به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ برنامه «صدای دانشجو» که کاری مشترک از رادیو گفتوگو و خبرگزاری دانشجو است، به اشتغال دانشجویی و دانشگاه مهارت آفرین پرداخت.
این برنامه با حضور محمد امین مسلمی «دانشجوی کارشناسی رشته اقتصاد و رشته علوم کامپیوتر از دانشگاه تهران» و نرگس خطیب دماوندی « دانشجوی کارشناسی رشته زیست شناسی از دانشگاه الزهرا(س)»؛ علی حجی «دانشجوی کارشناسی رشته روانشناسی از دانشگاه علوم و تحقیقات» مهرداد خلیلی «مدیر خدمات صندوقهای حمایتی صندوق نوآوری و شکوفایی» و محسن جهانشاهی «معاون آموزشی دانشگاه ملی مهارت»؛ اصغرکشتکار «قائم مقام رئیس و معاون آموزشی دانشگاه جامع علمی کاربردی» و علیرضا قاسمی «فارغالتحصیل مهندسی معدن از دانشگاه شهید باهنر و عضو گروه پژوهشی شهید پورجعفری» و سروش علی اکبری «دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حسابداری از دانشگاه علوم و تحقیقات» برگزار شد.
سخن دبیر: «یکی از دغدغههای مهم دانشجویان و خانوادهها، آیندهی شغلی پس از فارغالتحصیلی است. بسیاری از جوانان با امید به ساختن آیندهای روشن وارد دانشگاه میشوند، اما در نهایت با چالشهای متعددی برای ورود به بازار کار روبهرو هستند.
سؤال اینجاست؛ چرا مدرک دانشگاهی دیگر بهتنهایی کافی نیست؟ در گذشته، داشتن مدرک دانشگاهی بهعنوان ضمانتی برای یافتن شغل مناسب تلقی میشد، اما امروزه، با تغییرات سریع در بازار کار، مهارتهای عملی، تجربهی کاری و تواناییهای نرم بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتهاند. دیگر صرفاً دانش تئوریک کافی نیست؛ بلکه مهارتهایی مانند حل مسئله، تفکر خلاق، کار تیمی و ارتباط مؤثر نقش تعیینکنندهای در اشتغالپذیری دارند.
با این حال، بسیاری از فارغالتحصیلان هنگام ورود به بازار کار متوجه فاصلهی میان آنچه در دانشگاه آموختهاند و آنچه در محیط کار از آنها انتظار میرود، میشوند. چگونه میتوان این فاصله را کاهش داد؟
در این میان، دانشگاههای مهارتآفرین تلاش میکنند تا این خلأ را پر کنند. این دانشگاهها با ایجاد دورههای عملی، فرصتهای کارآموزی، ارتباط با صنایع و حمایت از استارتآپها یا سکوها، دانشجویان را برای ورود به بازار کار آماده میکنند.
یکی از مشکلات اساسی، ضعف در مهارتهای نرم مانند مدیریت زمان، مذاکره و ارتباط مؤثر است. این مهارتها در کنار تخصص دانشگاهی میتوانند مسیر شغلی دانشجویان را هموارتر کنند. اما آیا دانشگاههای ما به این بخش از آموزش، توجه کافی دارند؟
در کنار این مسائل، همکاری بین دانشگاه و صنعت نیز نقشی کلیدی در کاهش بیکاری فارغالتحصیلان دارد. دانشگاههایی که برنامههای آموزشی خود را متناسب با نیازهای واقعی بازار تنظیم میکنند، فارغالتحصیلانی توانمندتر و آمادهتر به جامعه تحویل میدهند. اما چقدر دانشگاههای ما در مسیر مهارتآفرینی پیش رفتهاند؟ آیا فرصتهای کافی برای مهارتآموزی در دوران تحصیل فراهم است؟ مهمتراز همه، دانشجویان چگونه میتوانند آیندهی شغلی خود را بسازند؟ در این برنامه، تلاش میکنیم با بررسی چالشها و ارائهی راهکارهای عملی، به این پرسشها پاسخ دهیم.»
