به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-محمد دانشور، از زمان ساخت مختارنامه توسط داود میرباقری، به اندازهای سریال مختارنامه بازپخش شده، که مخاطبین در ایام محرم کنداکتور سیمای جمهوری اسلامی ایران را حفظ هستند.
گر چه سریال فاخر مختارنامه هر قسمتش با استانداردهای تولیدات سینمایی برابری میکند، اما آخر فاخرترینها و بهترینها نیز تکرار میشوند و لوث خواهند شد.حال آنکه چرا رسانهی ملی در تکرار مکرر این سریال پافشاری دارد، پر واضح است که نسخه آلترناتیو آن هیچگاه تولید نشد. طی سالیان گذشته ساخت فیلمی با محوریت عاشورا و امام حسین (ع)، به یکی از آرزوهای سینماگران ایرانی تبدیل شده است.
با این وجود، علیرقم علاقه سینماگران و فیلمسازان کشور و در شرایطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان سینمایی، صدا و سیما و حتی سازمان تبلیغات اسلامی از تولید فیلمهایی با این مضمون سخن گفته، اما باز هم علت فقر آثار با محوریت عاشورا و دیگر آثار تاریخی و مذهبی تا این میزان، جای بررسی دارد.
اقتصاد مانع بزرگ
تولیدات دینی به دلیل بازسازی لوکیشنهای محل وقوع وقایع تاریخی، حجم عظیم دکور و اکسسوار صحنه، تعدد بازیگران به طور معمول پروداکشنهای عظیمی را نیازمند است. حال آنکه به این سیاهه باید اضافه کرد مدت زمان زیادی که عوامل آثار درگیر تولید این دست فیلمها هستند؛ بنابراین مدت زمان تولید فرسایشی همواره هزینههای بالایی را نیز میطلبید. به طبع بخش خصوصی و مستقلی، توان تامین آن را نداشته و کارگردانان و تهیهکنندگان، به ناچار باید از امکانات دولتی بهره ببرند.
گر چه تامین هزینههای تولید چنین اثری از توان یک یا دو نهاد دولتی نیز به تنهایی خارج است. همچنان که برای تولید فیلمی مانند محمد رسول الله (ص)، تامین مالی پروژه، به پروسهای طولانی تبدیل شد؛ بنابراین در بسیاری از مواقع، محدودیتهای مالی، سد بزرگ تولیدات دینی است که اجازه تکثر این تولیدات را نمیدهد.
فقدان فیلمساز متخصص
طی سالیان گذشته فیلمسازان نام آشنایی پای کار آمدند، اما از پس کار بر نیامدند. تجربههای ناموفقی، چون سریال تنهاترین سردار اثر مهدی فخیمزاده و اصحاب کهف و حتی سریال یوسف پیامبر اثر مرحوم فرج الله سلحشور را در زمره این تولیدات ناموفق میتوان برشمرد. سینمای دینی به دلیل تنوع موضوع و گستردگی جغرافیا و فرهنگ، تخصص اجرایی بالایی در تمامی حوزهها میطلبد و اینطور نیست که این تخصصها تنها محدود به کارگردان یا طراح صحنه و لباس باشد.
به همین دلیل، سینمای دینی در زمره ژانرهای سخت سینما محسوب میشود که تخصص، لازمه ورود به آن است و بنابراین بسیاری از کارگردانان علاقمند به فعالیت در این حوزه، به دلیل عدمتوانمندی لازم، زمینه ورود به این عرصه را پیدا نمیکنند. اما پرهزینهترین و در عین حال ناموفقترین اثر سینمای دینی را میتوان فیلم محمد (ص) ساخته مجید مجیدی دانست، که در ادامه علل آن را برخواهیم شمرد.
