به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، ظاهرا فصل چهارم «زخم کاری؛ مجازات»، مهر پایانی سریال بر سرنوشت شخصیتها و خرده داستانهای این سریال خواهد بود. با پخش تیزر جدید از این فصل برای زخم کاری، پایانِ خون و جنون نام گرفته است .این که کدام بازیگران در فصل پایانی حضور دارند، تاکنون رسما اعلام نشده است اما چندی پیش اولین عکس از پشت صحنه این فصل منتشر شد که در نشان دهنده فیلم برداری تیم در نروژ بود. آن طور که از عکس مشخص بود و در خبرها هم آمده بود، بازیگرانی که در سکانس های نروژ بازی دارند، رعنا آزادی ور و الناز ملک هستند و جواد عزتی حضور ندارد. از تصویربرداری در اسلوی نروژ هم مشخص شد در این فصل بالاخره ماجرای قرارداد نروژی ها که از فصل اول در باره آن صحبت شده بود روشن می شود.
حضور مهدی پاکدل در عکسی از پشت صحنه این فصل از سریال شاعبه هایی را از حضور این بازیگر در فضل پایانی زخم کاری رقم زد که می تواند موضوع همراهی این بازیگر به عنوان همسر رعنا آزادی ور این حواشی را نقض کند.
به هر حال زخم کاری سریالی پر مخاطب بود که هر چه در فصل های بیشتر کش پیدا کرد ، از کیفیت و میزان جذب مخاطبش کاسته شد، چهره هایی که هر کدام یکی پس از دیگری به آسانی یک آب خوردن با سناریوی مرگ از این سریال حذف می شدند! و یا حتی سوتی های کوچکی که نقل و نبات فضای مجازی شده بود ؛مانند آن که چرا در یک سکانس، خانه اسپاد آیفون تصویری دارد و در جایی که انسیه قرار است بیخبر به آپارتمان او بیاید، زنگ معمولی میشود و یا این که برند ادکلن پسرمالک با این همه تاکید بر سکانس های علاقه پدرش فرق کرد؛ البته موضوع گاف های متعدد در سکانس هایی از سریال به عنوان معضل نیست بلکه در آثار بزرگ هالیوودی هم مثالش را پیدا می کنیم.
نکته قابل توجه این است که فصل اول زخم کاری بدون پیش بینی برای ادامه ساخته شد، پس از آن که استقبال بسیاری از سوی مردم در خصوص این سریال شکل گرفت ، جرقه ای برای ادامه ساخت این سریال در ذهن تهیه کننده و کارگردان رقم خورد، داستانی که برای با پایان بندی سعی در خاتمه داشت این بار با یک شوک آرمانی مرده ای که در تابوت بود زنده شد، اما حضور کمرنگ جواد عزتی در فصل دوم انتقاد هایی در پی داشت ، و تکیه به جمله ی پسر مالک به این عنوان که " من میثم پسر مالک هستم" کم کم دستمایه شوخی و خنده کاربران فضای مجازی شده بود. درپایان نیز کارگردان و نویسنده هر شخصیت اضافی که دیگر نمی دانستند چطور پردازش دهند را درگیر کشت و کشار و مرگ کردند ؛ مصداق بارز " نه خانی آمده و نه خانی رفته است" ، در فصل سوم حضور پررنگ مالک قرار بود باز هم بترکاند ، اما گویی فیلمنامه و آن همه قتل هایی شبیه به آب خوردن کشش آن را نداشت که دوباره همچون فصل اول این سریال سر و صدا کند.
با اخباری مبنی برشروع فصل چهارم و پایانی این سریال امید است کارگردان متوجه ظرافت در پایان بندی باشد.
حامد مظفری ، عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینما در گفت و گو با خبرگزاری دانشجو در خصوص سریال زخم کاری گفت :« "زخم کاری" به عنوان دومین تجربه سریال سازی محمدحسین مهدویان، خوب شروع شد و خوب هم به اوج رسید ولی در فصل دوم افت کرد و باز در فصل سوم توانست خاطرات خوش مخاطبان از فصل اول را یادآوری کند. مهدویان اساسا کارگردانی است متبحر در مستند نمایی(ماکیومنتری) و اولین سریال خود "آخرین روزهای زمستان" را در همین سبک و سیاق ساخت و بعد "ماجرای نیمروز" ادامه همین سبک بود و حتی در "لاتاری" که به دوران معاصر آمد باز غلبه آن حرکت براساس یک ناظر بیرونی و بستن قاب ها انگار که در حال تماشا از لنز دوربین سوپر۱۶ هستیم، ادامه داشت. در "درخت گردو" همچنان همین روند را شاهدیم منتها با رگه هایی تند از سانتی مانتالیزم و نوعی احساسات گرایی درگیرکننده.
