به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این مجادلات از آنجا ریشه گرفته که ستاد انتخاباتی آقای پزشکیان ابتدا متشکل از افرادی مانند علی عبدالعلیزاده و مصطفی مولوی تشکیل شد، اما به فاصله چند روز از سوی برخی اعضای دولت روحانی و شماری از اصلاحطلبان تندرو احاطه شد و ضمنا برخی حامیان علی لاریجانی هم تحت عنوان اصولگرا به این ستاد پیوستند.
در این میان، و در حالی که برخی مشاوران و اطرافیان دنبال تشکیل دولت با حضور افراد معتدلتر هستند، عده دیگری از اعضای مؤثر ستاد برای معرفی مدیران ارشد از میان افراد تندرو و رادیکالیزه کردن رویکردهای دولت چهاردهم فشار میآورند و این علاوهبر سهمخواهی احزاب حاضر در ائتلاف است.
درباره اختلافات زودهنگام، محمد فاضلی (مشاوری که در گفتوگوی فرهنگی، هاشف را پرتاب کرد و برنامه را نیمهکاره گذاشت) خطاب به پزشکیان نوشت: مواظب مجاهدین شنبه باشید. عدهای هستند که از شنبه بعد از جمعه انتخابات، سروکلهشان پیدا میشود و دنبال پست و مقام میگردند. آقای پزشکیان، اغلب مجاهدین شنبه، کارشان نابود کردن اعتماد مردم به شما، و زمین زدن دولتی است که تشکیل میدهید. مجاهدین شنبه در ستادهای مختلف زنبیل گذاشته بودند تا فردای انتخابات مدعی شوند، اما اغلب آنها که لیاقت و توانایی دارند، آنقدر نظربلند هستند و مناعت طبع دارند که داوطلب پست و مقام نمیشوند. آقای پزشکیان، اگر از خطر مجاهدین شنبه اجتناب نکنی، و رویه روشن و شفافی برای برگزیدن کابینهای متخصص، باتجربه، پاکدست، و دارای بینش روشن درباره مشکلات کشور نداشته باشی، خیلی زود زمین میخوری. آقای پزشکیان، تاریخ مصرف برخی تمام شده است. یکی از خطرات بزرگ این است که حلقه همکارانت را به حلقه همسالانت محدود کنی.»
احمد زیدآبادی از گردانندگان روزنامه هممیهن هم نوشته است: هیچ مجاهدی را نباید به صرف مجاهد بودنش در پستی گماشت که تخصص آن را ندارد؛ چه مجاهد واقعی باشد، چه مجاهد شنبه. قدرتطلبان و جاهپرستان خود و محیط اطرافشان را به کلی آلوده میکنند؛ پزشکیان باید چهارچشمی مراقب این نوع افراد باشد و بدون حجب و ملاحظه آنها را از کابینهاش دور سازد».
سعید لیلاز عضو حزب کارگزاران هم که خود در دولت روحانی، پستهای اقتصادی داشته، مینویسد: «مجاهدان شنبه، سهم و رانت میخواهند. انتخابات ریاستجمهوری که حداقل من از سال ۱۳۷۶ به این طرف یادم هست، این مفهوم «مجاهدان شنبه»، کاملا موضوعیت داشته و ما هر بار به بلایای آن مبتلا شدهایم و این خطر جدی در کمین دولت آقای پزشکیان هم هست. کسانی که کوچکترین دخالت و هزینهای نکردند در پیروزی کاندیدای موردنظرشان یا در دوران قبل از این پیروزی از هیچ محدودیتی تحت فشار نبودند و هیچ هزینهای برایش نپرداختند، روز شنبه، فردای روز انتخابات میآیند جلو و خودشان را صاحب حق میدانند و میگویند ما بایستی در محصول عمده این پیروزی شریک باشیم».
محسن رنانی هم که مواضع تندخویانه و افراطی دارد، نوشت: «من با خودم پیمان بستهام که وارد دولت نشوم. اما نیز پیمان بستهام که، دستکم تا زمانی که در پزشکیان صداقت هست و به توسعهخواهی او امیدی هست، دولت را رها نکنم؛ یعنی مثل رگ گردن به دولت نزدیک باشم؛ بنابراین تصمیم گرفتم فعلاً موقتاً پُست شریف «موی دماغ دولت» را برای خودم انتخاب کنم و منتظر حکم رئیسجمهور نمانم و از همین روز اول، کارم را شروع کنم. دکتر محمد فاضلی از نگرانیاش درباره «مجاهدین شنبه» گفت که نگرانی کاملاً بهجایی است. اما بیش از آن، من نگران «مجاهدان جمعه» هستم. یعنی آنان که واقعاً در جریانات دو هفتهای انتخابات برای پزشکیان از وقت و پول و انرژی و اعتبار و خواب و خوراک خود گذشتند. آنان که برای ستادها مکان و دفتر دادند؛ نیرو برای تبلیغ آوردند؛ پول چاپ بنر و پوستر دادند؛ غذا و پذیرایی و خودروی ستادهای ایشان تامین کردند... پرسش این است: این «مجاهدان جمعه» که برای موفقیت پزشکیان، پول و آبرو و هنر و دانش و خلاقیت و عشق خود را گذاشتند، آیا گذشتند؟ به گمان من «مجاهدین شنبه» را پزشکیان باید از خود دور کند و «مجاهدان جمعه» خود باید فضای اطراف پزشکیان را خالی کنند تا در صدقشان تشکیک نشود. تقریبا پیشاپیش روشن است که در خیلی از حوزهها بهویژه حوزههای صنعتی و اقتصادی، بدون حل مسئله تحریمها و بدون گشایش روابط با خارج تحول ویژهای نمیتوان ایجاد کرد. باز روشن است که در برخی حوزهها بدون خواست، حمایت و همکاری همه اجزای نظام سیاسی، تحولی چهره نمیبندد. پس چرا دکتر پزشکیان مسئولیت شکست احتمالی همه ارکان دولتش را برعهده بگیرد؟ اگر او انتخاب مقامات ارشد دولتش را از انحصار خویش و نزدیکان خویش خارج کند و به یک سازوکار شفاف غیرشخصی بسپارد، هم امروز از فشارها و سهمخواهیها آزاد میشود و هم فردا همه مسئولیت شکستهای احتمالی به پای او نوشته نخواهد شد.»