در ابتدای برنامه علی حجی دانشجوی کارشناسی رشته روانشناسی از دانشگاه علوم و تحقیقات گفت: در دانشگاهها، بحثهای نظری خیلی پررنگتر هستند و بیشتر به آنها پرداخته میشود، درحالیکه بخش عملی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. بهعنوان مثال، در رشتهی خودم، روانشناسی، ما باید یک آزمایشگاه تجربی داشته باشیم و واحدهای عملی مرتبط با آزمونهای روانشناختی را بگذرانیم. این آزمونها شامل کار با سیستمهای مختلف و تحلیل و تفسیر دادههای روانشناختی است.
وی افزود:، اما در عمل، اساتید به دلیل کمبود امکانات معمولاً از بخش عملی عبور میکنند و آن را هم بهنوعی به یک درس نظری تبدیل میکنند. به همین دلیل، ما عملاً نمیتوانیم استفادهی چندانی از این آموزشها ببریم. حتی اگر امکاناتی هم وجود داشته باشد، تجهیزات مناسبی در دسترس نیست و امکان بهرهبرداری مؤثر از آنها را نداریم.
حجی در ادامه بیان کرد: بهنظر من، این یک مشکل جدی است. اگر فارغالتحصیل شویم و بخواهیم وارد بازار کار شویم، تازه آن زمان باید آموزشهای عملی را ببینیم؛ درحالیکه آن موقع دیگر زمان آزمون و خطا نیست. ما باید در دوران دانشجویی، همزمان با آموزشهای نظری، مهارتهای عملی را هم بیاموزیم. لازم است که ما را به محیطهای کاری مختلف ببرند، کارورزیهای متعددی برگزار کنند و تجربهی عملی کافی را در کنار آموزشهای نظری در اختیارمان بگذارند.
وی در ادامه گفت: متأسفانه، بخش عملی در سیستم آموزشی ما بسیار کمرنگ است، درحالیکه بخش نظری بیشازحد پررنگ شده. من نمیگویم که آموزشهای نظری نباید باشد قطعاً جایگاه خودش را دارداما متأسفانه، آموزشهای عملی که باید مکمل آن باشند، بسیار کمرنگ دیده شدهاند.
نرگس خطیب دماوندی دانشجوی الزهرا گفت: اساساً علم به این دلیل به وجود آمد که ما بتوانیم با آن مشکلات خود را حل کنیم. اما امروزه، یکی از دلایلی که دانشگاهها و بازار اشتغال دچار رکود شدهاند، از نظر من، فاصلهی زیادی است که بین آنچه میآموزیم و آنچه در بازار کار از ما انتظار میرود، وجود دارد.
وی افزود: علاوه بر این، کارفرمایان نیز معمولاً ریسکپذیری لازم را ندارند و تمایلی به جذب کارآموزان در محیطهای کاری خود نشان نمیدهند. اگر از این مسئله بگذریم، مشکل دیگری که در بسیاری از دانشگاهها دیده میشود، ساختار آموزشی آنهاست. ساختاری که ما در آن تحصیل میکنیم، در برخی موارد ناکارآمد و ضعیف است و همین موضوع مانع پویایی دانشگاه میشود.
خطیب دماوندی گفت: زمانی که دانشگاه پویا نباشد، نه میتوان کار علمی انجام داد و نه پروژهها و پژوهشها را بهدرستی پیش برد. این عدم پویایی موجب شده که دانشگاه، بهجای آنکه تولیدکنندهی علم، پژوهش و نوآوری باشد، به یک مصرفکننده تبدیل شود و این مسئله، آسیبزا است.
