به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، کاروانسراها بخش مهمی از تاریخ و میراث فرهنگی ایران هستند. آنجا که مردم از مرد و زن وقتی به آن میرسیدند از گزند راهزنان و نامحرمان در امان بودند و میتوانستند با خیال راحت پس از مسافتی طولانی در آنجا استراحت کنند و حتی راهزنها هم به حرمت حریم آنجا و البته وجود افرادی برای ایجاد امنیت به خود جرأت نمیدادند وارد آنجا شوند. مکانی که حتی در تاریخ محل سکنای بزرگانی و محل گفت و گوهای متعالی مردان و زنان مسافر این سرزمین بود.
از لحظهای که خبر اجرای یک موسیقی با عنوان «کنسرت فرضی» در رسانههای فارسی زبان معاند منتشر شد و نقض حرمت نمادین کاروانسرایی تاریخی در این مرز و بوم دست به دست شد باید به این فکر کنیم که هویت ایرانی اسلامی ما و البته «محیط» این مرز و بوم مقدس را چطور باید از شر چنین هنجارشکنیهای ریاکارانه نجات دهیم؟ و خون جوانان این وطن که اتفاقا موضوع یکی از قطعات اجرایی بود را از تحریف بزرگ نشان دادن جلادان به عنوان شهید به جای آنها که رسمشان چیز دیگری بود رها کنیم؟
جای جای این مرز و بوم مقدس و به نوعی «حرم» است اما برخی مکانها نمادی تاریخی از آن هستند و کاروانسراها یکی از آنهاست که از دیر باز باعث افتخار تاریخی ما ایرانیها برای تلاش حفط امنیت راهها بودهاست، عمل پرستو احمدی نه فقط فعلی به دور از هنجارهای شرعی در ایران است بلکه مانوری واقعی بر خلاف واژه کنسرت فرضی علیه هویت هزاران سال این دیار است. پاسخ خون شهدای امنیت ملی را چگونه خواهیم داد؟
غفلت از محیطهای نمادین ایرانی مثل کاروانسراها و میراث فرهنگی کشور و عدم حفظ هویت و حرمت آنجا، اجرای هنری با وضعیت خلاف شئونات ایرانی و اسلامی و بی ربط و رها کردن آنها صدمات جبران ناپذیری برای فرهنگ کشور و محیط های دارای ارزش میراث فرهنگی کشور خواهد بود. و نه تنها رونق بخش آن نیست بلکه معنایی جز ویران نمودنشان که رسم و یادآور حمله مغول و اشرار به ایران است ندارد.
اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود، پرستو احمدی حکم راهزنی را دارد که به ناجوانمردانهترین شکل به نام سخیف «کنسرت فرضی» به کاروانسرایی تاریخی زد و در صورت عدم واکنش درست مسئولین فرهنگی، نظارتی و قضایی آنها هم حکم ساربانی خواهند داشت که با راهزن شما بخوانید کسانی که در بهترین حالت ممکن است با بی فکری میراث فرهنگ و تمدن کشور را وارد پرتگاه بزرگی کنند شریک خواهند شد و بدانند درگیری این ماجرا از گرفتار شدن فرهنگ کشور با امثال ساسی مانکن خطرناکتر است.
پای معاون هنری وزیر ارشاد با دنبال و لایک کردن شبکه اجتماعی پرستو احمدی در این پرونده باز شد. بهمن بابازاده خبرنگار حوزه موسیقی در توییتی ادعا کرد: نادره رضایی معاونت هنری وزارت ارشاد با لایک کردن پست «پرستو احمدی» حمایت خود را از فعالیت های این خواننده خانم خبرساز را نشان داده است.
بهمن بابازاده خبرنگار حوزه موسیقی در توییتی نوشت: نادره رضایی معاونت هنری وزارت ارشاد با لایک کردن پست «پرستو احمدی» حمایت خود را از فعالیت های این خواننده خانم خبرساز را نشان داده است.
آیا معاون هنری وزارت ارشاد خودش مخاطب این ماجراست؟ اگر خیر! منتظر واکنش او خواهیم بود، امیدواریم شخص وزیر ارشاد اینجا به وظیفه اداری خود اکتفا نکند و به دلایلی که بالا گفتیم واکنش مناسبی نشان دهد و با انتشار پیام ماجرا را رفع و رجوع نکند.
موضوع تشکیل پرونده برای پرستو احمدی کمترین کاری است که دستگاه قضایی با ورود به آن وظیفه خود را انجام میدهد اما وزیر ارشاد باید پاسخگوی عمل معاون هنری خود نادره رضایی و اقدام احتمالی وی و البته واکنشهای بعدی نیز باشد.
از طرف دیگر مسئله پرستو احمدیها با اقدامات صرف قضایی حل نمیشود و این موضوع یک سرش تطمیع آنها مثل مقاصد مهاجرتی و روی دیگر آن تحریک برای بر هم زدن امنیت عمومی است و ریشه دامن زدن به چنین اعمالی را باید در دستگاههای فرهنگی و نظارتی نیز جست و جو کرد.