به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «درخت آرزوها» نوشته کاترین اپلگیت بهتازگی با ترجمه بهار علیزاده صبور و تصویرگری مرتضی یزدانی اصل برای گروه سنی بالای ۱۲ سال توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر و راهی بازار نشر شده است.
داستانِ کتاب درخت آرزوها از زبان یک درخت بلوط تعریف میشود که به خاطر برگهای قرمز زیبایش، اسمش را گذاشتهاند «قرمزی». او درخت آرزوی محله است. هر سال، مردم آرزوهایشان را روی تکههای پارچه مینویسند و آن را به شاخههای درخت گره میزنند.
در ابتدای کتاب کاترین اپلگیت نویسنده کتاب آن را به مخاطبان ایرانی تقدیم کرده و نوشته: تقدیم به تمامی دوستانم در ایران؛ امیدوارم قصه قرمز را که درباره مهربانی، مدارا و پذیرش است، دوست داشته باشید. یادتان باشد همیشه بلند و استوار بایستید، عمیق ریشه کنید و هرگز امیدتان را از دست ندهید! با بهترین آرزوها...
بهار علیزاده صبور مترجم کتاب هم ترجمهاش را به مهاجران افغانستانی در کشورمان تقدیم کرده است.
در بخشی از اینکتاب میخوانیم:
بانگو گفت: حرکت! چراغ قوه سلانه سلانه رفت وسط چمنها و دراز کشید. بدنش را جمع کرد. چشمهایش را بست. لبهایش را کمی از هم باز گذاشت و دندانهای کوچک و تیز مثل سوزنش معلوم شدند. بانگو گفت: آفرین! عالی است!
عنکبوت پشمالو گفت: کمی کف از دهانت بیرون بده! پایین خیابان استفان را دیدم که به این سمت میآمد. خوشبختانه سمر هم با چند متر فاصله پشت سرش بود. چراغ قوه اندکی جهید: کارم چه طور است مامان؟
عنکبوت پشمالو گفت: مامان قربانت برود! کارت محشر است. مامانی خیلی به موش کوچولو موچولوی خودش افتخار میکند. بانگو با عصبانیت داد زد: مرده باش! تو الان باید مرده باشی! چراغ قوه شانه بالا انداخت و گفت: یک لحظه یادم رفت خاله بانگو!
اینکتاب با ۱۸۰ صفحه، شمارگان ۷ هزار و ۵۰۰ نسخه و بهای ۲۲ هزار تومان منتشر شده است.