وی در ادامه بیان کرد: البته من قصد ندارم صرفاً به کمبود امکانات یا قدیمی بودن تجهیزات اشاره کنم، اما واقعیت این است که این مسئله نیز تأثیرگذار است. بهعنوان مثال، تجهیزات مورد استفاده در حوزهی زیستشناسی در بسیاری از دانشگاهها، از جمله دانشگاه الزهرا، قدیمی هستند. البته این مشکل فقط مختص دانشگاه الزهرا نیست. تا جایی که من اطلاع دارم، به دلیل اینکه بسیاری از این تجهیزات وارداتیاند و به واسطهی تحریمها امکان واردات آنها وجود ندارد، دانشگاهها نمیتوانند تجهیزات جدید را تأمین کنند. از نظر هزینه نیز، تأمین این تجهیزات برای دانشگاهها مقرون به صرفه نیست. همین مسئله باعث شده که بخش علمی و عملی، به ویژه در رشتههای وابسته به تجهیزات تخصصی، رشد چندانی نداشته باشد.
محمد امین مسلمی دانشجوی کارشناسی رشته اقتصاد و رشته علوم کامپیوتر از دانشگاه تهران در ادامه گفت: مسئلهی اشتغال و بیکاری یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی در هر کشوری، از جمله ایران، محسوب میشود. همانطور که میدانید، با توجه به رشد جمعیت و ورود کشور به پنجرهی جمعیتی در دو دههی گذشته، این چالش ابعاد گستردهتری پیدا کرده است. اشتغال افراد در سن کار، یک الزام سیاسی و اجتماعی است و پیامدهای بیکاری نیز بر کسی پوشیده نیست، در دورهای زندگی میکنیم که بهتر است برای هر بحثی، اسناد و مدارک معتبری داشته باشیم. در بررسی گزارشهای مختلف، به نتایج قابلتوجهی رسیدهام که دوست دارم با شنوندگان به اشتراک بگذارم.
وی افزود: یکی از گزارشهای مهم امسال که توسط یک شرکت مطرح در حوزهی بازار نیروی کار منتشر شد، به رضایت فارغالتحصیلان از انتخاب رشته و دانشگاهشان پرداخته است. یکی از نتایج اصلی این گزارش نشان میدهد که میزان رضایت از رشتهی تحصیلی، ارتباط مستقیمی با فرصتهای شغلی موجود در آن حوزه دارد. بهعبارت دیگر، با افزایش حقوق و فرصتهای شغلی، رضایت از رشته و دانشگاه نیز افزایش پیدا میکند. در مقابل، نبود فرصتهای شغلی مناسب و درآمد کافی، مهمترین عوامل نارضایتی از رشتههای تحصیلی محسوب میشوند.
مسلمی گفت: اینجا نکتهی مهمی وجود دارد که باید دربارهی آن بحث کنیم؛ عدم تطابق میان رشتههای دانشگاهی و نیازهای بازار کار و در بسیاری از موارد، دانشگاهها در حال پذیرش دانشجو در رشتههایی هستند که بازار کار به آنها نیازی ندارد. بهعنوان مثال، چند دکترای تاریخ در کشور نیاز داریم؟ دکتری تاریخ در بهترین حالت یا باید مطالعات تاریخی انجام دهد یا در دانشگاه تدریس کند. اما ما در دانشگاههای مختلف سراسر کشور، تعداد زیادی دانشجوی تاریخ در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری پذیرفتهایم و حالا با انبوهی از فارغالتحصیلان بیکار در این رشته مواجه هستیم. تأسفآور است که برخی از آنها، بهدلیل نبود فرصتهای مرتبط، مجبورند در شغلهایی کاملاً نامرتبط فعالیت کنند.
