این قصه جذاب که برگرفته از حکایات و افسانههای کهن ایرانی است، آنقدر توانسته در جلب نظر و رضایت مخاطبان موفق عمل کند که بار مسئولیت را از روی دوش سایر اجزای سریال بردارد و سبک کند. البته که بخشی از این جذابیت قصه، به طراحی و خلق درست کاراکترها و رعایت استانداردها در شخصیتپردازی بازمیگردد. در چنین شرایطی وقتی یک کاراکتر درست طراحی شده، قرار است بخشی از یک قصه جذاب باشد، شاید برای ایفای نقش آن دیگر نیاز به یک بازیگر ستاره با دستمزد بالا نباشد. به تعبیر دیگر، قصه و شخصیتپردازی آنقدر درست و اصولی است که هر بازیگری بتواند نقش را به خوبی دربیاورد و به شکل ملموس و باورپذیر در پیش چشم مخاطب زنده کند.
حضور بازیگرانی توانمند، مجرب و با سابقه تئاتری و البته نه چندان ستاره و طبیعتاً با دستمزدهای آنچنانی در سریال مستوران که انصافاً از پس نقشهایشان هم به خوبی برآمدهاند، شاید به دلیل همین قصه و شخصیتپردازی درست و اصولی باشد. بازیگرانی مانند بهنام تشکر، کاوه خداشناس، محیا دهقانی، خسرو احمدی، رویا میرعلمی، الهه خادمی و سولماز غنی هنرمندان توانمندی هستند که تواناییهایشان را پیش از این در سریالهای مختلف به اثبات رساندهاند، اما سوپراستار و ستاره به آن معنا نیستند و طبعاً دستمزدشان در قیاس با برخی از چهرههای مشهور کمتر است. همین استفاده از بازیگران توانمند، اما نه چندان چهره میتواند یکی از راههای مدیریت هزینه و صرفهجویی در سریالهای تاریخی باشد. از سوی دیگر، اعمال چنین سیاستی میتواند فرصتی باشد برای بازیگران جوانی که در ابتدای راه هستند و چندان شهرتی هم ندارند تا بخشی از استعدادها و قابلیتهای خود را در عرصه بازیگری در معرض دید بگذارند و بتوانند گامهای ابتدایی را در هنرپیشگی محکم و استوار بردارند.
باز از سیاستها و اتفاقات خوبی که میتوان در سریال مستوران رصد کرد، استفاده از لوکیشنهای ساده و جذاب، اما مرتبط با زمان روایت قصه به جای ساخت دکورهای سنگین و هزینهبر است. این موضوع به ویژه در انتخاب لوکیشن کاخ حاکم مستوران نمود بیشتری دارد. سازندگان سریال مستوران به جای روی آوردن به دکورسازی و طراحی یک کاخ بزرگ که طبیعتاً صرف هزینه زیادی را میطلبیده است، یک خانه بزرگ قدیمی و البته نه چندان باشکوه و مجلل را به عنوان لوکیشن کاخ برگزیدهاند که هیچ ایرادی ندارد و اشکالی هم بر آن وارد نیست. چنین رویکردهایی بدون آنکه به کلیت کار لطمه وارد کند و از جذابیت اثر بکاهد، میتواند در مدیریت درست بودجه و هزینههای ساخت یک سریال تاثیر بهسزایی داشته باشد.
لطفعلی، کودکی که در سری اول سریال مستوران دزدیده شده، حالا و در فصل دوم، طبیب حاذقی است که میتواند ماهمنیر، دختر حاکم مستوران را از بند جادوی سیاه بدخواهانش برهاند و در عین حال، دل دختر را نیز برباید. چنین قصه اصلی و داستانکهای فرعی جذاب طراحی شده در اطراف آن توانسته سریالی را خلق کند و این شبها روی آنتن شبکه یک سیما بفرستد که در جلب نظر مخاطبان تلویزیونی موفق باشد.
ادبیات کهن ایرانزمین فراوان دارد از این قصهها، حکایات و افسانههای خواندنی و شنیدنی که هر کدام این قابلیت را دارند تا بهانه و دستمایه ساخت سریالهای تلویزیونی شوند. در پیش گرفتن سیاستهای صرفهجویانه و رویکردهای مبتنی بر اقتصاد مقاومتی (البته به شکل صحیح و اصولیاش) کمک شایانی در مسیر ساخت سریالهایی با محوریت این قصهها و افسانهها خواهد بود. در روزگاری که مخاطبان تلویزیون شاید از عاشقانههای جوانپسندانه و ملودرامهای اجتماعی خسته شده باشند، پرداخت به حکایات و افسانههای کهن میتواند راه چارهای برای تکثرگرایی و تنوعطلبی و لحاظ همه سلیقهها و خواستهها در طراحی و ساخت سریالهای نمایشی باشد.
سریال «مستوران ۲» یک نمونه موفق از ایندست سریالهای تاریخی است که بر مبنای یک قصه جذاب و بهرهگیری از تیم بازیگران توانمند و عوامل کاربلد بدون ریخت و پاشهای آنچنانی و صرف هزینههای هنگفت توانسته بینندگان خود را همچنان حفظ کند و حتی در قیاس با فصل اول بر تعداد آنها بیفزاید. مردم ایران همچنان به ادبیات و فرهنگ کهن خود علاقه دارند و حکایتها و افسانههای برآمده از این ادبیات، میتوانند دستمایه ساخت سریالهای تاریخی جذاب و جالب قرار بگیرند.