حساسیتها و محدودیتهای دینی
در کشور ما بنا به حساسیتها و باورهای اهل تشیع، ساخت آثار تاریخی-مذهبی با محدودیتهای بسیاری مواجه است. در واقع پرداخت به سوژههای دینی، وسواسها و حساسیتهای خاص خود را دارد. این حساسیتها، بهنوعی بزرگترین مانعی است که حتی دغدغهمندان این حوزه را دچار مشکلات بسیاری کرده و گاها تولیدات را نیز به محاق توقیف میکشاند. از جمله این آثار که طی سالیان اخیر همچنان با این حساسیتها مواجه است، فیلم درخشان رستاخیز اثر احمدرضا درویش است که انواع و اقسام واکنشها را به خود دیده است.
تا جایی که مجید مجیدی سازنده فیلم محمد (ص) در این خصوص میگوید: در این مسیر هیچکس در امان نیست و حتی خود علما هم در امان نیستند، چون گاهی مسائلی پیش میآید که گروههای مختلف نظرات مختلفی دارند و اینطور نیست که، چون کسی را میشناسند، بدون مشکل کار کنند؛ بنابراین ساخت چنین آثاری به دقت مورد رصد نهادها و سازمانهای مختلف داخلی و بینالمللی قرار داشته و آنها خواهان این هستند که به آن موضوع دینی، از دریچه نگاه آنها پرداخته شده و ملاحظات مدنظر آنها نیز در اثر رعایت شود.
اما رستاخیز
رستاخیز را باید بهترین فیلم، اما بیاقبالترین اثر سینمای عاشورایی دانست در فیلم درخشان احمدرضا درویش بازیگرانی، چون پوریا پورسرخ، بابک حمیدیان، حسین پورشیرازی و فرهاد قائمیان ایفای نقش میکنند، این فیلم در سال ۱۳۹۲ نخستین بار در سیو دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در هشت بخش که شامل بهترین فیلم و کارگردانی میشد، سیمرغ را بر شانههای احمدرضا درویش نشاند. دو سال پس از نمایش رستاخیز در جشنواره فیلم فجر در حالی که به نظر میرسید فیلم با حکم علمای اعظم رفع توقیف شده اکران عمومی آن آݝاز شد، اما بلافاصله با انتقاد برخی علما نسبت به محتوای فیلم که مهمترین آن به تصویر کشیدن حضرت ابوالفضل بود از پرده سینماها به پایین کشیده شد.
رستاخیز همانند سفیر و روز واقعه به واقعهی کربلا میپردازد و میتوان فیلم را به دو پاره اصلی تقسیم کرد. پارهی اول از فوت معاویه تا شب عاشورا و پارهی دوم از شب عاشورا تا شهادت امام حسین (ع) و پایان فیلم. مجموع بازی بازیگران قابل قبول و متناسب با فضای فیلم و داستان است که در این بین بازی بابک حمیدیان بازیگر نقش یزید و عبیدالله زیاد چشمگیر است.
درویش در فیلم رستاخیز چه در میزانسن و چه دکوپاژ، پرداخت، هدایت بازیگران و تدوین فیلم، اثری استاندارد و با کیفیت تولید میکند. از نقاط قوت رستاخیز سکانس پایانی اثر است درست جایی که شهادت امام حسین (ع) به صورت غیرمستقیم پرداخت میشود. موسیقی فیلم هم متناسب با ضرب آهنگ فیلم دقیق و است و اتمسفر ساز و بدون اینکه بر فیلم سوار شود پیش برندهی حس دراماتیک و تراژیک فیلم است و نهایتا بازی درخشان بابک حمیدیان که آنتاگونیستی (ضد قهرمان) بازی میکند که مخاطب از نگاه او در هراس است.
اما تمام هزینهها و سختیهایی که برای ساخت رستاخیز شده تا کنون بر آب رفته است. هنوز این فیلم رنگ اکران به خود ندیده و مشخص نیست چه زمانی مردم یکی از مهمترین فیلمهای مذهبی سینمای ایران را میبینند.پس با توجه به جمیع جوانب برشمرده شده، علت تولید کم این دست آثار کاملا هویداست. اوضاع و احوال فرهنگی جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند تولید آثاری، چون رستاخیز است و امید که مسئولین امر این همیت را در دستور کار قرار دهند.