وی در ادامه بیان کرد: سؤال مهم این است که رشتههایی که در دانشگاهها تدریس میشوند، چقدر با نیازهای بازار کار تناسب دارند؟ وزارت علوم و وزارت بهداشت هر ساله رشتههای مختلفی را برای پذیرش دانشجو تعریف میکنند، اما آیا این رشتهها مطابق با نیازهای واقعی بازار کار طراحی شدهاند؟ آیا دانشگاهها انعطاف لازم را برای انطباق با تغییرات بازار کار دارند؟
مسلمی خاطر نشان کرد: در این زمینه، برخی دانشگاهها، مانند دانشگاه تهران، اقداماتی برای بهبود وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان انجام دادهاند. مراکزی مانند دفاتر کارآفرینی، مراکز رشد، دفاتر ارتباط با صنعت و آموزشهای آزاد شکل گرفتهاند. اما آمارها نشان میدهد که همچنان فاصلهی زیادی بین نیازهای بازار کار و ساختار آموزشی دانشگاهها وجود دارد و علاوه بر این، یکی از مواردی که باید به آن توجه شود، مهارتهایی است که دانشجویان برای ورود به بازار کار نیاز دارند. در گذشته، این نگاه سنتی وجود داشت که دانشگاه فقط باید مهارتهای تخصصی را آموزش دهد. اما در دنیای امروز، علاوه بر مهارتهای تخصصی، دو دستهی مهم دیگر از مهارتها اجتنابناپذیر هستند ومهارتهای عمومی که شامل مدیریت زمان، مدیریت اطلاعات، آشنایی با قوانین کار و تأمین اجتماعی، قدرت حل مسئله، اصول نگارش و گزارشنویسی است.
وی در پایان گفت: مهارتهای فردی که شامل اخلاق حرفهای، توسعهی فردی، روابط عمومی و اجتماعی، تفکر انتقادی، کار تیمی و تسلط به زبان خارجی است؛ وقتی دربارهی دانشگاه صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم که دانشگاه نباید صرفاً محل آموزش نظری باشد، بلکه باید بستری برای کسب مهارتهای عملی و فردی نیز فراهم کند. اگر این اتفاق نیفتد، فارغالتحصیلان ما نهتنها از نظر علمی، بلکه از نظر مهارتی نیز برای ورود به بازار کار آماده می شود.
علیرضا قاسمی فارغالتحصیل مهندسی معدن از دانشگاه شهید باهنر و عضو گروه پژوهشی شهید پورجعفری گفت: صحبتهایی که دوستان مطرح کردند، دغدغههایی هستند که در تمام دانشگاهها، کم وبیش وجود دارند؛ برخی رشتهها کمتر، برخی بیشتر با این مشکلات مواجه اند. من سالها هم در محیط دانشگاهی و هم در صنعت فعالیت داشتهام و همچنان در ارتباط با دانشجویان هستم. اگر بخواهیم ریشهیابی کنیم که چرا بین دانشگاه و صنعت ارتباط ضعیفی وجود دارد و چرا برخی دانشجویان پس از ورود به صنعت، موفق نمیشوند و حتی آن را رها میکنند، معمولاً انگشت اتهام به سمت دانشگاه نشانه میرود. اما اگر دقیقتر بررسی کنیم، به نظر من در ۹۰ درصد موارد، مشکل اصلی اساتید دانشگاه هستند.
وی افزود: در این میان، سه ضلع مهم وجود دارند، دانشجو، استاد و مدیریت دانشگاه اگر بخواهیم بررسی کنیم که کدامیک بیشترین مسئولیت را در این وضعیت دارد، معتقدم که نقش اساتید بسیار پررنگتر است. چرا؟ چون در همین سیستم آموزشی، با همین دانشجویان و در همین شرایط، برخی اساتید هستند که هیچکدام از فارغالتحصیلانشان بیکار نمیمانند، بلکه حتی برای چند موقعیت شغلی، متقاضی دارند. این نشان میدهد که مسئله فقط به ساختار دانشگاه برنمیگردد، بلکه عملکرد استاد نیز تعیینکننده است.
قاسمی در ادامه گفت: در بحث ارتباط صنعت و دانشگاه، قوانین و سازوکارهای مشخصی تدوین شدهاند، مدیریت دانشگاهها نیز معمولاً از این ارتباط استقبال میکند، اما مشکل اصلی اینجاست که اساتید ارتباط نزدیکی با صنعت ندارند. بسیاری از آنها مشکلات واقعی صنعت را نمیشناسند، در نتیجه، آنچه تدریس میکنند، ارتباط چندانی با نیازهای صنعت ندارد.
