به گزارش خبرنگار دانشجو در «هم «همایش بینالمللی تحقیق و تصحیح نسخههای خطی» گفت: هویت و شخصیت هر ملتی با میراث فرهنگی آن شناخته میشود.. میراث فرهنگی مکتوب و غیر مکتوب است. میراث غیر مکتوب آثار تاریخی و باستانی، زبان، ضربمثلها، ترانهها، حکایتهای رایجی که سینه به سینه نقل میشود واداب و سنتهای یک ملت است. ولی کتاب میراث فرهنگی مکتوب است. در این میان ارزش هیچکدام به میراث فرهنگی مکتوب نمیرسد. چون شفافتر از هر نشانه دیگری تفکر و جهانبینی ملتها را تبیین میکند. هر ملتی که بخواهد خود و گذشتهاش را بشناسد و راهی را که تا به امروز در تاریخ طی کرده بداند نمیتواند نسبت به میراث مکتوب خودش بیاعتنا باشد. خصوصا ملتی مانند ایران که وارث گنجینه عظیمی از میراث مکتوب است.
او در ادامه گفت: در سفرم به یکی از کشورهای معروف راهنمای گردشگران خیلی با افتخار ساختمانی را به ما نشان داد که قدیمیترین ساختمان تاریخی کشور ما است و 200 سال قدمت دارد. در بسیاری از کشورها قدمت تاریخی و میراثشان اینطور است. حال اگر بررسی کنید سابقه میراث فرهنگی ما به صدها سال پیش میرسد.
یک میلیون نسخه خطی فارسی در کتابخانههای هند موجود است
حدادعادل در خصوص جایگاه نسخههای خطی فارسی در دنیا بیان کرد: حدود یک میلیون نسخه خطی فارسی در کتابخانههای هند موجود است. که مجموع نسخههای خطی درکتابخانههای هند از جمع نسخههای خطی در کتابخانههای ایران بیشتر است. شما در هر کتابخانه بزرگ دیگر دنیا هم که پا بگذارید افتخارشان این است که چه تعداد نسههای خطی فارسی دارند. کتابخانه ملی پاریس، بادلین، آکسفورد یا موزه بریتانیا نسخه خطی فارسی برایشان معنا دارد. و ملت ایران را چه بخواهند یا نه ملتی با سابقه درعلم و دانش و تفکر و معرفت میدانند.
او ادامه داد: کسانی هستند که معتقدند هرچیزی مربوط به گذشته است تاریخ مصرفش گذشته است. این تفکر معتقد هستند گذشته برای گذشته است. و گذشته را مادون میدانند. نمیتوانیم بگوییم هر آنچه در گذشته بوده حتما دونتر و پایینتر است. اگر به همان اروپا که این تفکر از آنجا وام ئگرفته شده توجه کنیم. میبینیم در اروپا امروز آثار افلاطون و ارسطو جدی گرفته میشود. کدام دانشگاه معتبر رشته فلسفی در دنیا را میتوانید بیابید که بخشی از آن به بررسی آثار یونان و افلاطون و.. اختصاص پیدا نکند. بسیاری از موضوعات است که اصلا مشمول گذشت زمان نمیشود. و باید حتما شناخته و معرفی شود. برای افرادی که بخواهند در این تفکر لجاجت کنند، میگویم از زبان و ادبیات که نمیتوانیم صرف نظر کنیم. ادبیات فارسی با معارف گذشته ما عجین است. در دیوان حافظ اگر کسی از اصطلاحات نجومی سر در نیاورد. درک خیلی از ابیات برایش سخت است. یک معلم فارسی برای تدریس ادبیات باید با خیلی از رشتههاد غیر از ادبیات آشنا باشد تا بتواند ادبیات را تدریس کند. بههمین دلیل است که ما هیچگاه نمیتوانیم با گذشته وداع کنیم. لجبازترین آدمها باز محتاج هستند که بدانند پیشینیان چهطور فکر میکردهاند. و این امر احترام ما را نسبت به مصححان نسخهای خطی برمیانگیزد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تجلیل از مصححان گفت: مصححان کار بسیار مهمی انجام میدهند. تا کسی با عالم تصحیح نسخها ی خطی سر و کار نداشته باشد. نمیداند این کار چقدر دشوار است.
به قول شاعر عرب:
روغنی در شیشه صاف و روشن ریخته غافلی برسر چه آمد دانهی بادام را
ما وقتی نسخه خطی را در کتابخانه میبینیم، فکر میکنیم کسی نسخه خطی را مقابلش گذاشته و نوشته و چاپ کرده است. ولی اگر پنج صفحه از آن نسخه را بدهند که بخواند متوجه سختی کار مصحح نسخههای خطی میشود.
