به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،یاسمن علیآباد- در سالهای اخیر، مسئله کمبود پزشک در کشور به یکی از چالشهای اساسی نظام سلامت تبدیل شده است. در حالی که بسیاری از مقامات و کارشناسان از افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی و تربیت نسل جدیدی از پزشکان به عنوان راهحل این بحران سخن گفتهاند، برخی دیگر با استناد به آمارهایی از تعداد پزشکان عمومی غیر فعال، ادعا کردهاند که کمبود پزشک در کشور خیلی دقیق نبوده و نیازی به افزایش ظرفیت نیست. این در حالی است که بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که آمارهای رسمی موجود نشاندهنده شرایط پیچیدهتری هستند و در کشور بحران کمبود پزشک وجود دارد، حال این پرسش مطرح است که مقصود مقامات وزارت بهداشت از استناد کردن به آمارهای غیردقیق، چیست؟
در روزهای اخیر، مقامات وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی از وجود ۳۰ هزار پزشک عمومی غیر فعال در کشور سخن گفتهاند. جلیل حسینی، معاون آموزشی وزارت بهداشت، در این زمینه اظهار داشته است: «بر اساس آماری که دریافت کردیم، ۳۰ هزار پزشک عمومی هیچگونه فعالیتی ندارند. بنابراین، ما هیچ کمبودی در تعداد پزشک در کشور نداریم و پایان مصوبه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی در سال ۱۴۰۴ به نفع نظام سلامت کشور است.»
محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی نیز با تأکید بر وضعیت پزشکان عمومی گفته است: «۳۰ هزار پزشک عمومی غیر فعال در کشور وجود دارد. مشکل این است که پزشکان عمومی تمایلی به ورود به تخصصها و کار در حوزههای پزشکی ندارند، چرا که تعرفههای پایین به هیچ وجه انگیزهای برای ادامه فعالیت در این بخش ایجاد نمیکند.»
علاوه بر اظهارات مقامات وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی، برخی از مقامات دیگر نیز نظرات متفاوتی درباره وضعیت پزشکان عمومی دارند. حسین فاضلی، رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، در این باره گفته است: «وجود این تعداد پزشک غیر فعال، نمیتواند دلیلی بر عدم کمبود پزشک در کشور باشد. بسیاری از این پزشکان به دلایل مختلف مانند مهاجرت یا مشغول شدن به کارهای دیگر از جمله زیبایی، دیگر در خطوط درمانی مشغول به کار نیستند.»
در همین راستا، فرهاد دژکام، معاون توسعه مدیریت وزارت بهداشت، نیز تصریح کرده است: «به هیچ وجه نمیتوان این ۳۰ هزار پزشک را بهطور قطع بیکار دانست. این آمار باید با در نظر گرفتن شرایط واقعی نیروی انسانی در نظام سلامت کشور و مسائل مرتبط با مهاجرت، بازنشستگی و مشاغل دیگر تحلیل شود.»
برخلاف ادعاهای مطرحشده درباره وجود ۳۰ هزار پزشک عمومی بیکار، آمارهای رسمی نشان میدهند که کمبود پزشک در کشور همچنان یک چالش جدی است. طبق گزارشهای وزارت بهداشت، تعداد پزشکان عمومی کشور به حدود ۱۰۲ هزار نفر میرسد، اما از این تعداد تنها ۴۲ هزار نفر دارای پروانه فعالیت پزشکی هستند. این آمارها به وضوح نشان میدهند که تعداد زیادی از پزشکان به دلایل مختلف از جمله مهاجرت، بازنشستگی، یا اشتغال در مشاغل غیر از پزشکی، دیگر در نظام سلامت کشور مشغول به کار نیستند.
یکی از دلایل عمده کمبود پزشک در کشور، مهاجرت پزشکان است. طبق آمارهای موجود، حدود ۶ هزار و ۵۰۰ پزشک از کشور مهاجرت کردهاند و این روند همچنان ادامه دارد. این مهاجرتها به ویژه در میان پزشکان متخصص و عمومی از سال ۱۴۰۱ شدت یافته است و طبق برخی گزارشها، نزدیک به ۲ هزار و ۳۰۰ نفر از پزشکان متخصص کشور در این سال مهاجرت کردهاند. این روند نشان میدهد که مهاجرت پزشکان به کشورهای دیگر به عنوان یکی از چالشهای بزرگ در نظام سلامت کشور مطرح است.
همچنین، بخش زیادی از پزشکان عمومی به دلایل مختلف از جمله مشغول شدن به کار در حوزههای غیر درمانی مانند حوزه زیبایی، از خطوط درمانی خارج شدهاند. طبق گزارشها، حدود ۱۵ هزار پزشک عمومی در حال حاضر در حوزههای زیبایی فعالیت دارند و این نیز به عنوان یکی از دلایل کاهش تعداد پزشکان در حوزه درمانی به حساب میآید.
در کنار این مسائل، پزشکان بازنشسته و افرادی که در سمتهای ستادی یا اداری مشغول به کار هستند، به مشکلات موجود دامن زدهاند. حدود ۶ هزار پزشک بالای ۷۰ سال در کشور وجود دارند که عملاً فعالیت پزشکی نمیکنند. همچنین، حدود ۱۷ هزار پزشک نیز در سمتهای اداری و ستادی وزارت بهداشت و سازمانهای وابسته مشغول به کار هستند که نمیتوان آنها را در دسته پزشکان فعال درمانی قرار داد.
این آمارها به وضوح نشان میدهند که دلیل کمبود پزشک در کشور تنها به تعداد پزشکان عمومی غیر فعال محدود نمیشود، بلکه عواملی همچون مهاجرت، بازنشستگی، و انتقال به سایر حوزههای شغلی نیز به شدت بر وضعیت موجود تاثیرگذار است. برای رفع این کمبود، نیاز به برنامهریزی دقیق و اقدامات مؤثر در جهت افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی و حل مشکلات موجود در این حوزه است.
استناد مقامات وزارت بهداشت به آمار ۳۰ هزار پزشک عمومی غیر فعال نه تنها دقیق نیست، بلکه میتواند باعث گمراهی در تحلیل وضعیت واقعی نیروی انسانی در نظام سلامت شود. این آمار بیشتر شامل پزشکانی است که به دلایل مختلفی مانند مهاجرت، بازنشستگی یا اشتغال در مشاغل غیر درمانی از فعالیتهای پزشکی کنار رفتهاند. اما آیا میتوان بهراحتی این پزشکان را «بیکار» دانست؟
استفاده از چنین آمارهایی برای توجیه عدم نیاز به افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی در حالی که کمبود پزشک در بسیاری از مناطق کشور مشهود است، نه تنها به حل مشکل کمک نمیکند بلکه میتواند بحران سلامت را تشدید کند. به جای استناد به آمارهای سطحی، باید با شفافیت بیشتری به حل مشکلات اساسی نیروی انسانی در نظام سلامت پرداخته شود.
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.