وی افزود: در رشتههای فنی و مهندسی، مثالهای زیادی برای این موضوع وجود دارد. صنایع بزرگ کشور، از جمله صنایع معدنی، پتروشیمی و نفت، همگی دارای واحدهای تحقیق و توسعه هستند. این واحدها دقیقاً مشخص کردهاند که چه نیازهایی دارند و چه پروژههایی باید تعریف شود. اطلاعات این پروژهها در سامانههای آنها منتشر میشود و حتی اگر به آنها مراجعه کنید، لیستی از موضوعات پژوهشی مورد نیازشان را ارائه میدهند.
قاسمی گفت: هدف از ایجاد این واحدهای تحقیق و توسعه، برقراری ارتباط با دانشگاهها است. آنها از پژوهشهای دانشگاهی حمایت مالی میکنند، زمان اختصاص میدهند و حتی مواد و تجهیزات لازم را در اختیار دانشجویان و پژوهشگران قرار میدهند. دانشگاهها نیز معمولاً از این همکاری استقبال میکنند، اما مشکل اصلی عدم تمایل اساتید به همکاری با صنعت است و یک نمونهی واقعی بخواهم برایتان بازگو کنم. مدیر تحقیق و توسعهی یکی از بزرگترین مجموعههای صنعتی کشور میگفت که آنها با تمام دانشگاهها و اساتید مربوطه تماس گرفتهاند و پیشنهاد دادهاند که پروژههای پایاننامهی دانشجویان را بر اساس نیازهای صنعت تعریف کنند. آنها حتی حمایت مالی هم در نظر گرفته بودند. برای مثال، شش یا هفت سال پیش، در حالی که مدیران ارشد این مجموعه حقوقی در حدود ۲۰ میلیون تومان دریافت میکردند، حاضر بودند برای هر دانشجوی ارشد، ماهانه ۱۵ میلیون تومان پرداخت کنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: علاوه بر این، آنها تأکید داشتند که نیازی به بازدهی ۱۰۰ درصدی نیست. یعنی حتی اگر از ۱۰۰ دانشجو، فقط ۲ یا ۳ نفر نتیجهی مطلوبی بگیرند، این پروژهها برایشان ارزش اقتصادی خواهد داشت. اما مشکل این بود که اساتید دانشگاه از این پیشنهاد استقبال نکردند! از سوی دیگر، کاهش انگیزهی دانشجویان نیز یکی دیگر از مشکلات جدی است. من احساس میکنم که نسبت به ۱۰ یا ۱۵ سال قبل، میزان انگیزهی دانشجویان برای انجام پروژهها و یادگیری مهارتهای عملی کاهش پیدا کرده است. شاید شرایط بازار کار، وضعیت اقتصادی، تحریمها یا دلایل دیگر در این مسئله نقش داشته باشند، اما این یک واقعیت است که انگیزهها کم شدهاند و اگر بخواهید بین این سه ضلع (دانشجو، استاد، مدیریت دانشگاه) امتیاز بدهید، فکر میکنید کدام ضلع نیاز به تقویت بیشتری دارد؟ چطور میتوانیم ارتباط بین صنعت و دانشگاه را تقویت کنیم؟ چطور میتوانیم مهارتآموزی، کارآفرینی و اشتغالپذیری دانشجویان را در دانشگاهها بهبود ببخشیم.
مهرداد خلیلی مدیر خدمات صندوقهای حمایتی صندوق نوآوری و شکوفایی گفت: در مورد نوآوریهای محلسازی که صندوقها و شکوفایی میدهند، توضیحاتی ارائه میکنند. شاید شنوندگان و دانشجویانی که در این برنامه حضور دارند، بخواهند بدانند که چگونه میتوانند از این راهها استفاده کنند، چه رشتههایی را میسازند و شرایط بازپرداخت آن را چگونه است .
وی افزود: ما در صندوق نوآوری و شکوفایی، متولی ایجاد در کشور نیستیم . اما طبق رسالتی که قانون برای ما تعیین کرده است، تلاش میکنیم از شرکتهای دانشبنیان حمایت کنیم. بخش بزرگی از این شرکتها، توسط اساتید دانشگاهی برگزیده شدهاند که میتوانند علم و فناوری را به یک محصول منحصربه فرد دانشبنیان تبدیل کنند؛ هدف ما این است که این شرکتها دانشجویان و فارغالتحصیلان را جذب کنند.