او در ادامه بیان کرد: من تا کنون فرصت و جرات ورود به کار تصحیح نسخ خطی را نداشته و در حاشیه با این کار آشنا هستم. فقط اشاره میکنم تا بدانید که چه میزان صبر و حوصله و دانش و هنر نیاز است، تا کسی مصحح نسخه خطی شود. اولین کار شناختن نسخه است. یکی از مواردی که شامل جعلذ شده همین نسخههای خطی است.مصحح نسخه خطی ابتدا باید کاغذ را بشناسد. دوم باید جلدها را بشناسد. خیلی از جنبههای هنری آثار در همان جلدشان است. مسئله بعدی خط است. که مصحح با نگاه به خط دوران آن را تشخیص میدهد. مصحح باید رسمالخط را بشناسد. و زبان را باید تشخیص بدهد. که زبان شامل واژگان و دستورزبان و طرز نگارش میشود. نکته مهم دیگر آن است که مصحح باید تشخیص دهد چه میزان اجازه دارد رسمالخط را به رسمالخط امروزی برگرداند. که خودش بحثی پیچیده است. مسئله دیگر موضوع فهرست نویسی و فهرست نگاری نسخههای خطی است.
او در خصوص تصحیح نسخههای خطی اظهار داشت: گاهی افراد مبتدی برای فهرست نویسی به چند صفحه اکتفا میکنند ولی شخصی مانند مرحوم آقای حائری تشخیص میدهد آن نسخه یک رساله نبوده و چهار رساله است. و با ورق زدن نسخه خطی شروع و پایان رساله را تشخیص میدهد. از همه این موارد مهمتر احاطه به موضوع کتاب است. خیلی از علمای دین توانایی تصحیح نسخ خطی دارند. در دوران ما مرحوم حسنزاد ه آملی این توانایی را داشتند. کتا ب «خزائن نراقی» را که ایشان تصحیح کردند اگر ورق بزنید شگفتزده میشوید از علم و دانشی که لازم است که کسی بتواند همچین کتابی را تصحیح کند. مصحح این کتابها دهها توانایی و دانش نیاز دارد. و ما بسیار از این مدل نسخههای خطی داریم. کتابهایی بسیار جذاب و مفید که هر مصححی نمیتواند آنها تصحیح کند. باید به زبان عرب و فارسی مسلط بوده و از معارف اسلامی اطلاعات داشته باشد.
اگر ما امروز میبالیم به گذشته خودمان مدیون و مرهون کسانی هستیم که سربازان گمنام فرهنگ ایران هستند
حداد عادل در ادامه گفت: بعد از اختراع چاپ و صنعت چاپ این هنر در کشور ما آرام آرام شروع شد.و در واقع علامه قزوینی پیشگام و بنیانگذار تصحیح نسخههای خطی در ایران بودهاست. و در ادامه بزرگانی مانند مرحوم مینویی، مرحوم ایرج افشار، مرحوم دانشپژوه و خیلی از بزرگان دیگر در این حوزه کار کردند. و اگر ما امروز میبالیم به گذشته خودمان مدیون و مرهون کسانی هستیم که سربازان گمنام فرهنگ ایران هستند.
دکتر حداد عادل درباره مرحوم مینویی گفت: مرحوم مجتبیمینویی در مدتی که رایزن فرهنگی در ترکیه بود. هزار نسخه دخطی را از کتابخانههای مختلف در این کشور را شناسایی و با وسایل محدود 70 سال پیش از آنها عکس و فیلم تهیه کرده و به کتابخانه دانشگاه تهران اهدا کرده است. و این یک گنجینه بزرگ است.
با تصحیح بیشترنسخههای خطی به دیگران بفهمانیم چه گذشته با شکوهی داشتهایم. وچه آینده با شکوهتری خواهیم داشت
او در ادامه در خصوص انجمن مصححان بیان کرد: تشکیل انجمنی که آقای طیب عهده دار آن شدند. باعث میشود هویت صنفی به افرادی که این رشته را انتخاب کردند، داده شود. و سنت دتجلیل از مصححین نسخههای خطی و رونمایی آنها سبب میشود این امر مهم فراموش نشود. و به عنوان خواننده این کتابها از ایشان سپاسگزارم. و امیدوارم با تصحیح بیشتراین بخش از میراث فرهنگیمان به دیگران بفهمانیم چه گذشته با شکوهی داشتهایم. و ملت ما چه آینده با شکوهتری خواهند داشت.