به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، متن دعا:
(اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیْهِ عَلئ إِقامَةِ أَمْرِکَ، وَأَذِقْنِی فِیْهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ، وَأَوْزِعْنِی فِیْهِ لاَداءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ، وَاحْفَظْنِی فِیْهِ بِحِفْظِکَ وَسَترِکَ، یا أبْصَرَ النَّاظِرِینَ.)
«خدایا نیرومندم نما در آن روز به پاداشتن دستور فرمانت و بچشان در آن شیرینی یادت را و مهیا کن مرا در آن روز برای انجام سپاسگزاریت به کرم خودتای بیناترین بینایان.»
دعای روز چهارم ماه رمضان، متضمن معارفی، چون به پا داشتن فرامین خدا و ذکر و یاد خداوند و سپاسگزاری از خداوند است.
«اللهمّ قوّنی فیهِ علی اقامَةِ امْرِکَ»: خدایا به من قوه بده تا در ماه رمضان بتوانم به خوبی عبادت و امر تو را اطاعت کنم. عبادت قوه میخواهد و قوه عبادت غیر از قوه جسمانی است.
«اللَّهُمَّ قَوِّنِی فِیهِ عَلَی اِقَامَةِ اَمْرِکَ»: خدایا به من قوت بده که در ماه رمضان خوب عبادت کنم و امر تو را اطاعت کنم؛ نباید فراموش کرد قوّت عبادت غیر از قوّت بازو است.
امام زینالعابدین (علیهالسلام) در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه چنین با خداوند مناجات میفرمایند؛ واعنا علی صیامه؛ یعنی: خدایا مرا برای روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان یاری فرما؛ که اگر به مفهوم آن توجه نماییم میبینیم اولاً به پا داشتن روزه در ماه مبارک رمضان همان اقامه امر خداوند در این ماه میباشد، آن هم روزه واقعی که در دعای روز اول مختصراً در مورد آن شرحی داده شد، که مجدداً برای فهم بیشتر، اشاره مینماییم به ادامه دعا که آن حضرت میفرمایند: «بکف الجوارح عن معاصیک»؛ یعنی: ما را یاری کن تا بتوانیم اعضای بدن خود را از آلوده شدن به گناه و آنچه مورد پسند تو نیست بازداریم؛ که این قسمت از دعا نیز نشان دهنده این است که روزه واقعی تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نمیباشد بلکه تمام اعضا و جوارح انسان باید روزهدار باشد و امر به روزه نیز از طرف خداوند امر به روزه واقعی میباشد، ثانیاً برای انجام دادن هر امری نیاز به نیرو و قوه الهی داریم چرا که لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم: نیست نیرو و قوتی مگر (از طرف) خداوند بلند مرتبه و بزرگ، و اگر خداوند در این امر ما را یاری نکند به واقع ما در انجام اعمال (چه عبادی و غیر عبادی) با شکست مواجه خواهیم شد. پس در این روز از خداوند میخواهیم که ما را در انجام اوامرش نیرو و قوت بخشیده و یاریمان نماید.
سالها پیش در مشهد پیرمردی بود بالای صد سال عمر داشت ولی نمازهایش را ایستاده میخواند! همان پیرمرد یک بار سبک را به زور بر میداشت بنابراین قوت عبادت غیر از قوت بدن است.
در قدیم پدران ما دو ساعت به اذان برای عبادت در اتاقی خلوت میکردند و یک ساعت بعد از آفتاب از خلوت گاه خود بیرون میآمدند و دنبال کسب و کار میرفتند؛ تاجرهای ما هم این طوری بودند! دعا میخواندند؛ زیارت عاشورا میخواندند و... بعد به محل کسب میرفتند ولی الآن چه....؟! لذا خیر و برکت هم کم شده است.