مدیر خدمات صندوقهای حمایتی صندوق نوآوری و شکوفایی گفت: برخی از خدمات ما شامل سرمایه در گردش برای شرکتهایی که به نقدینگی نیاز دارند و حمایت از تولید نمونهای محصول اولیه برای شرکتهایی که میخواهند محصول خود را به بازار معرفی کنند یا برای اخذ نمونهای اولیه نیاز دارند؛ خدمات هزینههای رهن و اجارهای فضای کاری بسیاری از شرکتهای کوچک، دارایی خود را به صورت اجارهای یک دفتر کار میکنند؛ ما این هزینهها را در قالب وام قرضالحسنه میکنیم. شرط این وام، افزایش نیروی انسانی متخصص در شرکت است.
وی گفت: ما از شرکتها میگیریم که در ازای دریافت این افراد، جذب متخصصان میشوند و یکی از جذابترین سرویسهای ما، طرح «هزار فناور» است. در مورد نوآوریهای محلسازی که صندوقها و شکوفایی میدهند. طبق رسالتی که قانون بر ما گذاشته شده، تلاش میکنیم از شرکتهای دانشبنیان حمایت کنیم. این شرکتها توسط اساتید دانشگاهی برگزیده شدهاند که به یک محصول دانشبنیان تبدیل میشوند.
خلیلی در ادامه گفت: ما هزینهها را در قالب وام قرضالحسنه میکنیم. شرط دریافت این وام، افزایش نیروی انسانی متخصص در شرکت است. در برخی از موارد قانونی، مانند ثبتهای ۱۶ در سال ۱۴۰۱، ثبتهای ۱۸ در سال ۱۴۰۲ و ثبتهای ۲ در سال است. ما از شرکتها میگیریم که در ازای دریافت این افراد، جذب متخصصان میشوند.یکی از جذابترین سرویسهای ما، طرح «هزار فناور» است که شرکتهای ویژه با فروش سالانه زیر ۴۰ میلیارد تومان و ارائهی تسهیلات قرضالحسنه تا سقف ۳ میلیارد تومان با کارمزد ۲ تا ۴ درصد و بازپرداخت در چهار سال معرفی به بانکهای عامل پس از ارزیابی کوتاهمدت.همچنین، برای شرکتهایی که تازه در حال راهاندازی کسبوکار خود هستند، خدمات ویژهای ودیهای رهن محل کار نیز در نظر گرفتهشدهاند. بسته به موقعیت شرکت (در کدام شهر یا شهرستان قرار داشته باشد)، تا سقف ۱ میلیارد تومان وام قرض الحسنه به این شرکت پرداخت میشود. تنها شرط این وام، افزایش نیروی انسانی متخصص در پایان دوره یکساله است.هدف ما این است که با حمایت مالی و مکانی مناسب، شرکتهای دانشبنیان به توسعهی متخصصان کمک کنند.
محسن جهانشاهی، معاون آموزشی دانشگاه ملی مهارت گفت: در مورد نقش و جایگاه دانشگاه ملی مهارت و اقداماتی که این دانشگاه برای تسهیل اشتغال جوانان افزایش گرایش آنها به رشتههای مهارتی و ارتباط بیشتر با بازار کار انجام میدهد، توضیحاتی ارائه میکنم.
وی افزود: دانشگاه ملی مهارت، که پیشتر با نام دانشگاه فنی و حرفهای شناخته میشد، از جمله دانشگاههایی است که در تراز مقایسهای با ساختارهای آموزشی بینالمللی، شباهت زیادی به کالجهای مهارتی دارد. در داخل کشور، این دانشگاه با هدف تربیت تکنیسینها و مهندسان ماهرفعالیت میکند. فارغالتحصیلان این دانشگاه، علاوه بر دانش تئوری مهارتهای عملی قوی دارند و میتوانند بهطور مستقیم در بازار کار مشاغل تخصصی را پوشش دهند.