مهدویان در "زخم کاری" تلاش کرده بود از آن فضای مستندنمایی بیرون آید و از لرزش دوربین کم کند و به جای ناظر بیرونی دائمی، نمای نقطه نظر را در ترکیب با نظارت بیرونی و درونی پیش ببرد و خرق عادت در انتخاب بازیگر و رفتن به سراغ بزرگانی مثل کاظم هژیرآزاد، سیاوش طهمورث، منوچهر علیپور، هادی قمیشی و...، بسیار به بایستگی فصل اول کمک کرده بود. داستان در فصل دوم بیخود کش آمده بود و عدم وجود نویسنده متبحر و بسنده کردن به استوری گذاران، نزولی با شیب تند را در پی داشت که بسیاری از هواداران سفت و سخت فصل اول را هم به انتقاد واداشت. بماند که حذف جواد عزتی و بسنده کردن به جوانی -مرتضی امینی تبار-که در همان نقش فرعی هم لنگ میزد در جایگاه کاراکتر اصلی، به شدت کیفیت سریالی را که در فصل اول در تعادلی در بازیگری به سر می برد، کاهش داد. »
وی در ادامه گفت : «برخلاف ادعاها حضور کامبیز دیرباز-با آن گریم پیر-هم جواب نداد و البته این ربطی به توانایی کامبیز ندارد چون او با هدایت مسعود جعفری جوزانی نقشی به مراتب پیرتر در فصل آمریکای "در چشم باد" را به خوبی ارائه داده بود منتها اینجا انگار بازیگردان آن قدر تجربه نداشت که بتواند لحن لازم برای یک پیرمرد و حتی آکسان بندی های یک فرد فرتوت و در عین حال طماع را تحلیل کرده و به کامبیز القا کند.»
مظفری در خصوص فصل سوم زخم کاری گفت :«در فصل سوم تولیدکننده از تجربه فصل اول و دوم یکجا درس گرفت و با داستانی شسته رفته تر جلو رفت، ویژگیهای مثبت فصل اول را امتداد داد و بیخود بر چهره های گمنام قمار نکرد و همان عزتی را مجدد وارد داستان اصلی کرد و باز زوج مهدویان-عزتی بود که کار را پیش برد. توجه به حفظ ضرب آهنگ در فصل سوم بیشتر شده و از آن مهمتر اینکه بر بازی حرفهایهای جمع و فی المثل رعنا آزادی ور بیشتر تاکید شده و از آماتوریسم کم شده بود و پایان بندی که دوئلی بود میان مالک و سمیرا به بهترین شکل رخ داد.»
وی در پاسخ به سوال خبرنگار دانشجو در خصوص پایان بندی فصل چهارم سریال زخم کاری گفت :
«فصل چهارم سریال با عنوان "مجازات" و با شعار تبلیغاتی "پایان خون و جنون" عرضه میشود و معلوم است که داستان بناست پایان گیرد و این فینال بسیار برای مهدویان، مهم است چون اگر نتواند به غنای لازم برسد ممکن است آینده حرفه ای او را تحت تاثیر قرار دهد. اینکه بخشی از داستان را به نروژ برده اند و اینکه جواد عزتی و رعنا آزادی ور هستند که پیش برنده فصل چهارم هستند یعنی بازی با مهره های پیروز. می ماند داستان که شنیده شده براساس یکی دو پرونده واقعی فسادهای اقتصادی سالیان اخیر دراماتیزه شده است. مهدویان هرچه بیشتر توانسته باشد در فصل چهارم به سمت و سوی داستان پردازی شخصیت حقیقی آدم های احاطه کرده اش برود بیشتر موفق میشود یعنی به اندازه کافی خون و قتل و خونریزی و جنایت و آدمکشی و وان حمام در فصول قبلی دیده ایم و اینجا اگر پایانِ خون و جنون است باید قدری جنبه های روانپریشانه پرسوناژها را دریابد و به سمت یک سایکودرام دلهرهآور رفته باشد تا پایانی آبرومند رقم بخورد.
خبرنگار مهلا رنجبران
تیزر فیلم چهارم زخم کاری