جهانشاهی در ادامه بیان کرد: دروس ارائهشده در این دانشگاه، عمدتاً عملی هستند و بیش از ۷۰ درصد واحدهای درسی، مهارتی و کاربردی است و برنامهی درسی بهگونهای طراحی شده که دانشجویان از دوران تحصیل، مواجههی مستقیم با محیط کار و کسب تجربهی عملی داشته باشند و این ساختار آموزشی موجب میشود که فارغ التحصیلان دانشگاه ملی مهارت، بهسرعت جذب بازار کار شوند.
وی خاطر نشان کرد: بزرگترین دانشگاه دولتی کشور در حوزهی مهارتآموزی دارای ۱۲ شعبه در شهرستانها و بیش از ۱۸۳ دانشکده در سراسر کشور حدود ۸۰۰ عضو هیئت علمی ثابت و ۱۹ هزار مدرس مدعو بیش از ۳۳۰۰ کارگاه و آزمایشگاه برای پشتیبانی از آموزشهای عملی که نزدیک به ۲۰۰ هزار دانشجو در سراسر کشور است.
در ادامه این برنامه؛ اصغر کشتکار، قائم مقام رئیس و معاون آموزشی دانشگاه جامع علمیکاربردی گفت: دانشگاه جامع علمیکاربردی بعد از پایان دفاع مقدس، با هدف تربیت نیروهای متخصص در حوزهی سازندگی، صنعت، خدمات، کشاورزی، فرهنگ و هنر تأسیس شدو تمرکز این دانشگاه بر آموزشهای مهارتی و اشتغالمحور است.
وی افزود: برخلاف دانشگاههای نظری، عناوین رشتههای این دانشگاه، مستقیماً با شغلهای موردنیاز کشور تطابق دارند و دورههای آموزشی این دانشگاه کاردانی و کارشناسی ناپیوسته است و طول دورهی تحصیل دو ساله است تا دانشجویان سریعتر وارد بازار کار شوند.هماکنون، این دانشگاه دارای ۱۰۰۰ رشتهی فعال است و اخیراً ۴۰۰۰ رشتهی جدید نیز تعریف شده است.
کشتکار بیان کرد: ۹۲ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاه علمیکاربردی شاغل هستند و این عدد، نشاندهندهی اثرگذاری بالای آموزشهای مهارتی در اشتغالپذیری فارغالتحصیلان است.طرح «تضمین اشتغال» از دو سال پیش آغاز شده و هر سال دو دوره پذیرش دارد و تاکنون، ۷۰۰۰ دانشجو در این طرح پذیرش شدهاند که پس از فارغالتحصیلی، بهصورت تضمینی وارد بازار کار میشوند. طرح آباد (آموزش اشتغال دانشآموختگان) این طرح با هدف کاهش نرخ بیکاری تحصیلکردگان اجرا شده است.
وی در رابطه با نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی گفت: در حال حاضر بیش از ۴۰ درصد است، که نشاندهندهی یک بحران جدی است.- در خردادماه ۱۴۰۲، این طرح در هیئت دولت تصویب و ابلاغ شد. طبق این طرح، دانشگاه علمیکاربردی متعهد شده است که سالانه ۵۰ هزار فارغالتحصیل دانشگاهی را آموزش مهارتی دهد و آنها را وارد بازار کار کند.
کشتکار در پایان خاطر نشان کرد: نیازهای بازار کار در استانهای مختلف کشور شناسایی شده و دورههای آموزشی متناسب با این نیازها تدوین شده است.این دورهها کوتاهمدت و مهارتمحور هستند و هدف آنها، ایجاد تبحر و آمادگی فارغالتحصیلان برای ورود به بازار کار است.در دانشگاههای نظری،۶۵ درصد دانشجویان را زنان تشکیل میدهند، اما در دانشگاههای مهارتی، این نسبت حدود ۵۰ درصد است و این تفاوت نشاندهندهی کمرنگتر بودن حضور زنان در رشتههای مهارتی است که نیاز به آسیبشناسی دار وهدف اصلی دانشگاه جامع علمیکاربردی، افزایش اشتغالپذیری دانشجویان از طریق آموزشهای مهارتی و تخصصی است.